
کتاب ثور
معرفی کتاب ثور
کتاب الکترونیکی «ثور» مجموعهای از فیلمنامههای کوتاه است که توسط گروه نویسندگان به نگارش درآمده و نشر بورس آن را منتشر کرده است. این اثر منتخبی از آثار برگزیدگان اولین جشنواره فیلمنامه کوتاه «ثور» است و با هدف پیوند میان هنر و بازار سرمایه، بهویژه بورس، تهیه شده است. در این مجموعه، فیلمنامههایی با مضامین مرتبط با بورس و مسائل مالی گردآوری شدهاند که هرکدام از زاویهای متفاوت به موضوعات اقتصادی و اجتماعی میپردازند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ثور
«ثور» اثری است که در قالب مجموعه فیلمنامه کوتاه عرضه شده و بهعنوان پلی میان هنر و بازار سرمایه عمل میکند. این کتاب حاصل گردآوری ۱۰ فیلمنامه برتر جشنوارهای با همین نام است که با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان با مفاهیم بورس و بازار سرمایه نوشته شدهاند. ساختار کتاب به گونهای است که هر فیلمنامه، داستانی مستقل با شخصیتها و موقعیتهای خاص خود دارد و در عین حال، همگی حول محور بورس و مسائل مالی میچرخند. نویسندگان تلاش کردهاند با بهرهگیری از روایتهای متنوع، پیچیدگیهای بازار سرمایه را به زبان سینمایی و در قالب داستانهایی کوتاه و قابل لمس برای مخاطب بازگو کنند. این مجموعه نهتنها برای علاقهمندان به فیلمنامهنویسی و سینما جذاب است، بلکه برای کسانی که به دنبال درک بهتر مفاهیم اقتصادی و اجتماعی بورس هستند نیز میتواند مفید باشد. «ثور» با رویکردی چندلایه، هم به جنبههای انسانی و اجتماعی بازار سرمایه میپردازد و هم تلاش میکند ابزارهای مالی و چالشهای این حوزه را به تصویر بکشد.
خلاصه کتاب ثور
در مجموعه «ثور»، هر فیلمنامه کوتاه به موضوعی خاص در بستر بورس و بازار سرمایه میپردازد و از زاویهای متفاوت به روابط انسانی، چالشهای اقتصادی و تاثیرات اجتماعی این حوزه نگاه میکند. برای نمونه، در فیلمنامه «یک برگ سهم»، داستان حول محور کاوه، کارمند سازمان بورس، و مادرش شکل میگیرد. کاوه درگیر پروندهای پیچیده درباره فساد مالی در یک کارگزاری است و در عین حال با مسائل خانوادگی و گذشتهای پر از فرازونشیب دستوپنجه نرم میکند. روایت با نمایش زندگی روزمره، دغدغههای شغلی و روابط خانوادگی کاوه، به تدریج به سمت کشف حقیقت و افشای فساد پیش میرود، بیآنکه پایان داستان را لو دهد. در فیلمنامه «چوپان راستگو»، داستانی نمادین روایت میشود که در آن چند چوپان و مرد ثروتمند در جستوجوی ثروت و اتحاد به لرستان سفر میکنند. این روایت با الهام از نشانواره بورس تهران، بر اهمیت همکاری و همدلی در دستیابی به موفقیت و ثروت تأکید دارد و در نهایت، اتحاد و مشارکت را عامل اصلی کامیابی معرفی میکند. در فیلمنامه «بوفون در بوونتوس میماند»، فضای یک شرکت کارگزاری بورس و تصمیمگیری اعضا درباره تعطیلی یا ادامه فعالیت شرکت در شرایط بحرانی بازار به تصویر کشیده میشود. شخصیتها با دیدگاهها و منافع متفاوت، در جلسهای پرتنش درباره آینده شغلی و اعتبار شرکت بحث میکنند و در نهایت، مفهوم پایداری و وفاداری به جمع و حرفه، محور اصلی داستان قرار میگیرد. در فیلمنامه «تومور»، زندگی روزمره اهالی یک روستای کوچک و تعاملات اقتصادی آنها با محوریت تعاونی روستا و بازار محلی روایت میشود. این داستان با نگاهی طنزآمیز و انتقادی، به نقش بازار و واسطهها در زندگی مردم عادی میپردازد و تأثیر تصمیمات اقتصادی بر روابط انسانی را نشان میدهد. در مجموع، هر فیلمنامه این مجموعه با روایتی مستقل، دغدغههای مالی، اجتماعی و انسانی مرتبط با بورس و بازار سرمایه را به تصویر میکشد و تلاش میکند مفاهیم پیچیده اقتصادی را در قالب داستانهایی ملموس و قابل درک برای مخاطب بازگو کند.
