
کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت
معرفی کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت
کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت (Liberalism in dark times : the liberal ethos in the twentieth century) نوشته جاشوا ال. چرنیس و ترجمه احسان سنایی اردکانی، اثری پژوهشی و تحلیلی دربارهی سرگذشت و تحولات لیبرالیسم در قرن بیستم میلادی است. این کتاب با تمرکز بر زندگی و اندیشهی پنج روشنفکر برجستهی اروپایی، به بررسی چالشها و تنگناهای اخلاقی و سیاسی لیبرالیسم در مواجهه با بحرانهای بزرگ قرن گذشته پرداخته است. نشر مرکز این کتاب را در سال ۱۴۰۴ منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت اثر جاشوا ال. چرنیس
کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت (سیرهی لیبرال در قرن بیستم) به قلم جاشوآ ال. چرنیس، تحلیلی از سیر تحول لیبرالیسم در قرن بیستم میلادی ارائه داده است. این کتاب با رویکردی تاریخی و فلسفی، بهجای تمرکز صرف بر نظریههای انتزاعی، از زاویهی تجربههای زیسته و موقعیتهای اخلاقی پنج متفکر مهم اروپایی (ماکس وبر، آلبر کامو، رمون آرون، راینهولد نیبور و آیزایا برلین) به موضوع نگریسته است. نویسنده تلاش کرده است تا با ترسیم پرترههایی از این اندیشمندان، خواننده را در موقعیتهای دشوار و تصمیمگیریهای اخلاقی آنان قرار دهد و نشان دهد که لیبرالیسم چگونه در مواجهه با بحرانهای سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، آبدیده و متحول شده است. ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا مفاهیم کلیدی مانند سرسختی و سیره را توضیح میدهد و سپس با بررسی زندگی و اندیشهی این متفکران، به بازسازی نوعی لیبرالیسم اخلاقمحور و مقاوم در برابر افراطگرایی و سرسختی سیاسی میپردازد. در فصل پایانی، نویسنده تلاش کرده رشتهی مشترک میان این اندیشمندان را در قالب ایدهی «لیبرالیسم آبدیده» صورتبندی کند و به اهمیت سیره و منش فردی در تحقق ارزشهای لیبرال بپردازد.
خلاصه کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت
کتاب بر واکاوی نسبت لیبرالیسم با سرسختی سیاسی و اخلاقی در قرن بیستم متمرکز است. نویسنده با بررسی بحرانهای سیاسی، جنگها و ظهور ایدئولوژیهای افراطی نشان میدهد که چگونه لیبرالیسم در معرض تهدیدهایی قرار گرفت که نهتنها از بیرون، بلکه از درون خود نیز آن را به چالش کشیدند. جاشوآ ال. چرنیس با تحلیل تجربههای زیستهی متفکرانی چون ماکس وبر، آلبر کامو، رمون آرون، راینهولد نیبور و آیزایا برلین، به این پرسش میپردازد که لیبرالها چگونه میتوانند در برابر سرسختی و افراطگرایی مقاومت کنند؛ بیآنکه خود به دام همان سرسختی بیفتند. در این مسیر، کتاب مفهوم «لیبرالیسم آبدیده» را مطرح میکند؛ لیبرالیسمی که در بوتهی آزمونهای تاریخی و اخلاقی، انعطافپذیر و مقاوم شده است. نویسنده تأکید کرده که سیره و منش فردی، یعنی کیفیت اخلاقی و رفتاری عاملان سیاسی، نقشی تعیینکننده در تحقق یا شکست ارزشهای لیبرال دارد. او با نقد هر دو سوی افراطیگری، چه آرمانگرایی مطلق و چه واقعگرایی بیپروا، بر اهمیت موازنه و خویشتنداری در سیاست لیبرال پافشاری میکند. کتاب با بررسی نمونههای تاریخی و تحلیل موقعیتهای اخلاقی نشان میدهد که لیبرالیسم تنها باتکیهبر منش و سیرهی اخلاقی میتواند از تکرار فجایع قرن بیستم جلوگیری و در برابر وسوسهی سرسختی و خشونت مقاومت کند.
چرا باید کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی متفاوت به تاریخ و فلسفهی سیاسی، تصویری زنده و ملموس از چالشهای لیبرالیسم در قرن بیستم ارائه میدهد. ویژگی شاخص کتاب حاضر، تمرکز بر تجربههای زیسته و موقعیتهای اخلاقی متفکران برجسته است که باعث میشود مفاهیم انتزاعی به مسائل عینی و روزمره پیوند بخورند. خواننده با مطالعهی این اثر، نهتنها با تاریخچه و تحولات لیبرالیسم آشنا میشود، بلکه با پرسشهای اخلاقی و سیاسی بنیادینی روبهرو میگردد که همچنان در جهان معاصر اهمیت دارند. کتاب بهویژه برای کسانی که بهدنبال فهم عمیقتر نسبت میان اخلاق، سیاست و منش فردی هستند، سودمند است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان فلسفهی سیاسی، پژوهشگران علوم اجتماعی، دانشجویان تاریخ اندیشه و کسانی که دغدغهی نسبت میان اخلاق و سیاست را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین این اثر برای افرادی که بهدنبال تحلیل انتقادی از لیبرالیسم و چالشهای آن در جهان معاصر هستند، مناسب است.
درباره جاشوا ال. چرنیس
جاشوآ ال. چرنیس (Joshua L. Cherniss) زادهی سال ۱۹۷۹ میلادی، استاد دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه جورجتاون و نظریهپردازی سیاسی بوده که پژوهشهایش گسترهای از تاریخ اندیشههای سیاسی را در بر گرفته است. تمرکز اصلی او بر اندیشهی سیاسی اروپا و آمریکا در قرن بیستم است و بهویژه به ارتباط میان اخلاق سیاسی، فلسفهی تاریخ و اندیشهی لیبرال میپردازد. او در کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت (انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۲۱)، منازعات میان مخالفان و مدافعان لیبرالیسم را از منظر اخلاق سیاسی بازتفسیر کرده و نشان داده است که چگونه متفکرانی چون ماکس وبر، راینولد نیبور، ریمون آرون، آلبر کامو و آیزایا برلین در برابر ضدلیبرالیسم از منش و اخلاق سیاسی لیبرال دفاع کردند. چرنیس پیشتر کتاب ذهن و زمانش: تحول اندیشهی سیاسی آیزایا برلین (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۱۳) را منتشر کرده و مقالات و فصول متعددی دربارهی وبر، نیبور و برلین نوشته است. او همچنین همویرایشگر کتاب راهنمای کمبریج دربارهی آیزایا برلین (۲۰۱۸) بوده است. پژوهشهای دیگر این نویسنده شامل دو پروژهی عمده است؛ یکی دربارهی نظریه و عمل مقاومت سیاسی در جوامع اقتدارگرا با تمرکز بر اروپای شرقیِ کمونیستی و دیگری دربارهی نقش فلسفههای تاریخ در اندیشهی لیبرال. جاشوا ال. چرنیس پیش از پیوستن به دانشگاه جورجتاون در سال ۲۰۱۴، در دانشگاههای اسمیت، هاروارد، آکسفورد و ییل تدریس کرده و بورسیههای پژوهشی متعددی از نهادهای معتبر دریافت کرده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
جایزهی بهترین کتاب در حوزهی اندیشهی سیاسی آمریکا از طرف کمیتهی داوری و در سال ۲۰۲۳ میلادی، به جاشوا ال. چرنیس و دو نویسندهی دیگر اهدا شد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
نویسندهای در سایت foreignaffairs.com نوشته که جاشوا ال. چرنیس در کتاب حاضر به بررسی اندیشههای متفکران لیبرال در دوران جنگ جهانی دوم و جنگ سرد میپردازد؛ اندیشمندانی که در جستوجوی راههایی برای واکنش به فاشیسم و تمامیتخواهی بودند. کتاب بر پایهی ترسیم چهرههایی از راینولد نیبور (الهیدان آمریکایی)، آلبر کامو و ریمون آرون (فیلسوفان فرانسوی) و آیزایا برلین (فیلسوف بریتانیایی) بنا شده؛ روشنفکرانی از میانهی قرن بیستم که میکوشیدند با بازاندیشی در معنای لیبرالیسم، از آن دفاع کنند. چرنیس نشان میدهد که این متفکران درگیر پرسشی مشترک بودند: چگونه لیبرالیسم میتواند بهعنوان شیوهای از زندگی در برابر جنبشهای افراطی که هدفشان نابودی ریشهای لیبرالیسم و دموکراسی بود، بقا یابد؟ او در هر مورد، حرکتی مشابه را شناسایی میکند: دفاع از لیبرالیسم نه بهعنوان مجموعهای از سیاستها و نهادها، بلکه بهعنوان «اخلاق سیاست»؛ نوعی خلقوخوی سیاسی که ضمن پذیرش ضعفها و آسیبپذیریهای خود، بر فضیلتهای ژرفش بهعنوان بزرگترین پاسدار آزادی انسان تأکید میکند. در هر نمونه، این اندیشمندان با «دوراهی لیبرال» روبهرو بودند؛ یافتن راهی برای مقابله با بیرحمی جنبشهای ضدلیبرال بیآنکه خود به همان بیرحمی و ضدلیبرالی دچار شوند.
