دانلود و خرید کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های اساسی استیون هاوکینگ ترجمه جمیل آریایی
تصویر جلد کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های اساسی

کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های اساسی

معرفی کتاب پاسخ های کوتاه به پرسش های اساسی

«پاسخ‌های کوتاه به پرسش‌های اساسی» اثری از استیون هاوکینگ، دانشمند و نابغه معاصر است. استیون در این کتاب به ده سوال اساسی در حوزه هستی‌ و کیهان و هوش بشری پاسخ داده است.

پاسخ‌هایی که او به هنگام مرگ هنوز روی آن‌ها کار می‌کرد.

پاسخ‌های استیون به شش تا از این پرسش‌ها عمیقاً ریشه در علم او دارند. (آیا خدایی هست؟ جهان هستی چگونه آغاز شد؟ آیا ما می‌توانیم آینده را پیشگویی کنیم؟ درون هر سیاهچاله چیست؟ آیا سفر در زمان امکان‌پذیر است؟ آینده را چگونه باید شکل دهیم؟).

پاسخ‌های او به چهار پرسش اساسی دیگر، تمام و کمال ریشه در علم او ندارند. (آیا روی زمین نجات خواهیم یافت؟ آیا در جهان هستی، حیات هوشمند دیگری نیز وجود دارد؟ آیا ما باید فضا را سکونت‌پذیر کنیم؟ آیا هوش مصنوعی از ما پیشی خواهد گرفت؟)

در بخشی از کتاب و در پاسخ به پرسش جهان هستی چگونه آغاز شد؟ می‌خوانیم:

«همگان از این که جهان هستی آغازی داشته خرسند نبودند. برای مثال، ارسطو از مشهورترین فلاسفهٔ یونان، بر این باور بود که جهان هستی از ازل بوده است. آنچه ازلی باشد کامل‌تر از چیزی است که آفریده شده باشد. به قول ارسطو، دلیل این که ما شاهد پیشرفت تمدن هستیم این است که سیل یا دیگر بلایای طبیعی، مدام تمدن را به آغاز آن کشانده‌اند. انگیزهٔ باور به جهان ازلی از این بابت بود که دست الهی از آفرینش و راه‌اندازی جهان هستی کوتاه شود. عده‌ای هم که اعتقاد داشتند جهان هستی آغازی داشته است، آن را مدرکی دال بر اثبات وجود خدا به عنوان علت غایی، یا حرکت‌دهندهٔ اصلی جهان هستی می‌پنداشتند.»

معرفی نویسنده
عکس استیون هاوکینگ
استیون هاوکینگ
انگلیسی | تولد ۱۹۴۲ - درگذشت ۲۰۱۸

استیون هاوکینگ یک نظریه‌پرداز علم فیزیک بود که با تئوری‌های تکان‌دهنده‌اش در ارتباط با سیاه‌چاله‌ها و نظریه‌ی نسبیت در دنیا مطرح شد. شهرت او به دنیای علم محدود نماند و حتی مردم عادی هم او و نظریاتش را می‌شناسند؛ به طوری که کتاب‌های مشهور او مثل تاریخچه‌ی کوچک زمان را که برای مخاطب عام علاقه‌مند به علم نوشته، همچنان پرفروش و محبوب هستند. او در بیست سالگی متوجه شد که به نوعی بیماری نادر به نام بیماری نورون حرکتی مبتلا است و پزشکان درمورد او هیچ امیدواری نداشتند. در حالی که حتی این بیماری، ناامیدی پزشکان و فلج شدنش هم حریف کنجکاوی استیون نشد و او پنجاه سال پس از ابتلا به بیماری‌اش هم به زندگی ادامه داد و با نظریاتش جهان را دگرگون کرد.

arash
۱۳۹۸/۰۸/۲۱

من درباره این انتشارات اطلاعاتی ندارم اما مقدمه ای که به اسم ناشر برای این کتاب نوشته شده توهین به شعور هر خواننده کتاب هست. چهار، پنج صفحه که از دروغ و اشتباه علمی و نظرات شخصی یک فرد ناشناس

