
کتاب حمصی ها
معرفی کتاب حمصی ها
کتاب حمصیها نوشتهٔ رفیق شامی و ترجمهٔ شهره غیاثی و بیژن شکرریز توسط نشر ثالث منتشر شده است. این مجموعه شامل داستانهایی است که ریشه در فرهنگ و سنتهای شرقی دارند و با زبانی قصهگو، روایتهایی از زندگی، هویت، غربت و طنز اجتماعی را پیش روی خواننده میگذارند. کتاب حاضر در دستهبندی ادبیات داستانی و افسانههای معاصر قرار میگیرد و با نگاهی انتقادی و گاه طنزآمیز، به مسائل اجتماعی و انسانی میپردازد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حمصی ها
کتاب حمصیها اثری از رفیق شامی است که در قالب مجموعهای از داستانها و افسانهها، تصویری از زندگی مردم سوریه و بهویژه شهر حُمص را ارائه میدهد. این کتاب در قالب ناداستان و داستان کوتاه نوشته شده و ساختاری اپیزودیک دارد؛ هر داستان بهتنهایی قابل خواندن است و درعینحال، در کنار هم تصویری کلی از دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و انسانی جامعهٔ شرقی را شکل میدهد.
نویسنده با بهرهگیری از عناصر فولکلور، قصههای عامیانه و روایتهای تمثیلی، به موضوعاتی چون هویت، مهاجرت، غربت، عدالت، قدرت و مقاومت در برابر ظلم میپردازد. فضای کتاب، آمیزهای از واقعیت و خیال است و شخصیتها اغلب در موقعیتهایی قرار میگیرند که انتخابهای اخلاقی و انسانیشان به چالش کشیده میشود. کتاب حمصیها با نگاهی انتقادی و طنزآمیز، سنتها و باورهای جامعه را به پرسش میکشد و درعینحال، به ارزشهای انسانی و امید به تغییر وفادار میماند.
خلاصه کتاب حمصی ها
در مجموعهٔ حمصیها، داستانها با روایتهایی از زندگی مردم ساده و گاه فراموششده آغاز میشوند؛ مردمانی که در دل سنتها و باورهای دیرینه، با مشکلات روزمره و قدرتهای بزرگتر دستوپنجه نرم میکنند. هر داستان، جهانی کوچک است که در آن شخصیتها با انتخابهایی دشوار روبهرو میشوند و گاه برای بقا یا حفظ هویت خود، ناچار به سازگاری یا مقاومت میشوند.
برای نمونه، در داستان «برهای در پوست گرگ»، برهای به نام هیلو با تقلید و تظاهر، سعی میکند جایگاه خود را در میان گله و حتی گرگها تغییر دهد، اما این بازی هویت، سرانجام او را با واقعیت تلخ روبهرو میکند. در داستان «پیاز»، کشاورزی فقیر به نام امین با طنز و اعتراض، در برابر نظام ناعادلانهٔ مالیات و ظلم شاه ایستادگی میکند و سرنوشت او، بازتابی از مقاومت فردی در برابر قدرت است. داستان «حمصیها» به افسانههای شهر حُمص میپردازد؛ جایی که مردمش به زیرکی و شوخطبعی معروفاند و با ابتکار و طنز، در برابر تهدیدها و حملات پادشاهان و بیگانگان ایستادگی میکنند. روایتهایی چون «فاطمه و صدای زیبایش» نیز با محوریت دختری روستایی، به موضوعاتی چون فقر، قدرت صدا و هنر، و فاصلهٔ طبقاتی میپردازد و نشان میدهد که چگونه قدرت و ثروت میتواند هویت و آزادی فرد را تهدید کند.
در مجموع، کتاب با روایتهایی تمثیلی و گاه تلخ، به نقد ساختارهای قدرت، بیعدالتی، و فراموشی ارزشهای انسانی میپردازد و در عین حال، امید به تغییر و مقاومت را در دل داستانها زنده نگه میدارد.
چرا باید کتاب حمصی ها را بخوانیم؟
کتاب حمصیها با روایتهایی چندلایه و تمثیلی، فرصتی برای بازاندیشی در مفاهیم هویت، قدرت، عدالت و مقاومت فراهم میکند. این کتاب با بهرهگیری از طنز و نگاه انتقادی، سنتها و باورهای رایج را به چالش میکشد و خواننده را به تأمل دربارهٔ وضعیت انسان در جامعهٔ معاصر و نقش فرد در برابر ساختارهای قدرت دعوت میکند. داستانهای کتاب، همزمان ساده و عمیقاند و با پرداختن به تجربههای مشترک انسانی، امکان همذاتپنداری و درک بهتر مسائل اجتماعی و فرهنگی را فراهم میآورند. خواندن این اثر، دریچهای به فرهنگ و افسانههای شرقی و همچنین به دغدغههای جهانی انسان امروز باز میکند.