بخشی از کتاب لیبرالیسم در روزگار ظلمت
«فصل ۳: یک انسان صالح
آلبر کامو و جستوجوی قهرمانیِ درخور
میدانیم که رستگاریِ انسان دور از دسترس است؛ باری میگوییم این دلیل نمیشود که کاری نکرد.... فقط یک راه میمانَد، و آن میانهراهِ سرراست تواضع واقعبینانه، انصاف تیزبینانه، و حمایت قاطعانه از کرامت آدمی ست.
ما نه از یک موضع، که از یک سیره دفاع میکنیم.
نه رهنمود وبر به هشیاریِ منتهی به تسلیم و رضا، و نه تصمیم لوکاچ به واگذاری وجدان به نفع ضرورت سیاسی و باور تاریخی، هیچیک حق ندای وجدان در سیاست را ادا نکرد. در مقابلِ بیاخلاقی مفرط ــ یعنی بیرحمی، ظلم، و فساد بیحدوحصر ــ و یأس و تسلیم ناشی از آن، شاید حدی از سختگیریِ مستمر اخلاقیْ مشوقی ضروری باشد. اما چطور میشود که عصیانِ بهحق ــ یعنی ردّ غضبناک ظلم و بیعدالتی به اسم انصاف و آزادیــ حرکتی میانهروانه و انسانی بماند و به یک تعصب تازه نینجامد؟ چطور ممکن است موضعی که بر شفافیت اخلاقی مبتنیست، دمساز پیچیدگی و دو پهلویی گردد؟ چطور میشود که سلامت نفس آرمانگرایانه از سستعنصری سیاسی یا پاکدستی سادهلوحانه بپرهیزد؟
این پرسشها، پرسشهایی است برآمده از زندگی و آثار آلبر کامو (۱۹۱۴-۱۹۶۰). اشتغالات سیاسی کامو معلوم میکند که جدی گرفتن اخلاق سیاسی یعنی چه، و لازمهی آنکه مطالبات آن را صادقانه برآورد، چیست. او اخلاقیات مبتنی بر قهرمانیگری معتدل را شرح و بسط داد و حساسیتی را به نمایش گذاشت که مشخصهاش سختگیریِ زیاد به خود بود؛ امری که به نظراتش قوت اخلاقی خاصی میداد (مصداقی از تلقی ارسطویی از سیره به مثابهی ابزاری برای مرجعیت کلامی). به قول دوستش ژانپل سارتر که بعدها به یکی از مخالفین او تبدیل شد، کامو «با لجاجت در نپذیرفتنهایش، و برخلاف ماکیاولیستها و گوسالهی طلایی واقعگرایی، بر وجود واقعیت اخلاق در بطن زمانهی ما تأکید مجدد گذاشت.» منتها کامو از مخاطرات آن سرحدی که خود ترسیم کرده بود آگاهی داشت ــ یعنی اشتیاق به تنزهطلبی و قهرمانیگری، که مولود انزجار از سیاست مرسوم بود. چطور امکان داشت آرمانهای شخصیِ قهرمانیگری، انصاف، و حتی تقدس، سرمشقی برای طرز زیستن و سیاسی عمل کردن بشوند؟ چطور میشد که به قهقرای خودکامگی و بیرحمی نروند؟ این سؤالات، اندیشهی سیاسی کامو را به جنبش وامیداشت و به پیش میبرد.»
حجم
۶۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۶۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه