دانلود و خرید کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید سید علی صالحی
تصویر جلد کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

بخواه... خواسته خواهی شد! پرنده به این دلیل قادر به پرواز است که آزادی را جدی گرفته است. با نظر به چنین چهره ای از زندگی است که نمی خواهم آرام بگیرم. انگار هنوز هیچ کاری نکرده ام، کافی نیست این همه شعر، این تازه خود تکلمی از یک ترانه است. من هنوز قصیده اقیانوس را تماما... تمام نکرده ام. سرودن ... و فقط سرودن ... سرنوشت من است. در ورطه واژه ها زیستن، فرصت فهم شفاست: از کالبد کهشان تا امر عاشقی. زنهار ... ! نه ایوب از جراجت این جهان ... بی صبر خواهد شد، نه من از بارش مزامیری که عین زندگی است، عین آزادی، عین امید. شادا... شاعری که لحظه به لحظه، طعم بوسه و بلوغ را به یاد همه هستی می آورد، همه به اسم عشق. بخواه ... خواسته خواهی شد! این کتاب که مدت ها در صدر پرفروش ترین ها قرار گرفت، شامل ۵ دفتر شعر کوتاه از سیدعلی صالحی است.
اِیْ اِچْ|
۱۳۹۸/۱۱/۲۰

عرض ادب. نکته یک اینکه کل کتاب رو به دید یه کتابی، غیر کتاب شعر خوندم! هر کار میکنم سبک‌های نوی شعر مشابه این سبک رو نمیتونم مثل شعر ببینم! آقای صالحی در واقع بنیان‌گذار «شعر گفتار» به حساب می‌آن. یعنی

- بیشتر
هومن ج
۱۳۹۳/۱۱/۱۸

سيد علي صالحي انگور شعر ايران است. آنچنان مستت کند!!! بخوانيم با هم يکي از بهترين شعرهايش را: ------------ وقتی یک جوری یک جورِ خیلی سخت، خیلی ساده می‌فهمی حالا آن سوی این دیوارهای بلند یک جایی هست که حال و احوالِ آسانِ مردم را می‌شود شنید، یا

- بیشتر
شاهین
۱۳۹۷/۰۵/۱۹

علی صالحی بی نظیره. بعضی از شعرهاش حس عجیبی به آدم میده. واقعا استاد هستند

نامجو
۱۳۹۶/۰۹/۰۳

گاهی جای مسکن هام شعر می خونم همین

newgin.h
۱۳۹۹/۰۱/۰۶

به نظرم کتاب خوبی نبود اصلا

شیلا در جستجوی خوشبختی
۱۴۰۲/۰۹/۱۹

این روزها بدجوری خرابِ همین خیالاتم. مشکل این جاست نه می‌شود از این فکرها فاصله گرفت نه قرارِ آرا‌م‌‌ِ آدمی...ممکن است. . . . 147

بابک
۱۴۰۰/۰۱/۱۷

آقای صالحی مرد بسیار دوست‌داشتنی هستند،بعضی از نوشته‌هاشون به دل میشینه و میچسبه.ولی به‌طور کلی من شخصا نمیتونم با کل کارهاشون ارتباط بگیرم.بحث فهمیدن و نفهمیدن هم نیست، شاید دنیای اینطور نوشته‌ها یا سبک‌ها خیلی به خیالبافی‌های شخصی نزدیکه و

- بیشتر
سپهر
۱۴۰۱/۰۹/۲۰

چهارتا کلمه میذارن کنار هم بهش میگن شعر، اسیریم

کپتین ایمان
۱۳۹۳/۱۲/۰۸

مرسی از نشر ثالث ولی من باهاش ارتباط برقرار نکردم، امیدوارم شما باهاش ارتباط برقرار کنید، نمونش رو بخونید.

فرزان
۱۳۹۳/۱۱/۱۷

بسیار زيبا و روان

ما هنوز هم برای آمدنِ باران به دعای پُرلکنتِ کودکان محتاجيم. باور کنيد تنها اشاره روشن آن‌هاست که گاهی به گوش ِ سنگين آسمان می‌رسد.
اِیْ اِچْ|
تَعَلُل کار دستتان می‌دهد، ترديد... عينِ تاريکی‌ست، مکث نکنيد مرگ به ديدارتان می‌آيد. من رفتم...!
اِیْ اِچْ|
اتفاقِ خاصی رُخ نمی‌دهد اگر آدمی غفلتا مقابلِ يک نفر بگويد: ببين... من دوستت دارم، همين و خلاص!
اِیْ اِچْ|
اين‌جا در اين برهوتِ بی‌هوده تو تنها گمشدگانی خواهی ديد که خود نيز روزگاری گمشده ديگری بوده‌اند.
آلوین (هاجیك) ツ
نبايد بخوابيم در خواب خواهيم مُرد. درد ما تنها همين دغدغه دير به دير نيست تنها همين نيست که ممکن است تشنه در تاريکی بميريم، خيلی وقت است که از شدت خستگی ديگر خوابمان نمی‌رود. اين‌جا در اين سرزمين چقدر سخت است حتی مُردن به رايگان.
Ahmad
پرنده به اين دليل قادر به پرواز است که آزادی را جدی گرفته است.
ندا
کمی شعر بخوانيد شفا خواهيد يافت.
مهندس
ما را مظلومِ اين گريه‌ها نبين، ما داريم در باران پياده به خانه برمی‌گرديم.
Dexter
به دستورِ من هر کسی هر کسی را دوست می‌دارد، بايد چمدانِ مشترکشان را بردارند بروند باران به باران... از اين باديه بگذرند! کار... تمام است، عاشقی کن مهراس...!
مهندس
من وقتی چشم‌هايم خسته می‌شوند ماه می‌آيد دستْ‌خطِ ملائک را برای من می‌خواند، شمرده، آرام، دلنشين... مثلِ دستْ‌افشانی حروف در تکلمِ مولانا.
آرام
دنيا دارد درد بالا می‌آورد
pejman
من زود گريه‌ام می‌گيرد به خدا بگو چند لحظه دست روی چشم‌هايش بگذارد! من... دوستت دارم، همين و نه خلاص...!
مهندس
دوستِ ما هم تويی... مزاحمِ دلنشين، چای‌ات سرد نشود!
مهندس
گفتم حالا که مرا برای تغييرِ جهان آفريده‌اند نبايد آرام بگيرم اين‌جا بنشينم برای خودم. من هم قاطعانه تصميم گرفتم شاعر شوم و اگر مشکلی نبود يک نفر را نيز دوست بدارم!
مهندس
خبر... همين است، نه بيش و نه کم! جهان با جنازه‌های بسيارش بر دست مانده در اندوهِ اين همه عدد... چه کند!
Ahmad
تَعَلُل کار دستتان می‌دهد، ترديد... عينِ تاريکی‌ست، مکث نکنيد مرگ به ديدارتان می‌آيد. من رفتم...!
مهندس
اين‌جا در اين سرزمين چقدر سخت است حتی مُردن به رايگان.
pejman
از من نپرسيد اين‌همه وقت کجا بوده‌ام، من به شما مرتب پيامک می‌زدم؛ رفته‌ام مهمانِ ملائکم مدتی! شما چرا گوشی همراهِ خود را چِک نمی‌کنيد؟! به دست‌هايم نگاه کنيد گرمِ هزار واژه از لمس ِ زنی‌ست، که مرتب در گوشم می‌گويد: عشق از تو مبارک است تمام!
AλI
ما را مظلومِ اين گريه‌ها نبين، ما داريم در باران پياده به خانه برمی‌گرديم.
Ahmad
نه او شبيه کسی بود نه کسی شبيه او
علیرضا

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

قیمت:
۹۷,۵۰۰
تومان