خواندن کتاب حمصی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب حمصیها برای علاقهمندان به ادبیات داستانی معاصر، افسانهها و روایتهای تمثیلی، و کسانی که دغدغهٔ مسائل اجتماعی، هویت، مهاجرت و عدالت دارند، مناسب است. همچنین برای نوجوانان و بزرگسالانی که به دنبال داستانهایی با لایههای معنایی و نقد اجتماعی هستند، پیشنهاد میشود.
درباره رفیق شامی
رفیق شامی (Rafik Scham)، با نام اصلی «سهیل فاضل»، نویسنده، داستانگو و منتقد سوری - آلمانی است که در ۲۳ ژوئن ۱۹۴۶ در دمشق متولد شد. پدرش نانوا بود و خانوادهشان از آشوریهای مسیحی به شمار میآمدند. شامی تحصیلات ابتدایی و دانشگاهی خود را در رشته شیمی در دمشق به پایان رساند و از سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن داستان به زبان عربی کرد. در همین دوران، بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰، روزنامهٔ دیواری «المنطلق» را در منطقهای قدیمی از شهر دمشق راهاندازی و سردبیری آن را بر عهده داشت. او در سال ۱۹۷۱ به هایدلبرگ آلمان مهاجرت کرد و پس از دریافت دکترای شیمی در سال ۱۹۷۹، فعالیت حرفهای خود را در صنایع شیمیایی آغاز نمود.
رفیق شامی در سال ۲۰۱۱ آخرین کتاب خود را با عنوان «زنی که همسرش را در بازار کهنهفروشان فروخت» منتشر کرد که در آن خاطرات دوران کودکیاش در دمشق را بازگو میکند. از سال ۱۹۸۰ گروهی ادبی تأسیس کرد و از سال ۱۹۸۲ به نویسندگی تماموقت روی آورد. او که دارای تابعیت چندگانه است، همراه با همسر بایرنی و پسرش در کیرشهایمبولاندن زندگی میکند و آثارش تاکنون به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب حمصی ها
«در روزگاران قدیم، مردمِ شهر حُمص به هوش و زیرکی معروف بودند. پادشاهان، صنعتگران، کشاورزان و بازرگانان همه برای مشورت به حُمص میآمدند. مشاورانِ شهرِ حُمص هم به رسمِ کاسبکاران زرنگ، تصمیم گرفتند برای مشورت و پیشنهاد پول بگیرند و به همین منظور هم جایی در شهرداری حُمص تعیین کردند که در آنجا سؤالها را جمعآوری کنند و آنها را به باهوشترین فردِ شهر بدهند و جوابها را بگیرند. در ضمن، برای هر نوع کاری، مبلغ خاصی تعیین کرده بودند. مثلاً برای مشورت در کارهای کشاورزی ده سکهٔ طلا دریافت میشد و برای یافتن راهِ زندگی سعادتمندانه میبایستی تا یکصد سکه پرداخته میشد. البته بچهها برای جواب پرسشهایشان چیزی نمیپرداختند. مشتریها برای گرفتن جواب سؤالهایشان صف میبستند و شورای شهر پولی را که ازشان میگرفت، صرف ساختن خیابان و مدرسه و حمام عمومی میکرد و خلاصه، شهرِ حُمص گُلِ سرسبدِ شهرها بود و مثل نگینی میان آنها میدرخشید. هر سال، چند نفر از هوشمندترین اهالی شهر داوطلبِ مقامِ شهرداری میشدند. همهٔ مردمِ حُمص در روز انتخابات در بزرگترین میدان شهر گرد هم میآمدند و تمام روز را جشن میگرفتند و دربارهٔ مشکلاتشان حرف میزدند و میخوردند و میآشامیدند و عصر داوطلبان به ترتیب از سکویی که به همین منظور ساخته شده بود بالا میرفتند؛ البته نه برای سخنرانی، بلکه برای جوابدادن به سؤالهای مردم، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان. مردم هم بادقت به جوابها گوش میسپردند و آخرِ شب رأی میگرفتند و شهردارشان را انتخاب میکردند. آن وقت، همهٔ مردم همراه شکستخوردگانِ انتخاباتی جشن میگرفتند و برای فردِ برگزیده آرزوی صبر میکردند؛ زیرا آدم هر قدر هم باهوش باشد، برای حکمرانی به شکیبایی بیش از هر چیز احتیاج دارد.»
حجم
۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۴۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه