کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ
معرفی کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ
کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ اثر استیون هاوکینگ ترجمه علیرضا وفایی که توسط کتاب کولهپشتی منتشر شده است به این پرداخته است که ذهن انسان قادر است به بعیدترین نقاط دست پیدا کند.
درباره کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ
این کتاب آخرین کتاب استیون هاوکینگ فیزیکدان مشهور بریتانیایی است. این کتاب بعد از مرگ وی منتشر شد اما محتوای آن چیزی نیست جز دستنوشتهها و نظریههای این دانشمند بزرگ. دانشمندی که با وجود محدودیتهای جسمانی، ثابت کرد ذهن بشر این قابلیت را دارد تا به بعیدترین نقاط دست یابد.
پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ صرفاً یک کتاب علمی در حوزهی فیزیک و یا اخترشناسی نیست. هاوکینگ در این کتاب در تلاش است تا به ده سؤال مهمی که بشر با آنها روبهرو است پاسخ دهد. این سؤالات هم جنبه علمی دارند و هم جنبهٔ عمومی. شکی نیست که از منظر علمی، هاوکینگ جزو نوابغ عصر کنونی محسوب میشود اما سوای علم، هاوکینگ نیز همانند هر انسان دیگری دیدگاههایی شخصی داشت؛ از جمله رویکرد انتقادی او به دین و مذهب – که انتقادات بسیاری را هم برای وی به همراه داشت– و از دایرهی علم و منطق به دور بود.
خواندن کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به دانستنیهای علمی پیشنهاد میکنیم
درباره استیون هاوکینگ نویسنده کتاب پاسخهایی مختصر به پرسشهایی بزرگ
اِستیوِن ویلیام هاوکینگ متولد ۸ ژانویه ۱۹۴۲ است. او فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسنده انگلستانی و مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری در دانشگاه کمبریج بود. که بیش از چهل سال، سابقه فعالیت علمی داشت. کتابها و همایشهایش او را به یک چهره محبوب، تبدیل کرده بود. او عضو جامعه سلطنتی هنر و نیز، عضو ثابت جامعه اسقفان دانشمند بود و در سال ۲۰۰۹ مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا را گرفت.
او چندین کتاب را برای خوانندگان عام به چاپ رساند، ازجمله: تاریخچهٔ مختصری از زندگی من، تاریخچهی مختصر از زمان، سیاهچالهها و سایر مقالات، جهان در پوست گردو و طرح بزرگ. همچنین او با همکاری دخترش، چندین کتاب برای کودکان نوشت که اولین آن دریچهای به سوی کیهان نام داشت. هاوکینگ سال ۲۰۱۸ از دنیا رفت.
بخشی از کتاب پاسخهای کوتاه به پرسشهای بزرگ
به منظور درک این استدلال سیاهچالهای را در نظر بگیرید که در فضا شناور است. یک سیاهچالهٔ معمولی ستارهای بسیار پرجرم است که درون خودش رُمبش کرده. سیاهچاله به حدی چگال است که حتی نور قادر به فرار از گرانش آن نیست و بههمین دلیل است که یک سیاهچاله یک تاریکی تقریباً کامل است. کشش گرانشی آن بسیار قدرتمند است. سیاهچاله نهتنها نور بلکه زمان را نیز درهم تنیده و منحرف میکند. در خلال آنکه یک ساعت به یک سیاهچاله نزدیک و نزدیکتر میشود کندتر و کندتر کار میکند. خودِ زمان شروع به کند شدن میکند. اکنون ساعتی را در نظر بگیرد که وارد یک سیاهچاله میشود و البته با این فرض که میتواند در برابر نیروهای گرانشی عظیمی مقاومت و پایداری کند – چنین ساعتی در واقع متوقف خواهد شد. توقف آن به دلیل خرد شدنش نیست بلکه به این دلیل است که درون یک سیاهچاله خود زمان وجود ندارد. این دقیقاً همان چیزی است که در سرآغاز جهانهستی اتفاق افتاده است.
در صد سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری در درک ما از جهانهستی حاصل شده است. اکنون از قوانینی آگاهی داریم که شرایطی همچون سرچشمهٔ جهانهستی یا سیاهچالهها را پوشش میدهند. شخصاً معتقد هستم نقش زمان در سرآغاز جهانهستی نقشی کلیدی برای حذف نیاز برای یک طراح بزرگ است و آشکار میکند که چطور جهانهستی خودش خلق شده است.
در خلال سفر به گذشته در زمان به سوی لحظهٔ مِهبانگ جهان کوچک و کوچکتر میشود تا اینکه سرانجام به یک نقطه نزدیک میشود که در آن کل جهانهستی یک فضای بسیار کوچک در حد یک سیاهچالهٔ بینهایت کوچک و بینهایت چگال است که همچون سیاهچالههای امروزی در فضا شناور است و قوانین طبیعت، چیز کاملاً فوقالعادهای را در آنجا تحمیل میکنند. این قوانین گوشزد میکنند که در لحظهٔ مِهبانگ خود زمان هم باید متوقف شود. شما نمیتوانید به زمانی قبل از مِهبانگ برسید چراکه اساساً قبل از مِهبانگ زمانی وجود نداشته است. سرانجام چیزی یافتیم که وجودش نیاز به علت ندارد چراکه قبل از آن زمانی وجود نداشته که علتی موجود باشد. از نگاه من این بدان معنی است که احتمال وجود یک خالق وجود ندارد چراکه زمانی وجود نداشته تا خالقی در آن موجود باشد.
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
حجم
۲۱۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
نظرات کاربران
به این کتاب باید با دید علمی نگریست نه با دید خدا که قابل اثبات نیست
۱.از لحاظ علم منطق: استدلالات برهانی نبوده بلکه به گفته ایشان پیرو بعضی فرضیات نیز ایشان هستند. ۲. از لحاظ جهان بینی: شناخت ایشان از نگاه مردم به دین درست است اما متاسفانه ایشان شناختی از جهان بینی شیعه نداشته و
بعضی از پرسش هارو دوست داشتم و خوندمشون و به شخصه اون قسمتهایی که نگاه استیون هاوکینگ ب وجود خدا و خلقت زمین اشاره میشد برام جالب بود ک این نگاه هم با تجزیه و تحلیل هایی ک داشت خواندنی
در بخش معرفی کتاب، با اینکه دیدگاه انتقادی نویسنده ب دین و مذهب از ضعف او ب شمار آورده اید، اما دقیقا بخشی از کتاب رو قرار دادید ک وجود خالق رو نفی می کنه. اون هم برای مردمی ک
اگر تمایل به خواندن یک کتاب که میشه در دسته فلسفی علمی قرار داد علاقه دارید این کتاب را حتما بخوانید.
فقط جالبه مترجم استاد هاوکینگ رو نقد میکنه
کتاب خیلی خوب و جذابیه ولی برای درک بعضی مطالبش باید پیش زمینه ای از فیزیک داشته باشی
مطالعه یک کتاب لزوما به این معنا نیست که مجبوریم صحت محتوا را بپذیریم. بلکه میخایم با نظریات و جهان بینی دیگری آشنا بشیم. در نهایت هر شخص میتونه تصمیم بگیره بخش یا بخش هایی از محتوا رو قبول یا
اون طوری که فکر می کردم نبود
عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی بود