- بیشتر
شهرام مؤیدی
۱۳۹۸/۰۸/۲۰

هر کسی چون ناشر است به خودش اجازه میدهد که برای کتاب استیون هاوکینگ مقدمه بنویسد . اونهم با ادبیاتی مجوز محور !!! چه اصراری به چاپ و نشر اینگونه کتابهاست ؟ که مجبور باشین توضیح بدهید و توجیه کنید

- بیشتر
وحید شعبانی
۱۳۹۹/۰۵/۰۴

برای فردی مثل من که درک زیادی از نظریات فیزیک ندارد، شاید فهم بعضی از قسمتهای کتاب امکانپذیر نباشد با این حال، این کتاب گویای عمق نبوغ فردی است که در اوج ناتوانی جسمانی و فیزیکی، دریایی از نبوغ فیزیکی

- بیشتر
sargol
۱۳۹۸/۰۹/۰۲

ترجمه خیلی ضعیفه

پیام
۱۳۹۸/۰۶/۰۳

این ترجمه بهتره یا ترجمه مزدا موحد؟ از دوستان کسی می‌داند؟

آلاله رضالطفی
۱۳۹۹/۱۰/۲۷

این کتاب جز کتابهایی بود که جهان بینی من رو تغییر داد.

omidrashedzadeh
۱۴۰۲/۰۳/۱۳

مناسب برای همه و مطالعه

حسین
۱۴۰۰/۱۰/۱۱

از چند منظر به این کتاب نگاه کنیم: نکته۱)این کتاب درسی از زندگی شخصی خود هاکینگ به ما میده ک حتی درحالتی هم که نه میتونه حرکتی بکنه نه حرفی بزنه و مثله یک شئ فقط میتونه نگاه بکنه،ناامید نیست ودست

- بیشتر
صدرا
۱۴۰۰/۰۲/۰۴

من قبلا نظر دیگه ای روی استیون داشتم ولی با خوندن این کتاب کلا تغییر کرد اینکه آفرینش این جهان هستی و کهکشانها تصادفی و بدون وجود خالق و خدایی بوده و استدلال هاش هم آبدوغ خیاری هست مثلا جایی که میگه انرژی

- بیشتر
محمداسماعیل حیدری راد
۱۳۹۹/۰۱/۱۱

این کتاب اشغاله

نتیجه‌ای که او می‌گیرد این است که چون مهبانگ، لحظهٔ آغاز زمان است و پیش از مهبانگ زمان معنایی ندارد، بنابراین خدا وقت نداشته تا بتواند جهان هستی را خلق کند. آنگاه که هاکینگ دیدگاه‌اش را پیش پاپ مطرح می‌کند، پاپ در پاسخ او می‌گوید خدا پیش از مهبانگ داشته دوزخ را برای آنانی که چنین پرسش‌هایی را مطرح می‌کنند، آماده می‌کرده است.
arash
پس چگونه است که عدّه‌ای از هستی یا نیستی چیزی به پیچیدگی خدا حرف می‌زنند، خدایی که خود از اسرار حل‌ناشدنی جهان هستی است. خوانندهٔ تیزبین باید بداند که همهٔ حرف‌های دانشمندان، آنگاه که از قلمرو علم فراتر می‌روند، چه بسا اساس منطقی نداشته باشند. در پندار نمی‌گنجد که جهان هستی، با این همه شکوه، ظرافت، و پیچیدگی، معماری توانا نداشته باشد.
arash
بیشتر مواقع علمی- تخیلی امروز، علم واقعی فردا است.
سینا علیمرادی
بنابراین به یاد بسپارید که ستارگان را بنگرید، نه سرتان را به زیر بگیرید و پاهای‌تان را ببینید. بکوشید به هر آنچه می‌بینید معنا ببخشید و از آنچه جهان را هستی می‌بخشد در شگفت آیید. زندگانی هر اندازه هم مشکل باشد، کاری خواهد بود که شما بتوانید انجام دهید و در آن کامیاب شوید. مهم این است که هرگز تسلیم نشوید. افسار خیال‌پردازی را رها کنید. آینده را بسازید.
سینا علیمرادی
جهان در حال انبساط نقش خالق هستی را انکار نمی‌کند بلکه بر این که خالق چه زمانی جهان را آفریده باشد، حدّ و مرزی قائل می‌شود.» هاکینگ جایی می‌گوید خدا هست و جایی دیگر می‌گوید خدا نیست
arash
خود هاکینگ از واپسین نظریه‌ای به نام نظریهٔ M صحبت می‌کند که در آن طبیعت یازده بُعد دارد و شرح می‌دهد که به خاطر تاب‌خوردگی بیش‌از اندازهٔ هفت بُعد آن، ما قادر نیستیم این هفت بُعد را تجربه کنیم.
arash
امروزه ما ابزار بزرگتری برای کشف داریم، از جمله شتاب‌دهنده‌های ذره‌ای، اَبَرکامپیوترها، تلسکوپ‌های فضایی، و آزمایش‌هایی چون پژوهش‌های آزمایشگاه رصدخانهٔ امواج گرانشی تداخل‌سنج لیزری. با وجود این، خیال‌پردازی هم‌چنان یکی از قدرتمندترین ابزار ماست. با خیال‌پردازی می‌توانیم به هر نقطه از فضا و زمان که خواستیم برویم. با خیال‌پردازی می‌توانیم آنگاه که با خودرو رانندگی می‌کنیم یا در میهمانی در حالی که تظاهر می‌کنیم داریم به حرف‌های خسته‌کنندهٔ کسی گوش می‌دهیم، در ذهن‌مان شاهد پدیده‌های شگفت‌انگیز طبیعت باشیم.
سینا علیمرادی
آنگاه که انسان با امکان مرگ زودرس روبروست، پی می‌برد که کارهای زیادی دارد و نمرده باید انجام‌شان دهد.
شاهین
حال دانشمندی چون استیون هاکینگ را در نظر بگیرید که به قول خودش بعداز اینشتین، سرشناس‌ترین دانشمند قرن بیستم است
arash
هرگاه بدانیم که شیء چگونه کار می‌کند، خواهیم توانست آن را به کنترل درآوریم.
سینا علیمرادی
برای درک سیاهچاله‌ها باید از گرانش شروع کنیم. گرانش را نظریهٔ نسبیت عام اینشتین توصیف می‌کند که فزون بر نظریهٔ فضا و زمان، نظریهٔ گرانش نیز هست. بر رفتار فضا و زمان، دسته معادلاتی به نام معادلات اینشتین حاکم است که اینشتین در سال ۱۹۱۵ آن‌ها را گزارش کرد. هر چند گرانش ضعیف‌ترین نیروهای شناخته‌شدهٔ طبیعت است، اما دو برتری ویژه بر نیروهای دیگر دارد. نخست این که بلندبُرد است. خورشید که ۱۴۹ کیلومتر از ما دور است زمین را روی مدارش نگه می‌دارد، و مرکز کهکشان که با خورشید در حدود ۱۰.۰۰۰ سال نوری فاصله دارد خورشید را روی مدارش نگه می‌دارد. دومین برتری گرانش این است که همواره جاذبه‌ای است، بر خلاف نیروی الکتریکی که هم جاذبه‌ای و هم دافعه‌ای است. این دو ویژگی به این معنی است که برای ستارگان بسیار سنگین، جاذبهٔ گرانشی میان ذرات می‌تواند بر همهٔ نیروهای دیگر چیره شود و سبب رُمبش گرانشی شود.
نفیسه
از تجربهٔ روزمره می‌دانیم که با گذشت زمان همه چیز رو به بی‌نظمی و آشوب می‌رود. این مشاهدهٔ ما قانون خود را دارد که قانون دوم ترمودینامیک است. این قانون می‌گوید که مقدار کل بی‌نظمی، یا آنتروپی، با گذشت زمان همیشه افزایش می‌یابد. با وجود این، این قانون به مقدار کل بی‌نظمی اشاره دارد. نظم هر سامانه‌ای را می‌توان به بهای افزایش بیشتر بی‌نظمی محیط آن، افزایش داد. آنچه گفتیم چیزی است که در هر موجود زنده رخ می‌دهد. می‌توانیم حیات را سامانهٔ نظم‌یافته‌ای تعریف کنیم که بر خلاف تمایلی که به بی‌نظم شدن دارد می‌تواند هم‌چنان به تکامل خود ادامه دهد و تولیدمثل کند. بنابراین این سامانه قادر است سامانه‌های نظم‌یافتهٔ مشابه و مستقلی را بسازد.
esrafil aslani
خوانندهٔ تیزبین باید بداند که همهٔ حرف‌های دانشمندان، آنگاه که از قلمرو علم فراتر می‌روند، چه بسا اساس منطقی نداشته باشند.
mdishmi
آنجا که حیات باشد، امید هست.
شاهین
در حال حاضر، جای دیگری نداریم که به آنجا برویم، اما در درازمدت نباید هم و غم‌مان را به زمین یا تنها یک سیاره معطوف کنیم. یگانه امید من این است که پیش از این که تصمیم بگیریم کجا برویم، باید بیاموزیم که چگونه از زمین بگریزیم. ما ذاتاً کاشف بوده‌ایم. کنجکاوی به ما انگیزه می‌دهد و این یکی از صفات منحصربه‌فرد ماست. همین کنجکاوی بود که به ما انگیزه داد تا اقصا نقاط زمین را زیر پا بگذاریم و ثابت کنیم زمین تخت نیست و همین غریزه است که ما را با سرعتی خیالی راهی ستارگان می‌کند تا در آن‌ها سکونت‌گاهی برای خود پیدا کنیم.
نفیسه
آنگاه که کودکی بیش نبودی، چه رؤیایی داشتی، آیا رؤیایت به واقعیت پیوسته است؟ می‌خواستم دانشمند بزرگی شوم. اما در مدرسه دانش‌آموز خوبی نبودم و به زحمت می‌توانستم بالاتر از متوسط باشم. درس‌خواندنم بی‌نظم و دست‌خطم خیلی خوب نبود. اما در مدرسه دوستان خوبی داشتم. ما دربارهٔ همه چیز بحث می‌کردیم و، به ویژه، از منشأ جهان هستی می‌پرسیدیم. اینجا بود که رؤیای من شکل گرفت، و خوش‌شانس بودم که به واقعیت پیوسته است.
سعید ترک نژاد
زمان زخم رنج‌ها را التیام می‌بخشد
نفیسه
به اعتقاد من، دنیایی که در آن تنها عدهٔ قلیلی قادر باشند علم و تکنولوژی پیشرفته و کاربردهای آن‌ها را درک کنند، دنیای خطرناک و محدودی است. فکر نمی‌کنم که در دنیای در حال توسعه‌ای، به طرح‌های درازمدت چون پاک‌سازی اقیانوس‌ها یا درمان بیماری‌ها اولویت داده شود. بدتر از آن، ممکن است دریابیم که از تکنولوژی به ضرر ما استفاده می‌کنند و ما توان مقابله با آن را نداریم.
نفیسه
امروزه آموزش و پرورش و علوم و پژوهش‌های تکنولوژیکی بیش‌از گذشته در معرض خطر قرار گرفته‌اند. به لحاظ بحران‌های اخیر مالی در جهان و معیارهای اقتصاد ریاضتی، سرمایه‌گذاری در شاخه‌های علوم، به ویژه در علوم پایه به شدت افول کرده است. خطر دیگری که ما را تهدید می‌کند انزوای فرهنگی و جزیره‌نشینی است و روز به روز ما را از کانون‌های پیشرفت دور می‌کند. در زمینهٔ پژوهش، تبادل دانشمند با آن سوی مرزها می‌تواند به تبادل مهارت‌ها سرعت دهد و همکاری با دانشمندانی را که از فرهنگ‌های دیگر با ایده‌های نو می‌آیند، تسهیل بخشد. تبادل دانشمند، در جایی که پژوهش مشکل شده است، به پیشرفت کمک خواهد کرد. متأسفانه، نمی‌توانیم به گذشته برگردیم. امروزه با پیدایش برگزیت و ترامپ که در برابر مهاجرت و توسعهٔ آموزش و پرورش فشار وارد می‌کنند، ما شاهد بی‌مهری فراگیر به متخصصین، از جمله دانشمندان، هستیم. حال برای تضمین جایگاه آیندهٔ آموزش علم و تکنولوژی چه باید کرد؟
نفیسه
هرگاه بدانیم که شیء چگونه کار می‌کند، خواهیم توانست آن را به کنترل درآوریم
نفیسه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
۱۷,۰۰۰
۵۰%
تومان