بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

بریده‌هایی از کتاب کتاب کوچک معصومیت و امید

انتشارات:نشر ثالث
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۳ رأی
۳٫۱
(۲۳)
ما هنوز هم برای آمدنِ باران به دعای پُرلکنتِ کودکان محتاجيم. باور کنيد تنها اشاره روشن آن‌هاست که گاهی به گوش ِ سنگين آسمان می‌رسد.
اِیْ اِچْ|
تَعَلُل کار دستتان می‌دهد، ترديد... عينِ تاريکی‌ست، مکث نکنيد مرگ به ديدارتان می‌آيد. من رفتم...!
اِیْ اِچْ|
اتفاقِ خاصی رُخ نمی‌دهد اگر آدمی غفلتا مقابلِ يک نفر بگويد: ببين... من دوستت دارم، همين و خلاص!
اِیْ اِچْ|
اين‌جا در اين برهوتِ بی‌هوده تو تنها گمشدگانی خواهی ديد که خود نيز روزگاری گمشده ديگری بوده‌اند.
آلوین (هاجیك) ツ
نبايد بخوابيم در خواب خواهيم مُرد. درد ما تنها همين دغدغه دير به دير نيست تنها همين نيست که ممکن است تشنه در تاريکی بميريم، خيلی وقت است که از شدت خستگی ديگر خوابمان نمی‌رود. اين‌جا در اين سرزمين چقدر سخت است حتی مُردن به رايگان.
Ahmad
پرنده به اين دليل قادر به پرواز است که آزادی را جدی گرفته است.
ندا
کمی شعر بخوانيد شفا خواهيد يافت.
مهندس
ما را مظلومِ اين گريه‌ها نبين، ما داريم در باران پياده به خانه برمی‌گرديم.
Dexter
به دستورِ من هر کسی هر کسی را دوست می‌دارد، بايد چمدانِ مشترکشان را بردارند بروند باران به باران... از اين باديه بگذرند! کار... تمام است، عاشقی کن مهراس...!
مهندس
من وقتی چشم‌هايم خسته می‌شوند ماه می‌آيد دستْ‌خطِ ملائک را برای من می‌خواند، شمرده، آرام، دلنشين... مثلِ دستْ‌افشانی حروف در تکلمِ مولانا.
آرام
من زود گريه‌ام می‌گيرد به خدا بگو چند لحظه دست روی چشم‌هايش بگذارد! من... دوستت دارم، همين و نه خلاص...!
مهندس
دنيا دارد درد بالا می‌آورد
pejman
دوستِ ما هم تويی... مزاحمِ دلنشين، چای‌ات سرد نشود!
مهندس
خبر... همين است، نه بيش و نه کم! جهان با جنازه‌های بسيارش بر دست مانده در اندوهِ اين همه عدد... چه کند!
Ahmad
گفتم حالا که مرا برای تغييرِ جهان آفريده‌اند نبايد آرام بگيرم اين‌جا بنشينم برای خودم. من هم قاطعانه تصميم گرفتم شاعر شوم و اگر مشکلی نبود يک نفر را نيز دوست بدارم!
مهندس
ما را مظلومِ اين گريه‌ها نبين، ما داريم در باران پياده به خانه برمی‌گرديم.
Ahmad
از من نپرسيد اين‌همه وقت کجا بوده‌ام، من به شما مرتب پيامک می‌زدم؛ رفته‌ام مهمانِ ملائکم مدتی! شما چرا گوشی همراهِ خود را چِک نمی‌کنيد؟! به دست‌هايم نگاه کنيد گرمِ هزار واژه از لمس ِ زنی‌ست، که مرتب در گوشم می‌گويد: عشق از تو مبارک است تمام!
AλI
اين‌جا در اين سرزمين چقدر سخت است حتی مُردن به رايگان.
pejman
دنيا از وزيدنِ واژه‌های ما می‌ترسد. آهسته بنال برادر، ببينم دنيا دست کيست!
Ahmad
کمی شعر بخوانيد شفا خواهيد يافت.
دردونه
من هرگز چيزِ دندانْ‌گيری از اين جهان نخواسته‌ام، فقط گاهی... فرصتی کوتاه تا به ياد آورم زندگی تا کجا می‌تواند زندگی باشد. همين است که من هيچ نخواسته‌ام از اين جهان جز اندکی آرامش، بلکه برگردم پيش ِ خودم، و به ياد بياورم اين‌جا کجاست من کيستم و اين جهانِ بی‌هوده از جانِ من چه می‌خواهد!؟ بعضی‌ها چرا اين‌همه بی‌انصاف‌اند!
nastar-esm
در بمب‌گذاری کنارِ جاده سی و سه نفر کشته شدند سيصد و سی نفر کشته شدند، کشته شدند... بغداد، آدمی، کلمه، کشتار کراچی، غَزه، کابل، سوريه و عدد، و عدد، و عدد... احتمال، يقين، قصد، فلاکت! خبر... همين است، نه بيش و نه کم! جهان با جنازه‌های بسيارش بر دست مانده در اندوهِ اين همه عدد... چه کند! نگاه کن يک عده دست‌ها در جيب سوت‌زنان از کشتارِ يک عده ديگر به خانه برمی‌گردند.
Farzane H
گفتند همين است! گفتند پای به رودِ بی‌راه بگذاريد و هيچ از ما نپرسيد چرا بعضی پُل‌ها را پيش از رسيدنِ ما ويران کرده‌اند. قوس ِ آب بلند است و مهابا... همين است که مرگ آن سوتر منتظرِ مردمانی مثلِ شماست. شما اين‌همه سال چرا بی‌هوده به اسمِ نور به استعاره تاريکی تهمت زديد...!؟
Ahmad
از من نپرسيد اين‌همه وقت کجا بوده‌ام، من به شما مرتب پيامک می‌زدم؛ رفته‌ام مهمانِ ملائکم مدتی! شما چرا گوشی همراهِ خود را چِک نمی‌کنيد؟! به دست‌هايم نگاه کنيد گرمِ هزار واژه از لمس ِ زنی‌ست، که مرتب در گوشم می‌گويد: عشق از تو مبارک است تمام!
مهندس
ما هنوز هم برای آمدنِ باران به دعای پُرلکنتِ کودکان محتاجيم. باور کنيد تنها اشاره روشن آن‌هاست که گاهی به گوش ِ سنگين آسمان می‌رسد.
مهندس
اتفاقِ خاصی رُخ نمی‌دهد اگر آدمی غفلتا مقابلِ يک نفر بگويد: ببين... من دوستت دارم، همين و خلاص!
مهندس
چيزهايی‌ست در زندگی، روزی بايد آغاز شوند، که بايد روزی آغاز شوند.
newgin.h
درد از دنيا رَخت برمی‌بندد می‌رود جهنم، شما آرام باشيد همه چيز دُرُست خواهد شد،
Hope🤗
دمی نيازِ مبرم دارد که شعر بخواند آزاد باشد و گاهی نيز باران ببارد. مُجری کانال سه می‌گويد: ــ القاعده... نامِ کوچک مردی‌ست که معتقد است آدمی بايد معتقد باشد. کوه‌های تورا بورا جنازه يونس آرامش ِ دريا و نيازِ مُبْرَمِ آدمی به دروغ...! کمی شعر بخوانيد شفا خواهيد يافت.
Ahmad
من زود گريه‌ام می‌گيرد به خدا بگو چند لحظه دست روی چشم‌هايش بگذارد!
Ahmad

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

حجم

۸۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

قیمت:
۹۷,۵۰۰
تومان