چرا باید کتاب ثور را بخوانیم؟
این کتاب با گردآوری فیلمنامههایی کوتاه و متنوع، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با زبانی داستانی و سینمایی به مفاهیم بورس و بازار سرمایه نزدیک شود. «ثور» نهتنها به مسائل مالی و اقتصادی میپردازد، بلکه روابط انسانی، چالشهای اخلاقی و اجتماعی و تأثیرات تصمیمات اقتصادی بر زندگی افراد را نیز به تصویر میکشد. خواندن این مجموعه میتواند دید تازهای نسبت به پیوند میان هنر و اقتصاد ایجاد کند و نشان دهد که موضوعات مالی، فراتر از اعداد و نمودارها، با زندگی روزمره و دغدغههای انسانی گره خوردهاند. همچنین، برای علاقهمندان به فیلمنامهنویسی، این کتاب نمونههایی از روایتهای کوتاه با محوریت موضوعات اجتماعی و اقتصادی ارائه میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعه «ثور» به علاقهمندان به فیلمنامهنویسی، دانشجویان و فعالان حوزه سینما و تئاتر، و همچنین کسانی که به دنبال درک بهتر مفاهیم بورس و بازار سرمایه هستند پیشنهاد میشود. این کتاب برای افرادی که دغدغههای اجتماعی و اقتصادی دارند و به دنبال روایتهایی متفاوت از زندگی روزمره و مسائل مالیاند، مناسب است.
بخشی از کتاب ثور
«کاوه: اصلا نمیخواد بیای خونهٔ من، تو اینجا رو ول کن. من نزدیک خودم یه خونه خوب برات اجاره میکنم ... ای کاش میفهمیدم چی میگی نازبانو. مادر که عین مشکل تکلم با گلایه و تانی به کاوه جواب میدهد: مادر: واسه اینکه گوش نمیدی من چی میگم. من به خانم جباری مدیونم! کاوه: (با عصبانیت) چه دینی مادر من!؟ آره سی سال پیش یه لطفی کرد بهمون جا و مکان داد. تو هم هر کاری تونستی تو این سی سال براش کردی. والا مردم با سی سال کار کردن بازنشست میشن؛ بابا خودش الان ده ساله که کار نمیکنه. اصلا ماهی یه بار اینجا میآد که ... مادر با اخم لقمهای در دهان میگذارد و سرش را به نشانهٔ مخالفت تکان میدهد. کاوه: (کلماتش را کشیده بیان میکند) نازبانو بچههای جباری تو رو کلفت گیر آوردن. خدا وکیلی این اتاق اینجوری بود؟ مگه انبار کارگاه تو حیاط نیست که اینجا شده عین انباری؟ مادر: خب تو که نیستی! کاوه: خب چه ربطی داره. من میگم اینا دارن ازت سوءاستفاده میکنن. این همه از حقوقت کم میکنن برای اجاره اینجا که باید دو تا اتاق باشه. اونم از وضع دستشویی و آشپزخونه که فقط خودت بهشون میرسی. اینم از وضع کارت جمعه که کل کارگاه تعطیلن بازم تو داری کار میکنی!»
حجم
۵۹۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۵۹۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه