
کتاب انقلاب در صنعت سیمان
معرفی کتاب انقلاب در صنعت سیمان
انقلاب در صنعت سیمان نوشتهی سارا کریمی، اثری پژوهشی و تحلیلی دربارهی تاریخ و تحولات صنعت سیمان در ایران است. این کتاب در قالب دومین جلد از مجموعه «پژوهشهای اجتماعی درباره ایران» به بررسی روند شکلگیری، توسعه و چالشهای صنعت سیمان در بستر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور میپردازد. نویسنده با تکیه بر اسناد تاریخی، روایتهای دستاول و تحلیلهای انتقادی، سیر صدسالهی این صنعت را از آغاز تا دوران معاصر دنبال کرده است. ساختار کتاب به گونهای طراحی شده که علاوهبر روایت تاریخی، به نقش نیروهای تکنوکرات، سیاستگذاران و تاثیر نیروهای خارجی بر این صنعت نیز میپردازد. نشر نی آن را منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب انقلاب در صنعت سیمان
انقلاب در صنعت سیمان اثری است که با رویکردی تحلیلی و تاریخی، به بررسی فرازونشیبهای صنعت سیمان در ایران میپردازد. سارا کریمی در این کتاب، صنعت سیمان را به عنوان نمونهای از صنایع مدرن ایران انتخاب کرده و آن را در بستر تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یک قرن اخیر تحلیل کرده است. کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده: تأسیس و وابستگی، تحول و توسعه، و تهدید و امید. هر بخش شامل فصلهایی است که به ترتیب زمانی، از پایهگذاری نخستین کارخانههای سیمان تا دوران خصوصیسازی، رکود و بحرانهای اخیر را پوشش میدهد. نویسنده با بهرهگیری از اسناد، روایتهای مهندسان و مدیران، و تحلیل سیاستهای کلان، نشان داده که صنعت سیمان چگونه تحتتأثیر نیروهای داخلی و خارجی شکل گرفته و توسعه یافته است. این اثر نهتنها به تاریخ فنی و صنعتی سیمان میپردازد، بلکه نقش نیروهای تکنوکرات، سیاستگذاران و تحولات اجتماعی را نیز در این فرایند بررسی کرده است. نگاه انتقادی به وابستگی تکنولوژیک، سیاستهای توسعهای و چالشهای ساختاری، از ویژگیهای برجستهی این کتاب است.
خلاصه کتاب انقلاب در صنعت سیمان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا تاریخ صنعت سیمان اهمیت دارد و چگونه این صنعت در ایران شکل گرفت. در بخش نخست، روند پایهگذاری صنعت سیمان از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ بررسی شده است؛ زمانی که نخستین کارخانه سیمان با همکاری مهندسان آلمانی و شرکتهای اروپایی در شهر ری تأسیس شد. نویسنده به نقش نیروهای خارجی، سیاستهای دولت رضاشاه و شکلگیری قشر مهندسان ایرانی میپردازد و نشان میدهد که چگونه صنعت سیمان به عنوان یکی از اولین صنایع مدرن، نیاز به نیروی متخصص داخلی را برجسته کرد. در بخش دوم، تحولات پس از کودتای ۱۳۳۲ و دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ بررسی شده است. نویسنده به چالشهای استقلال صنعتی، تاثیر تحریمها، جنگ و سیاستهای توسعهای اشاره کرده و نشان داده که چگونه مهندسان ایرانی به تدریج نقش پررنگتری در مدیریت و توسعه صنعت سیمان پیدا کردند. با این حال، وابستگی به تکنولوژی و ماشینآلات خارجی همچنان باقی ماند و سیاستهای کلان، گاه توسعه و گاه رکود را برای این صنعت رقم زد. بخش سوم به دوران خصوصیسازی، رونق و سپس رکود و بحران در دهههای اخیر اختصاص دارد. نویسنده با تحلیل سیاستهای اقتصادی، نقش تکنوکراتها، چالشهای بازار داخلی و صادرات، و تاثیر تحریمهای جدید را بر صنعت سیمان بررسی کرده است. در نهایت، کتاب با طرح پرسشهایی دربارهی آیندهی صنعت سیمان و نقش نیروهای تکنوکرات در توسعه یا رکود آن، خواننده را به تأمل دربارهی مسیر پیشرو دعوت میکند.
چرا باید کتاب انقلاب در صنعت سیمان را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی انتقادی و مستند، تصویری روشن از فرازونشیبهای صنعت سیمان در ایران ارائه داده است. ویژگی شاخص آن، ترکیب روایت تاریخی با تحلیل سیاستهای کلان و نقشآفرینی نیروهای تکنوکرات است. خواننده با مطالعهی این اثر، نهتنها با تاریخچه و تحولات فنی و اقتصادی صنعت سیمان آشنا میشود، بلکه با چالشهای وابستگی تکنولوژیک، تاثیر تحریمها و سیاستهای توسعهای نیز روبهرو میشود. کتاب بهویژه برای کسانی که به دنبال درک عمیقتری از رابطهی صنعت، سیاست و جامعه در ایران هستند، اطلاعات و تحلیلهای ارزشمندی فراهم میکند. همچنین، روایتهای دستاول از مهندسان و مدیران، فضای واقعی و ملموسی از تحولات صنعتی کشور به دست میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران تاریخ معاصر ایران، دانشجویان رشتههای مهندسی، اقتصاد و علوم اجتماعی، فعالان حوزه صنعت و سیاستگذاری صنعتی، و کسانی که دغدغهی توسعه، خودکفایی و چالشهای صنایع ملی را دارند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب انقلاب در صنعت سیمان
در ترافیک اول مهر مانده بود؛ اما بهموقع رسید. از ماشین که پیاده شد، اطرافش را ورنداز کرد. حسی غریب در فضا موج میزد. وارد ساختمان شد. با یکی از مدیران کارفرما قرار داشت. هنگام بالا رفتن، از جلو اتاقهای سفید که میگذشت، هیچ کس آشنا نبود. نور صبح از پنجرههای پشت میزها روی کاغذها و پروندهها میپاشید و آدمها مثل سایههایی پشت به نور حرکت میکردند. پشت میزهایی که تا همین چند وقت پیش سلام و علیکهای گرمی میشنید، حالا غریبهها نشسته بودند. وارد اتاق مدیر شد. منشی داشت وسایلش را جمع میکرد. پرسید برای این جماعت چه اتفاقی افتاده؟ منشی سرش پایین بود. احتیاط را در وجناتش میشد دید. نگاهش را بلند کرد، گوشه لبش کج شده بود: «همه جابهجا شدن. من هم امروز اومدم کارم رو تحویل بدم و برم. تا ساعت ده بیشتر نیستم. مهندس! شما مدارک و اسناد لازم پروژهتون رو گرفتین دیگه؟ از این به بعد معلوم نیست چی بشه ها...» عادت نداشت خودش را ببازد. لبش را با دو انگشت نیشگون گرفت: «بله، فکر نمیکنم در کار ما مشکلی پیش بیاد... آخه چی شد یدفعه؟ چه اتفاقی افتاد؟ دوستان کجا رفتن؟»
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۴۰۲ صفحه