
کتاب هتل مگنیفیک
معرفی کتاب هتل مگنیفیک
کتاب الکترونیکی «هتل مگنیفیک» نوشتهٔ امیلی جی. تیلور و با ترجمهٔ نشاط رحمانینژاد، توسط نشر کتابسرای تندیس منتشر شده است. این اثر در ژانر فانتزی نوجوان و جوان قرار میگیرد و داستانی پر از جادو، رمز و راز و ماجراجویی را روایت میکند. محوریت داستان حول دو خواهر است که برای یافتن زندگی بهتر و فرار از فقر، وارد هتلی جادویی میشوند که هر دهه یکبار در شهر ظاهر میشود و قوانین خاص خود را دارد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هتل مگنیفیک
«هتل مگنیفیک» اثری داستانی و فانتزی است که فضای آن در دنیایی خیالی و جادویی شکل گرفته است. امیلی جی. تیلور در این رمان، جهانی را خلق کرده که در آن جادو همزمان جذاب و خطرناک است و هتلی اسرارآمیز هر ده سال یکبار در نقطهای از شهر ظاهر میشود. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت اولشخص و تمرکز بر روابط خانوادگی، بهویژه پیوند میان دو خواهر، بنا شده است. داستان با ریتمی پرکشش و فضاسازیهای تصویری، خواننده را به دل ماجراهای هتل میبرد؛ جایی که قوانین عادی جهان بیرون بیمعنا میشوند و هر گوشهاش پر از شگفتی و تهدید است. این رمان با ترکیب عناصر جادویی، معما و روابط انسانی، تجربهای متفاوت از دنیای فانتزی را ارائه میدهد و در قالب روایتی مدرن، دغدغههای نوجوانان و جوانان را با چالشهای جادویی و اخلاقی پیوند میزند.
خلاصه داستان هتل مگنیفیک
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «هتل مگنیفیک» با زندگی دو خواهر به نامهای «جنی» و «زوسا» آغاز میشود که پس از مرگ مادرشان، در شهری ساحلی و فقیر زندگی میکنند. جنی، خواهر بزرگتر، مسئولیت مراقبت از زوسا را بر عهده دارد و هر دو در آرزوی فرار از شرایط سخت و بازگشت به خانهٔ کودکیشان هستند. نقطهٔ عطف داستان زمانی رقم میخورد که هتل افسانهای مگنیفیک، پس از سالها، دوباره در شهر ظاهر میشود و آگهی استخدام منتشر میکند؛ هتلی که هر دهه یکبار میآید و با جادویش همه را مجذوب میکند. زوسا به عنوان خوانندهٔ مهمان هتل انتخاب میشود و جنی برای محافظت از او، با ترفندی موفق میشود خود را نیز به هتل برساند. ورود به هتل، آغاز ماجراهایی است که مرز واقعیت و خیال را در هم میشکند. هتل مگنیفیک، با قوانین عجیب، اتاقهایی که مدام تغییر میکنند و جادویی که همهجا جریان دارد، به صحنهٔ اصلی داستان تبدیل میشود. جنی و زوسا با شخصیتهایی مرموز، از جمله مدیر جوان و قدرتمند هتل و دربانی به نام «بل»، روبهرو میشوند و بهتدریج درمییابند که هتل، بهرغم ظاهر فریبندهاش، رازهای تاریکی را پنهان کرده است. در طول روایت، جنی تلاش میکند خواهرش را از خطرات پنهان هتل و قراردادهای جادویی نجات دهد. او با چالشهایی روبهرو میشود که نهتنها به جادو و قوانین هتل مربوط است، بلکه به اعتماد، وفاداری و معنای خانواده نیز گره خورده است. داستان با پیشروی در فضای پررمزوراز هتل، لایههای مختلفی از قدرت، فریب و امید را آشکار میکند و شخصیتها را وادار میکند تا برای آزادی و حقیقت، با جادوی هتل دستوپنجه نرم کنند.
چرا باید کتاب هتل مگنیفیک را بخوانیم؟
«هتل مگنیفیک» با فضاسازی جادویی و روایت پرتعلیق، تجربهای متفاوت از دنیای فانتزی را پیش روی خواننده میگذارد. این کتاب نهتنها ماجرای پرهیجان دو خواهر را دنبال میکند، بلکه به موضوعاتی مانند پیوندهای خانوادگی، قدرت انتخاب و مرز میان خیر و شر میپردازد. حضور عناصر جادویی، شخصیتهای چندلایه و هتلی که خود به یک شخصیت زنده تبدیل میشود، باعث شده این رمان برای علاقهمندان به داستانهای فانتزی و معمایی جذاب باشد. خواندن این اثر فرصتی است برای غرقشدن در دنیایی که هر گوشهاش پر از شگفتی و تهدید است و هر تصمیمی میتواند سرنوشت شخصیتها را تغییر دهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانان و جوانانی که به داستانهای فانتزی، ماجراجویی و روایتهایی با محوریت روابط خانوادگی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با فضای جادویی، معما و شخصیتهای زن قوی هستند، «هتل مگنیفیک» انتخابی خواندنی خواهد بود.
بخشی از کتاب هتل مگنیفیک
«نور نقرهای ماه در تاریکی به هتل مگنیفیک میتابید. بل در مشکی براق را باز کرد. حالا که دعوتنامه را در دست دارم، چراغها چنان پر نور به نظر میرسند که قبلاً نبودند. انگشتانم را از آستانه در عبور دادم. هیچ دیوار نامرئیای در کار نبود. صدای سرزنده و پرهیجان زنی در گوشم پیچید: «درود مسافر!» «کی بود؟» بل چشمغرهای میرود و میگوید: «راه میافتی یا نه؟ تو شاید یه گونی آشغال دستت باشه، اما من یه آدم کوچولو با استخوانهای تیز رو بغل گرفتم.» وقتی هیچ حرکتی نکردم، من را به جلو هل داد و تصادفاً از آستانهٔ در گذشتم. دهانم را با اعتراض باز کردم، اما کلمات هیچوقت از دهانم بیرون نیامد. بوی تعفن ماهی از بین رفت و با رایحهٔ گلها و موجی از عطر پرتقال جایگزین شد. و منظره... این ساختمان نه در آن کوچهٔ قدیمی جا میشد و نه در فضایی پنجاه برابر آن. هتل یک قصر بود. پلکان عظیمش تا پشت قصر پیچ خوردهبود. گویهای پر از شمع مانند انگورهایی درخشان از بالای سر آویزان بودند. بالای آنها تزئینات طلایی به شکل جانواران مختلف گوشه گوشهٔ سقف را پوشانده بود، درحالیکه دیوارهای اطرافش با طرح گلهای تیرهای تزئین شده بودند. همانطور که به کاغذدیواری خیره شده بودم، گلبرگهایش طوری تکان خوردند که انگار نسیمی به آن میوزید. دیدنیها خیلی بیشتر از آن بود که بشود در یک نظر دید.»
حجم
۶۹۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۶۹۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه