با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب بالکان اکسپرس
نویسنده:اسلاونکا دراکولیچ
مترجم:سونا انزابینژاد
انتشارات:نشر گمان
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۷ رأیخواندن نظرات
۴٫۱
(۱۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بالکان اکسپرس
«بالکان اکسپرس» کتابی است اثر اسلاونکا دراکولیچ (-۱۹۴۹)، که مجموعه نظرات و یادداشتهای این نویسنده درباره جنگ یوگسلاوی از آوریل ۱۹۹۱ تا مه ۱۹۹۲ را دربر دارد. درواقع میتوان گفت پاره کوچکی از زندگی نویسنده در این کتاب روایتشده است. دراکولیچ در رییکا کرواسی به دنیا آمد. در دانشگاه زاگرب در رشته ادبیات تطبیقی و جامعهشناسی تحصیل کرد. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲ با دوهفته نامه استارت و هفته نامه باناس هر دو چاپ زاگرب همکاری کرد. در اوایل دهه ۹۰ کرواسی را به دلیل مسائل سیاسی ترک کرد و رهسپار سوئد شد.
بخشی از کتاب:
توی ماشین نشسته بودم و از شیشه جلو، پایین جاده یک ایست بازرسی را میدیدم با تابلوی زردرنگی که رویش نوشته بود «گمرک» و مأمور پلیس داشت پاسپورتها را بررسی میکرد و بعد با دست اشاره میکرد که میتوانند بروند. سمت راستِ جاده اتاقک فلزی سفیدرنگی بود، شبیه کاراوان ـایستگاه پلیس و گمرکــ و بالای میله بلند کنار آن پرچمِ جدید اسلوونی در اهتزاز بود. بیشتر شبیه یک ایست بازرسی سرهمبندیشده در استانی دورافتاده بود، اما درواقع مثلا گذرگاه مرزی اصلی بین اسلوونی و کرواسی بود و من برای اولینبار داشتم از آن عبور میکردم. خودِ مرز هم کاملا جدید بود؛ کرواتها هنوز فرصت نکرده بودند طرفِ خودشان مأمور بگذارند. از ماشین پیاده شدم و روی زمین آسفالتی در شهرِ بِرِگانا قدم گذاشتم، زیرِ آفتابِ بیرمقِ زمستانی، بهکندی پاسپورتم را درآوردم و به مأمور پلیسِ اسلوونیایی دادم، مرد جوانی که با لبخند به طرفم آمد، انگار از کارش احساس غرور میکرد. به پاسپورتم که دستش بود نگاهی انداختم. همان پاسپورتِ قدیمی جلد قرمزِ یوگسلاوی. یکباره متوجه شدم در چه موقعیت بیمعنی و مضحکی هستیم: میدانستم او که دارد پاسپورت مرا بررسی میکند، خودش هم عین همین پاسپورت را دارد. و ما، شهروندان یک کشور بودیم که داشت فرومیپاشید و تبدیل به دو کشور میشد، جلوی مرزی که هنوز مرز درستوحسابی نشده بود، با پاسپورتهایی که دیگر اعتباری نداشت. تا پیش از این، دولت اسلوونی، دولت کروواسی، مرزها و تقسیمبندیها، چیزی کموبیش غیرواقعی بود. اما حالا این مردان تفنگبهدست با اونیفرم پلیسِ اسلوونی میان من و اسلوونی ایستاده بودند، بخشی از کشور که پیش از این متعلق به من هم بود.
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
اسلاونکا دراکولیچ
کافه اروپااسلاونکا دراکولیچ
کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیماسلاونکا دراکولیچ
آزارشان به مورچه هم نمیرسیداسلاونکا دراکولیچ
راهنمای بازدید از موزه کمونیسماسلاونکا دراکولیچ
کافه اروپااسلاونکا دراکولیچ
دیدار دوباره در کافه اروپااسلاونکا دراکولیچ
بالکان اکسپرساسلاونکا دراکولیچ
دیدار دوباره در کافه اروپااسلاونکا دراکولیچ
حجم
۱۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۱۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
جنگ و نا امنی در هیچ جای دنیا خوب نبوده و نیست اما چیزی که باید توجه کرد اینه که دفاع کردن در مقابل یک کشور متجاوز چیز خوب و درستیه اما در جاهایی از کتاب احساس کردم که نویسنده
مریم فوق العاده انسانی و تأمل برانگیز
خانم دراکولیچ! دلیل کافی برای مطالعه،عالی بور
بد نبود، گزارش های نویسنده از دوران جنگ یوگسلاوی و حمله صرب ها به کروواسی و اوضاع و احوال زمان جنگ...
کتابی ست آشنا با مصائب جنگ......جنگهای ایدئولوژیک ...بدترین نوع جنگ است...نبرد با کسانیکه تا دیروز برادرت بودند....وناگهان دشمن.
بالکان اکسپرس روایت جنگ از زبان یک زن است، زنی که مثل همه در آپارتمانش در زاگرب نشسته و باور ندارد که جنگ شروع شده است. اما زمانی باورش میکند که دیگر تبدیل به یک هیولا شده است. سعی میکند