کتاب هنر همیشه بر حق بودن آرتور شوپنهاور + دانلود نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب هنر همیشه بر حق بودن

کتاب هنر همیشه بر حق بودن

معرفی کتاب هنر همیشه بر حق بودن

کتاب هنر همیشه بر حق بودن نوشته‌ آرتور شوپنهاور و با ترجمه‌ فروزنده دولتیاری، اثری فلسفی و کاربردی درباره‌ی مناظره، استدلال و فنون مجادله است. نشر نیک فرجام این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی روش‌ها و ترفندهایی می‌پردازد که افراد در بحث‌ها و مناظرات برای اثبات برتری خود یا دفاع از موضع‌شان به کار می‌گیرند؛ حتی زمانی که حقیقت با آن‌ها نیست. شوپنهاور با نگاهی انتقادی و گاه طنزآمیز، به تحلیل رفتارهای انسانی در مواجهه با اختلاف نظرها و رقابت‌های فکری می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه منطق، دیالکتیک و سفسطه در هم تنیده می‌شوند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب هنر همیشه بر حق بودن

کتاب هنر همیشه بر حق بودن رساله‌ای نسبتاً کوتاه از آرتور شوپنهاور است که در آن او ۳۸ ترفند و شگرد برای پیروزی در بحث - حتی اگر حق با شما نباشد - ارائه می‌کند. همین موضوع باعث شده که کتاب همواره در مرکز توجه، بحث و حتی سوءتفاهم قرار بگیرد. کتاب هنر همیشه بر حق بودن از آرتور شوپنهاور، اثری است که در مرز میان فلسفه، منطق و روان‌شناسی اجتماعی حرکت می‌کند. شوپنهاور در این کتاب، به جای تمرکز صرف بر کشف حقیقت، به بررسی هنر پیروزی در بحث و مناظره می‌پردازد. او با تفکیک میان منطق (علم قانون افکار) و دیالکتیک (هنر مناظره)، نشان داده است که در بسیاری از مباحثات، هدف اصلی افراد نه کشف حقیقت، بلکه اثبات برتری و پیروزی بر طرف مقابل است. کتاب هنر همیشه بر حق بودن به‌صورت مجموعه‌ای از مقالات و نکات کوتاه و کاربردی تنظیم شده که هرکدام به یکی از ترفندها یا روش‌های رایج در بحث و جدل می‌پردازد. شوپنهاور با مثال‌های متنوع و تحلیل‌های دقیق، رفتارهای انسانی را در موقعیت‌های بحث‌برانگیز واکاوی کرده و به‌ویژه بر نقش غرور، تعصب و تمایل به پیروزی در شکل‌گیری استدلال‌ها تأکید کرده است.

بسیاری از خوانندگان و منتقدان معتقدند شوپنهاور با دیدگاهی واقع‌گرایانه نشان داده که انسان‌ها همیشه براساس منطق ناب بحث نمی‌کنند. او مکانیسم‌های روانی، فرافکنی‌ها و مغالطات را آشکار می‌کند و به خواننده یاد می‌دهد که بتواند آنها را تشخیص دهد. این شفاف‌سازی به‌ویژه در حوزه‌ی منطق، فلسفه، روزنامه‌نگاری و حتی سیاست بسیار ارزشمند دانسته شده است. یکی از نکات مثبت کتاب این است که شوپنهاور با لحنی طعنه‌آمیز، تند و در عین حال سرگرم‌کننده سخن می‌گوید. خیلی‌ها کتاب را نه فقط یک اثر آموزشی، بلکه یک متن سرگرم‌کننده می‌دانند که ضعف‌های انسانی را به شکل طنزآلود افشا می‌کند. در سال‌های اخیر، برخی استادان دانشگاه از این کتاب برای آموزش تفکر انتقادی، مغالطات رایج و روش‌های خطابه استفاده کرده‌اند. بسیاری از خوانندگان نیز این کتاب را راهنمایی برای مقاومت در برابر استدلال‌های فریبنده و دست‌کاری رسانه‌ای می‌دانند.

اما در طرف مقابل برخی دیگر از خوانندگان گمان می‌کنند این کتاب راهنمایی برای فریب دادن دیگران یا غلبه بر حقیقت است. عنوان کتاب نیز به این سوءبرداشت دامن زده است. در حالی که برخی پژوهشگران تأکید می‌کنند شوپنهاور هدفی انتقادی داشته و قصدش نشان‌دادن فریبکاری ذاتی بحث‌های انسانی بوده است، نه آموزش دروغ‌گویی. برخی از منتقدان نیز معتقدند که کتاب بیش از حد به جنبه تاریک بحث‌کردن می‌پردازد و می‌تواند ذهن خواننده را نسبت‌ به ارزش گفت‌وگو و تبادل نظر سالم بدبین کند. به‌ویژه این جمله‌ی مشهور شوپنهاور که انسان‌ها بیش از آنکه دنبال حقیقت باشند دنبال پیروزی‌اند مورد بحث و انتقاد قرار گرفته است.

خلاصه کتاب هنر همیشه بر حق بودن

کتاب هنر همیشه بر حق بودن مجموعه‌ای از ترفندها و روش‌هایی است که افراد در مناظره‌ها برای اثبات برتری خود به کار می‌برند. شوپنهاور ابتدا تفاوت میان منطق و دیالکتیک را شرح داده و تأکید کرده است که دیالکتیک، برخلاف منطق، بیشتر به هنر پیروزی در بحث می‌پردازد تا کشف حقیقت. او معتقد است که انسان‌ها اغلب به‌جای جست‌وجوی حقیقت، به دنبال اثبات نظر خود هستند و برای این کار از انواع نیرنگ‌ها و ترفندهای ذهنی بهره می‌برند. در ادامه، شوپنهاور فهرستی از روش‌های رایج در بحث را ارائه می‌کند؛ از جمله انحراف بحث به موضوعات فرعی، استفاده از مثال نقض، حمله به شخصیت طرف مقابل، تعمیم دادن یا محدود کردن موضوع، توسل به احساسات به‌جای منطق، و حتی استفاده از مرجعیت یا باورهای عمومی برای اثبات ادعا. او با ذکر مثال‌هایی از زندگی روزمره و تاریخ فلسفه، نشان می‌دهد که این ترفندها چگونه در عمل به کار گرفته می‌شوند و چرا اغلب افراد، حتی زمانی که می‌دانند حق با آن‌ها نیست، باز هم تلاش می‌کنند پیروز میدان باشند.

شوپنهاور همچنین به نقش غرور، تعصب و تمایل به پیروزی در شکل‌گیری استدلال‌ها اشاره کرده و توضیح داده است که بسیاری از افراد، حتی زمانی که متوجه اشتباه خود می‌شوند، حاضر به پذیرش آن نیستند و با استفاده از ترفندهای مختلف، سعی در دفاع از موضع خود دارند. او در بخش‌هایی از کتاب، به تحلیل روان‌شناسانه این رفتارها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه میل به برحق بودن، گاهی بر جست‌وجوی حقیقت غلبه می‌کند. در بخش پایانی، شوپنهاور تأکید می‌کند که شناخت این ترفندها نه‌تنها برای دفاع در برابر آن‌ها مفید است، بلکه می‌تواند به افراد کمک کند تا در بحث‌ها آگاهانه‌تر و منصفانه‌تر عمل کنند و از گرفتار شدن در دام مغلطه‌ها و جدل‌های بی‌پایان پرهیز کنند.

چرا باید کتاب هنر همیشه بر حق بودن را بخوانیم؟

این کتاب با زبانی صریح و بی‌پرده، به لایه‌های پنهان بحث و مناظره می‌پردازد و نشان می‌دهد که پیروزی در بحث همیشه به معنای داشتن حق نیست. هنر همیشه بر حق بودن با ارائه‌ی ترفندها و تکنیک‌های بحث، به خواننده کمک می‌کند تا هم از فریب‌های رایج در مناظره آگاه شود و هم بتواند در موقعیت‌های بحث‌برانگیز، بهتر از موضع خود دفاع کند یا حتی ترفندهای غیرمنصفانه را شناسایی کند. یکی از ویژگی‌های شاخص کتاب، نگاه انتقادی و طنزآمیز شوپنهاور به رفتارهای انسانی است که باعث می‌شود خواندن آن علاوه‌بر جنبه‌ی آموزشی، سرگرم‌کننده و تامل‌برانگیز باشد. این اثر فرصتی برای بازنگری در شیوه‌ی استدلال و گفت‌وگو فراهم می‌کند و می‌تواند به بهبود مهارت‌های ارتباطی و تفکر انتقادی کمک کند.

خواندن کتاب هنر همیشه بر حق بودن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که به منطق، فلسفه، روان‌شناسی اجتماعی و مهارت‌های گفت‌وگو علاقه دارند یا در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که نیاز به بحث و مناظره دارند؛ همچنین برای افرادی که می‌خواهند ترفندهای رایج در بحث را بشناسند و از گرفتار شدن در دام مغلطه‌ها پرهیز کنند. حتی فراتر از نه‌تنها برای علاقه‌مندان به فلسفه و منطق، بلکه برای هر کسی که با بحث و گفت‌وگو سر و کار دارد، می‌تواند جالب و آموزنده باشد.

درباره آرتور شوپنهاور

آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانی و یکی از تأثیرگذارترین متفکران سده‌ی نوزدهم، در ۲۲ فوریه ۱۷۸۸ در شهر دانتسیگ (گدانسک امروزی) به دنیا آمد. او فرزند هنریش فلوریش شوپنهاور، بازرگانی ثروتمند و جهان‌دیده، و یوحانا شوپنهاور، نویسنده‌ای مشهور و شخصیتی فعال در محافل ادبی بود. خانواده‌اش از طبقه‌ای مرفه بودند و انتظار می‌رفت آرتور آینده‌اش را در مسیر تجارت خانوادگی بگذراند، اما روح ناآرام و ذهن پرسشگر او مسیر دیگری را برایش رقم زد.

دوران کودکی شوپنهاور در محیطی فرهنگی و سفرهای متعدد خانوادگی سپری شد. پدرش که علاقه داشت پسرش جهان را ببیند، او را همراه خود به سفرهای طولانی در اروپا می‌برد. این سفرها بعدها نقش مهمی در جهان‌بینی انتقادی و نگاه فلسفی او داشت. با این حال، رابطه‌ی آرتور با پدرش همیشه رسمی و سرد بود و پس از مرگ مشکوک پدر - که گفته می‌شود یا خودکشی بوده یا حادثه - در ۱۷۹۳، او با مادرش زندگی کرد. رابطه با مادر نیز چندان آرام نبود؛ یوحانا زنی روشنفکر و اجتماعی بود و آرتور جوان فلسفه‌ای تاریک و بدبینانه داشت. اختلاف‌های مداوم سرانجام باعث شد که آنها از هم جدا شوند و شوپنهاور راه خود را دنبال کند. البته شوپنهاور ابتدا برای رضایت خانواده وارد تجارت شد، اما خیلی زود دریافت که چنین مسیری با روحیه‌اش سازگار نیست. او تجارت را رها کرد و به دانشگاه رفت. در ابتدا پزشکی خواند، اما علاقه‌ی واقعی‌اش او را به‌سوی فلسفه کشاند. در دانشگاه گوتینگن زیر نظر استادانی چون گاتفرید اشولتسه به مطالعه‌ی عمیق کانت پرداخت و بعدها تأثیر فلسفه‌ی کانت و نیز متون هندی - به‌ویژه اوپانیشادها - به هسته‌ی تفکر فلسفی او بدل شد.

مهم‌ترین اثر فلسفی شوپنهاور جهان همچون اراده و تصور است که در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. او در این کتاب تصویری بنیادین از جهان ارائه می‌کند: جهان به‌زعم او توسط اراده‌ای کور، بی‌هدف و بی‌پایان اداره می‌شود؛ نیرویی که سرچشمه‌ی رنج، تضاد و نارضایتی انسان است. این نگاه شدیداً بدبینانه - اما در عین حال عمیق و زیباشناختی - در زمان خود توجه کمی جلب کرد. شوپنهاور انتظار داشت فیلسوفی شناخته‌شده شود، اما در دوران جوانی‌اش تقریباً ناشناخته ماند و حتی در دانشگاه نیز کلاس‌هایش با بی‌اعتنایی دانشجویان روبه‌رو شد، به‌ویژه زمانی که عمداً برنامه‌ی درس خود را هم‌زمان با درس‌های هگل گذاشت تا با او رقابت کند. نتیجه برعکس شد و بیشتر دانشجویان به سمت هگل رفتند تا او. اگرچه در نیمه‌ی نخست زندگی‌اش آثارش چندان مورد توجه نبود، اما از دهه‌ی ۱۸۵۰ به بعد شهرت او افزایش یافت. فضای فکری اروپا که از فلسفه پیچیده‌ی هگلی خسته شده بود، به‌تدریج به سبک روشن، صریح و گاهی گزنده‌ی شوپنهاور علاقه‌مند شد. او در همین دوره با انتشار مقاله‌ها، رساله‌ها و اثر مهم دیگری چون دو مسئله‌ی بنیادین اخلاق شهرت بیشتری کسب کرد. سبک نثر او که سرراست، طنزآلود، گاهی ستیزه‌جو و همیشه بی‌پرده بود، در کنار بدبینی فلسفی‌اش به او جایگاهی خاص بخشید. شوپنهاور تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعد گذاشت. فیلسوفانی چون نیچه، ویتگنشتاین و فروید، نویسندگانی چون داستایفسکی و تولستوی و حتی موسیقیدانانی چون واگنر از اندیشه‌های او الهام گرفتند. نگاه او به اراده، رنج، هنر و آزادی فردی از موضوعات کلیدی فلسفه‌ی مدرن شد.

او بخش پایانی زندگی خود را در فرانکفورت گذراند و در آرامش نسبی، در حالی که بالاخره طعم شهرت را می‌چشید، به نوشتن و مطالعه ادامه داد. آرتور شوپنهاور در ۲۱ سپتامبر ۱۸۶۰ در ۷۲ سالگی درگذشت. میراث او امروزه یکی از پایه‌های فلسفه‌ی بدبینی، روان‌شناسی مدرن و مطالعات هنر به‌شمار می‌رود؛ فیلسوفی که جهان را تاریک دید، اما در همین تاریکی حقیقت‌هایی ماندگار را آشکار کرد.

معرفی نویسنده
عکس آرتور شوپنهاور
آرتور شوپنهاور
آلمانی | تولد ۱۷۸۸ - درگذشت ۱۸۶۰

آرتور شوپنهاور در تاریخ ۲۲ فوریه ۱۷۸۸ در شهر دانزیگ در پادشاهی پروس (گدانسک در لهستان امروزی) از پدری هلندی و مادری آلمانی متولد شد. پدرش -که متأثر از اندیشه‌های ولتر بود و از حکومت نظامی‌گر پروس نفرت داشت- بازرگانی آزاده و فرهیخته و مادرش، نویسنده‌ای شناخته‌شده بود. بنیان زندگی مشترک هاینریش فلوریس شوپنهاور و یوهانا هنریته تروزینر چندان مستحکم نبود، چراکه در عین حال که هر دوی آن‌ها جزء طبقه‌ی مرفه و از روشن‌فکران جامعه‌ی خود به شمار می‌رفتند، اختلافات بسیاری با یکدیگر داشتند.

نظرات کاربران

کاربر 1412653
۱۴۰۴/۰۸/۲۳

ترجمه نامفهوم

حجم

۹۸۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۹۸۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۲۰۰
تومان