دانلود و خرید کتاب یکی نبود؛ جلد اول عاطفه منجزی
تصویر جلد کتاب یکی نبود؛ جلد اول

کتاب یکی نبود؛ جلد اول

نویسنده:عاطفه منجزی
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۲.۸از ۳۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب یکی نبود؛ جلد اول

«یکی نبود» نوشته عاطفه منجزی داستانی بلند و دوجلدی درباره یک خانواده و مناسبات آنها است. این اثر را برادرخوانده «داستان نطلبیده» م. بهارلویی دانسته‌اند چون برخی از فضاها و شخصیت‌ها در کتاب مشترک‌اند و هردو به خانواده می پردازند. شهرزاد زن دوم سردار و مادر جوان بهنام است. بهنام یک برادر و خواهر دیگر هم به اسم نیکا و نامدار دارد که از زن سابق پدرش هستند. شهرزاد زمانی که دختری مدرسه‌ای و روستایی و رنج‌کشیده بود، بود با سردار که معلم مدرسه‌اش بود ازدواج کرد و سردار برای او هم حکم پدر را داشت و هم همسر، در خانه او بزرگ شد، دانشگاه رفت و اعتمادبه نفس از دست رفته اش را دوباره پیدا کرد؛ حالا سردار مدتی پیش فوت کرده و نامدار که با شهرزاد میانه خوبی ندارد و هیچ‌گاه به خانه آنها نمی‌آمده، برای دیدن خانواده به خانه پدرش می‌آید. در حالی که همیشه در خانه عمه‌اش می ماند. شهرزاد بوهای خوبی از آمدن نامدار به خانه‌اش نمی‌شنود زیرا آمدن این موجود شروع دردسرهایی کشدار است. فضای قصه آرام و خانوادگی است و مخاطب فرصت برقراری ارتباط با شخصیت‌ها و هضم آنها را به خوبی پیدا می‌کند. نثر منجزی یک‌دست، روان و مرتب است و به‌خوبی و با تغییر لحن می‌دهد، شخصیت‌ها هم در داستان او پرداخت خوبی دارند و این ویژگی‌ها به جذابیت داستان افزوده است. «امشب هم می‌توانست مطابق معمول پنج سال گذشته به‌همان جا برود که نرفته بود! در حقیقت هیچ‌کدام از ساکنین خانهٔ سردار، نمی‌فهمیدند دلیل آمدن نامدار به‌خانهٔ سردارخان چه بوده است و شهرزاد بیشتر از آن دو عضو دیگر خانه، از این آمدن مشکوک و بیمناک بود. نمی‌دانست نامدار چه در سر دارد اما حسش می‌گفت که در این آمدن تعمدی وجود داشته و قطع به‌یقین، برنامه‌ای هدفمند. برنامه‌ای که بی‌شک قبل از هرچیز یا هرکسی، او را بی‌نصیب و بهره نمی‌گذاشت! بددل و منفی‌باف نبود اما به‌همان میزان که نیکا ادعا داشت، نامدار را می‌شناخت.»
الناز
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

من واقعا از خانم منجزی توقع همچین کار بدی رو نداشتم. به شدت از خریدن این رمان پشیمون و چند روزه دارم سعی میکنم بخونمش ولی به زور به نصف رسوندم و الان تصمیم گرفتم دیگه ادامه ندم انقدر که

- بیشتر
محبوبه غلامی
۱۳۹۹/۰۵/۲۹

خوب نبود نپسندیدم

ketabkhan
۱۳۹۹/۰۳/۱۲

ضعف های داستانی زیادی داشت و نکات نگارشی رعایت نشده بود. مسایلی بودن که حل نشدن و توضیح و منطقی نداشتن. باز هم نویسنده های خانومی و اقدام علیه خانم ها. نامدار خیلی غیرتی نیست، غیرمنطقی و بی اعتماده. حتی

- بیشتر
Felicity
۱۴۰۰/۰۱/۰۵

از نظر من دلیلی نداره یه گل‌کوچیک زدن توی کوچه ۱۰ صفحه راجع‌بهش با تمام جزئیاتش نوشته بشه ! خواننده خسته میشه واقعا حدود ۵۰۰ صفحه از کتاب رو میشه به راحتی بدون‌تینکه چیزی رو یا سررشته‌ی داستان رو از

- بیشتر
آرمین
۱۴۰۳/۰۵/۰۳

خانم منجزی نویسنده بسیار قدر و عالی هستن ولی این کتاب از آثار ضعیفشون حساب میشه. چون اولا به شدت اطناب داشت زیاده گویی خیلی زیاد. به شدت کش داده بود ثانیا شخصیت های فرعی خیلی زیادی داشت و همه ش درمورد

- بیشتر
کاربر ۱۳۸۲۵۷۹
۱۳۹۹/۰۴/۲۶

به نظر من کتاب خوبی بود ارزش خوندن ووقت گذاشتن داره

کاربر ۱۸۰۴۴۰۸
۱۳۹۹/۰۲/۰۲

وااای که قشنگ ترین رمان دنیاست من عاشق این کتاب شدم ادم وقتی میخونه غرق دنیای کتاب میشه داستان یعنی این بخونید حتما

ون عطر بهونه بود! عطر نیست که جدایی می‌آره، خود ماییم که گاهی برای جدایی دنبال بهونه می‌گردیم. خب اگه بهونه‌هامون خوش عطر و بو هم باشه چه بهتر؛ لااقل دیوار کوتاهی داریم تا عهدشکنی‌هامونو سرش بشکنیم!»
mina
می‌شود تنهایی کودکی کرد، تنهایی بزرگ شد، تنهایی زندگی کرد و حتی تنهایی مرد ولی از همه دردناک‌تر این است که بخواهی تنهایی کنجکاوی به‌خرج دهی و کسی از راز این سرک کشیدن‌هایت سر در نیاورد!
mina
مردم خریدار خرده حرف‌های عتیقه‌اند/ سمسار زمزمه‌های قدیمی/ خواهان نغمه‌های تلنبار در گلو!/ ای کاش می‌شد حنجره‌ام را از چهارگوشه مثل پتویی بگیرم و به‌رایگان، از پنجره روی سر عابران بتکانم!
mina
ون عطر بهونه بود! عطر نیست که جدایی می‌آره، خود ماییم که گاهی برای جدایی دنبال بهونه می‌گردیم. خب اگه بهونه‌هامون خوش عطر و بو هم باشه چه بهتر؛ لااقل دیوار کوتاهی داریم تا عهدشکنی‌هامونو سرش بشکنیم!»
mina

حجم

۶۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۶۲ صفحه

حجم

۶۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۶۲ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۲۷,۰۰۰
۷۰%
تومان