
کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)
معرفی کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)
کتاب الکترونیکی «صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)» نوشتهٔ سید یدالله یزدانپناه و به کوشش حسین منسومی، توسط نشر آل احمد منتشر شده است. این اثر بخشی از مجموعه درسگفتارهای خارج «نهایةالحکمة» است که به صورت منظم و مستند، مباحث فلسفه اسلامی را با محوریت نقد و تفسیر کتاب «نهایةالحکمة» ارائه میدهد. کتاب حاضر بهویژه به مرحلهٔ چهارم این مباحث، یعنی «مواد ثلاث» (وجوب، امتناع و امکان) میپردازد و محتوای آن بر پایهٔ درسهای شفاهی استاد یزدانپناه تنظیم شده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)
«صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)» اثری در حوزهٔ فلسفه اسلامی است که به صورت ناداستان و در قالب درسگفتار تدوین شده است. این کتاب مجموعهای از مباحث خارج فلسفه، بهویژه شرح و نقد «نهایةالحکمة» علامه طباطبایی، را در بر میگیرد. ساختار کتاب بر پایهٔ جلسات درس استاد یزدانپناه شکل گرفته و هر جلسه با تاریخ و شماره مشخص شده است تا پیوستگی و دسترسی به مباحث حفظ شود. محتوای کتاب، علاوهبر ارائهٔ مباحث اصلی، شامل نقلقولها و استشهادهای دقیق از متون فلسفی و نیز توضیحات تکمیلی در پاورقی است. این جلد به مرحلهٔ چهارم از مباحث «نهایةالحکمة» میپردازد که به بررسی مواد ثلاث (وجوب، امتناع و امکان) اختصاص دارد. کتاب با حفظ حالت گفتاری استاد و افزودن عناوین مناسب، تلاش کرده است تا فضای درس را بهصورت زنده و قابل پیگیری برای علاقهمندان فلسفه اسلامی بازآفرینی کند. این مجموعه بخشی از پروژهٔ بزرگتر موسسهٔ آموزشی پژوهشی نفحات است که آثار استاد یزدانپناه را در قالب درسگفتار منتشر میکند.
خلاصه کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)
کتاب «صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)» به بررسی و تحلیل مرحلهٔ چهارم از مباحث «نهایةالحکمة» میپردازد که به مواد ثلاث یعنی وجوب، امتناع و امکان اختصاص دارد. در این جلد، استاد یزدانپناه ابتدا تفاوتهای میان نگاه منطقی و فلسفی به مواد ثلاث را شرح میدهد و تأکید میکند که در فلسفه، بحث از مواد قضایا به معنای بررسی نسبتهای واقعی میان موضوع و محمول در خارج است، نه صرفاً جهات ذهنی آنها. در ادامه، مباحثی مانند تعریف وجوب، امکان و امتناع، تفاوتهای آنها در منطق و فلسفه، و نقش این مفاهیم در تقسیمبندی موجودات (واجبالوجود، ممکنالوجود و ممتنعالوجود) مطرح میشود. استاد با استناد به آثار فیلسوفان بزرگ اسلامی مانند بوعلی سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، به تحلیل دقیق این مفاهیم میپردازد و تفاوتهای ساختاری و مفهومی آنها را در منطق و فلسفه اسلامی روشن میسازد. در بخشهایی از کتاب، به نقد و بررسی دیدگاههای مختلف دربارهٔ تعریف مواد ثلاث، بداهت مفاهیم فلسفی، و نسبت این مفاهیم با وجود ذهنی و خارجی پرداخته شده است. همچنین، استاد یزدانپناه به نقش فلسفه در تبیین و اثبات مفاهیم بنیادین مانند ضرورت، امکان و امتناع اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این مفاهیم از منطق به فلسفه منتقل شده و در فلسفه اسلامی جایگاه ویژهای یافتهاند. در مجموع، این جلد از «صهبای معرفت» با تمرکز بر مواد ثلاث، تلاش میکند تا خواننده را با ریشهها، تعاریف و کارکردهای این مفاهیم در فلسفه اسلامی آشنا کند و تفاوتهای آنها را با نگاه منطقی بهروشنی بیان کند.
چرا باید کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم) را بخوانیم؟
مطالعهٔ این کتاب فرصتی است برای آشنایی عمیق با یکی از بنیادیترین مباحث فلسفه اسلامی، یعنی مواد ثلاث (وجوب، امتناع و امکان) و جایگاه آنها در تقسیمبندی موجودات. «صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)» با بهرهگیری از درسگفتارهای استاد یزدانپناه، امکان فهم دقیقتر تفاوتهای میان نگاه منطقی و فلسفی به این مفاهیم را فراهم میکند. این اثر با نقلقولهای مستند از متون فلسفی و تحلیلهای تطبیقی، به خواننده کمک میکند تا با ریشههای تاریخی و تحولات مفهومی مواد ثلاث در سنت فلسفه اسلامی آشنا شود. همچنین، کتاب با حفظ حالت گفتاری و ارائهٔ مثالهای متنوع، فضای زندهٔ درس را بازآفرینی کرده و امکان پیگیری مباحث پیچیده را برای علاقهمندان فراهم ساخته است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران فلسفه اسلامی، علاقهمندان به مباحث منطق و فلسفه، و کسانی که به دنبال فهم عمیقتر مفاهیم بنیادین مانند وجوب، امکان و امتناع هستند، مناسب است. همچنین، برای کسانی که در مسیر تحصیل یا تدریس فلسفه اسلامی قرار دارند و به دنبال منابع تحلیلی و تطبیقی دربارهٔ «نهایةالحکمة» و مواد ثلاث میگردند، مطالعهٔ این اثر توصیه میشود.
بخشی از کتاب صهبای معرفت (جلد اول از دفتر چهارم)
«پس بنا چه شد؟ بنا شد که ما طبق روال کتاب پیش برویم. فصلبهفصل ببینیم چه میفرسایند. طبق آن، بحث را پیش ببریم، دیگر سبک دیگری را مطرح نمیکنیم به صورت مستقل آنگونه که در وجود ذهنی بود. حالا که میخواهیم این سبک را بحث کنیم، میرسیم به بحث اول. همین اولش. «المرحلة الرابعة فی مواد القضایا و انحصارها فی ثلاث» و مقصود بالذات از آن هم بهاصطلاح انقسام موجود هست به واجب و ممکن؛ و بحث از ممتنع و خواص ممتنع، مقصود بالتبع و بالقصد الثانی است. این بیان علامه که اینجا آمده را ان میخواهیم توضیح بدهیم همین اول بحث. قبل از این که وارد فصل اول بشویم، یعنی آنچه ذیل «المرحلة الرابعة» ایشان مطرح کردند. اجازه بدهید فقط اینطوری طرح کنم ما یک بستری از بحث مواد ثلاث داریم که در منطق مطرح شده؛ مثلاً این ادبیات ماده در برابر مثلاً جهت، این ادبیات را باید در منطق خوانده باشید. حالا من توضیح هم میدهم. فقط میخواهم بگویم یک بستری دارد: بستر منطقیای دارد. واضح است. در بستر منطقی توضیحاتی هست. الآن کتابهای منطقی را نگاه کنید. کتابهای بوعلی را نگاه کنید. دیگران هستند نگاه کنید. این بحث جهات قضایا و قضایای موجهه را که میخواهند بگویند، بحث ماده و جهت را توضیح میدهند و بعضی از توضیحات و فرق ماده و جهت و این توضیحات را میدهند، خودتان رجوع کنید. من مختصری عرض میکنم. ولی کل این بحث. آنجایی که بیشتر ابتدائاً به صورت مفصل و عام -«عام» توضیح میدهم چرا- گفته شده منطق است. ولی در فلسفه به شکل خاصی در بحث جهات ثلاث وارد میشوند که ما باید ورود کنیم و بحث را پیش ببریم. دقت میکنید؛ یعنی یادتان باشد یک بستر منطقیای هم داریم در این بحث کنار بستر فلسفی. بله؛ در جایش حقیقتاً منطق هم باید وامدار فلسفه باشد؛ حقیقتاً در جایش؛ یعنی چی؟ اصل اندیشه ضرورت. اصل اندیشه امکان اصل اندیشه امتناع باید در فلسفه حلوفصل بشود؛ فلسفه منطق ازش بهره ببرد؛ برود در منطق بهعنوان قالبهای ذهنی دربیاید. آن توضیحاتی که در بحثهای منطق میشنوید: معمولاً این جهات قضیه. جهات نسبت قضیهاند، ربط قضیهاند و آن نسب را و ربطهایی که دارد. آن رابطی که داریم. وجه او را مشخص میکند جهت قضیه؛ آن توضیحاتی که حالا میدهند که بهصورت قالبها درمیآید. بعد این سه تا را تبدیل میکنند. تکثیر میکنند. انواع ضرورت داریم. انواع امکان؛ آن توضیحاتی که حالا در جای خودش داده میشود. در منطق آنشاء له بروید یک ملاحظهای بفرمایید، هست این بحثها. عرضم این است اگر حقیقتاً جای طبیعی درستش که من بعداً اگر درآن ساختار بگوییم، یکی از بحثها همین است که ازاول، چه کسی عهدهدار بحث از ضرورت و امکان و امتناع است؟ آیا منطق؟ یا منطق، از اصل این اندیشه، دریک قالب استفاده میکند؟ اصل عدم تناقض را منطق بحث نمیکند ولی از اصل عدم تناقض، برهان خلف را بهعنوان یک قالب در میآورد. چه اشکالی دارد؟! اصل عدم تناقض. بستر اصلیاش کجاست؟ بستر اصلیاش فلسفه است که گفته میشود چون بدیهی است. احتیاج به تنبیه دارد؛ ولی به تعبیر بوعلی سینا اصل عدم تناقض اگر جایی میبایست بحث میشد. فلسفه بوده نه جای دیگر. جاهای دیگر چهکار میکند؟ این اصل را مفروض میگیرد. از آن شروع میکند. از آن بهره میگیرد. منطق هم همین گونه است.»
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه