کتاب آدم فروش
معرفی کتاب آدم فروش
«آدمفروش» نام رمانی درباره جامعه سیاهپوستان آمریکا و اثر نویسنده آمریکایی، پل بیتی (-۱۹۶۲) است. این کتاب در سال ۲۰۱۶ توانست برنده جایزه ادبی منبوکر ۲۰۱۶ و جایزه ملی کتاب ۲۰۱۶ از نگاه انجمن منتقدان شود.
قهرمان داستان «آدمفروش» نشئه و خسته روی صندلی دیوان عالی عدالت آمریکا در واشنگتن به خود میآید. در عالم نشئگی در خاطراتی که از ابتدای کودکی در یکی از بدنامترین محلات سیاهپوست نشین لسآنجلس، دیکنز، تا همین چند روز پیش برایش رخدادهاند غرق میشود. به یاد پدری میافتد که یکی از اگزوتیکترین شخصیتهای ادبیات معاصر امریکا است. «بیتی» را باید به خاطر خلق چنین شخصیت پیچیدهای ستود. خاطرات او مملو از طنزی گزنده و واقعیتهای ناگفته جامعه سیاهپوست امریکا است. آنچه «آدمفروش» را از سایر کتابهای این ژانر مستثنا میسازد اعتراف به یک واقعیت کمتر گفتهشده است: اینکه حتی سیاهپوستهای آمریکایی برای اینکه جایی در جامعه تبعیضزده آمریکا پیدا کنند از پل زدن روی رفقای خود و قربانی کردن آنها به کام سفیدپوستها ابایی ندارند.
نیویورکتایمز درباره این اثر نوشتهاست: «چشماندازهای طنزگونه این کتاب بینظیرند، اما آنچه این کتاب را بینظیرتر میسازد کنار هم چیدن واژه به واژه این کتاب برای هدایت افکار و احساس شما به نقطهای است که نویسنده میخواهد».
به سیاهترین طنز داستانی قرن بیست و یکم خوشآمدید.
بخشی از کتاب:
اولین یکشنبۀ بعد از نصب آن تابلوی کنار جادهای میخواستم که برنامهام برای احیای شهر دیکنز را رسماً اعلام کنم و برای این کار هیچ جایی بهتر از جلسه بعدی انجمن روشنفکران دامدامدونات، نزدیکترین نهاد مشابه ما به یک دولت منتخب، نبود.
یکی از طعنههای غمانگیز زندگی آفریقایی-آمریکایی این است که هر تجمع اجتماعی ناکارآمدِ مبتذلی یک «فعالیت» خوانده میشود. و فعالیتهای سیاهها هرگز به موقع شروع نمیشود، بنابراین نمیتوان بدون یک بار از دست دادن این رویداد، به طورکلی فهمید که چقدر دیر رسیدن به جلسه، باکلاس است من که نمیخواستم تا آخر جلسه و موقع خواندن صورت جلسه صبر کنم، تا وقت بین دو نیمۀ بازی ریدرز منتظر ماندم و چیزی نگفتم. از زمان مرگ پدرم به بعد، انجمن روشنفکران دامدامدونات به گروهی از سیاههای ستارهزدهی طبقه متوسط که بیرون از شهر زندگی میکردند و دانشگاهیانی که هر دو ماه یک بار برای ستایش و مدح فوی چشایرِ شبهمشهور سر و کلهشان پیدا میشد، تبدیل شده بود.
حجم
۳۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۳۵۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب همون کتاب "میهن فروش" هستش از نشر کوله پشتی یا فرق داره با اون؟ ظاهرا که یکی هستند
کتاب جالبی بود
Mehdi Tamadon Rastegar ترجمه آن سلیس است.
ترجمه کتاب چرا اینجوریه؟😱 طرف نویسنده ادبی نیست که! کی اینارو مترجم کرده!
سلام کد اعتبار هدیه از کجا باید بگیرم؟؟
عالی
کمی قیمت بالا... ولی با اعتبار هدیه خیلی خوبه.
بسیار داستان جالبی بود.
نمیشه گفت جالب ، عقاید مختلفه.
باسلام نمیدانم چیزی راکه میخوام بنویسم جاش اینجاست یانه،بعضی هامثل من یک بازنشسته معیل خیلی علاقه مندبه مطالعه امافاقددرامدی کهبتوانم خارج ازهزینههای روزمره زندگی به سایر هزینه هاهمچون خرید کتاب،نشریه و--- --- --- بپردازم.آیابرنامه ای هست که بصورت رایگان کتاب