با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب خاکنشینان ۱
۲٫۹
(۱۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب خاکنشینان ۱
«خاکنشینان» داستان کوتاه از نویسنده معاصر فرشته یزدان است. این اثر داستان انسانهایی را میگوید که روی همین خاک زندگی میکنند، شاید کمی نزدیک ما، شاید کمی آنطرفتر، داستانهایی که در هم پیچیدهاند، داستانهایی که تا آخر دنیا ادامه دارند:
«نیمهشبِ گذشته خانجان مُرد. اهل مردن نبود، این را حدود شصت سال پیش ثابت کرد. وقتی پنجاه سالش بود، بهخاطر یک مرض که هیچ پزشکی نه توانست تشخیصش دهد و نه توانست درمانش کند، نیمههوشیار و ناامید از درمان راهی خانهاش کردندش که آنجا بمیرد. همه خودشان را رسانده بودند، با چمدانهایی پُر از لباسهای مشکی، تا قبل از مرگ برای آخرین بار پیشش باشند. دخترانش دورِ تختش حلقه زده بودند و موهای خود را میکندند و برایش دعای مُردنِ راحت میخواندند، اما نمُرد، یک هفته بعد کمی بهتر شد و یک ماه بعد مثل کسی بود که چند روز بهخاطر معده دردی مختصر فقط رژیم غذاییاش را تغییر داده باشد.»
عشق پیری![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
حسینعلی بهرامی
مادرنازی نصراللهی
دفتر رویای ناتمامنیلوفر تاجیزادگان
رازهای منشهره وکیلی
به دنبال توفاطمه سادات موسوی
تجریشزکریا قائمی
باراناحمد لاجوردی
دستگاه گوارشآیین نوروزی
انارهای ترک خوردهحسین عباسی مود
راحتالارواح؛ در شرح زندگانی، فضائل و معجزات ائمه اطهارحسین بن حسین شیعی سبزواری
سفر سرگردانیسعیده امینزاده
رهایم کننسرین قدیری (کافی)
شب را باور نکنمرجان ارتند
آسان، اما سختشهره وکیلی
با من قدم بزنسروش دانشمند
گونه های خیساشرف اعتماد
آلیشمهدی زارع
روزگار وصلحمیده عالشی (نوشین)
عمود ۸۷۸مریم برزگر
مسافرخانه، بندر، باراندازاحمدرضا احمدی
حجم
۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
حجم
۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۹۵ صفحه
قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
طاقچه از اول سال خیلی کم کار شده قبلا هرکتاب جدیدی که به بازار میومد سر از طاقچه در میاورد ولی یه مدتیست کتابایی رو میاره که آدم نا امید میشه من هرروز به اینجا سر میزنم میبینم خبری نیست
برای اولین کار نویسنده محترم ( اگر اشتباه نکنم که اولین کار هستش ) خوب بود. فکرمی کنم متن با لهجه نوشته شده بود و حروف بعضی از افعال به صورت جداگانه در متن آمده بود ( که حدس با لهجه
قلمشون بد نبود من داستان را دوست نداشتم یه جایی هم ضد و نقیض داشت مثلا قدسی بعد از جمع کردن کمک از خیریه ها میرفت در خانه ها هم گدایی میکرد یه جا دیگه میگفت از ترس اسماعیل نمی
ایده جالبی داشت ولی ازدحام شخصیتها و تداخل داستانی متعدد آنها، باعث می شد خواننده زمان و مکان روایت را گم کند، در نهایت هم با پایانی بی نتیجه سردرگم باقی بماند. برای نویسنده آرزوی موفقیت بیشتر در آثارشان را دارم.
خوب بود.
پرداخت خوب و قلمی روان برای قصه ای نه چندان بکر ممنون از طاقچه بابت رایگان کردنش