
کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ
معرفی کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ
کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ نوشته کیم جی یون و ترجمه ریحانه بهرامی و ویراسته فریناز بیابانی، روایتی یک رمان دربارهی زندگی روزمره و دغدغههای نسلهای مختلف در محلهای در حال تغییر در سئول است. این رمان با نگاهی جزئینگرانه و انسانی، به روابط خانوادگی و چالشهای اقتصادی، پیری، تنهایی و امیدهای کوچک و بزرگ آدمها میپردازد. داستان حول چند شخصیت اصلی ازجمله جانگ پیر و خانوادهی میرا شکل میگیرد که هرکدام با مسائل و بحرانهای خاص خود دستوپنجه نرم میکنند. فضای اثر میان خانههای قدیم، رختشویخانهای مدرن و خیابانهای شلوغ شهر در رفتوآمد است. نویسنده با ظرافتْ پیوند میان گذشته و حال و سنت و مدرنیته را به تصویر کشیده است. نشر دانشآفرین این کتاب را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ اثر کیم جی یون
کتاب رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ نوشتهی کیم جی یون، یک رمان معاصر و چندلایه است که زندگی ساکنان محلهای قدیمی در سئول را روایت میکند. رمان حاضر با تمرکز بر شخصیتهایی از نسلهای مختلف، بهویژه جانگ پیر و خانوادهی میرا، تصویری از تغییرات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کرهی جنوبی ارائه داده است. جانگ پیر، داروساز بازنشستهای است که پس از درگذشت همسرش با سگ وفادارش (جیندول) در خانهای قدیمی زندگی میکند. او با فشارهای خانواده برای فروش خانه و نقلمکان به آپارتمان روبهرو است. در سوی دیگر، میرا زنی جوان است که با مشکلات مالی، تربیت فرزند و دغدغههای شغلی دستوپنجه نرم میکند. رختشویخانهی لبخند بهعنوان مکانی مدرن و صمیمیْ نقطهی تلاقی داستانها و احساسات شخصیتهاست؛ جایی که دفترچهای مشترکْ بستری برای بیان دغدغهها و همدلی میان غریبهها فراهم میکند.
زبان اصلی کتاب رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ کرهای است، اما کتاب حاضر از متن انگلیسی اثر با عنوان Yeonnam-dong's smiley laundromat به پارسی برگردانده شده است. این رمان ساختاری همچون مجموعهداستانهای بههمپیوسته دارد که با روایتهای موازی و جزئیات دقیق بهتدریج لایههای زندگی شخصیتها را آشکار و پیوندهای عاطفی میان آنها را برجسته میکند.
خلاصه داستان رختشویخانه لبخند یون نام دونگ
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
رمان با حضور جانگ پیر آغاز میشود؛ مردی سالخورده که پس از درگذشت همسرش، در خانهای بزرگ و قدیمی با سگش زندگی میکند. او با خاطرات گذشته و فشارهای فرزندانش برای فروش خانه و نقلمکان به آپارتمان مواجه است. جانگ پیر با وجود مشکلات جسمی و تنهایی به باغچه و یادگارهای همسرش دل بسته و حاضر نیست خانه را رها کند. رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ بهعنوان مکانی تازهتأسیس در محله، توجه او را جلب میکند؛ جایی که نهتنها لباسها بلکه خاطرات و احساسات آدمها شسته و تازه میشود. میرا زنی جوان است که با همسر و دخترش در آپارتمانی کوچک زندگی میکند. مشکلات مالی، افزایش اجاره، خرابی وسایل خانه و دغدغههای تربیت فرزند، زندگی او را پرتنش کرده است. میرا برای تأمین هزینهها و یافتن شغل با بنبستهای متعددی روبهرو میشود و همزمان باید با بیماری پدرش و مسئولیتهای خانوادگی دستوپنجه نرم کند. ارتباط او با رختشویخانه و دفترچهی خاطراتی که آنجا قرار دارد، فرصتی برای بیان ناامیدیها و دریافت همدلی از غریبهها فراهم میکند. دفترچهی خاطرات رختشویخانه به ابزاری برای ارتباط میان شخصیتها بدل میشود. جانگ پیر و میرا هرکدام با نوشتن و خواندن یادداشتها، احساس همدلی و امید را تجربه میکنند. بحرانهایی مانند بیماری، آسیبدیدن سگ، فشارهای اقتصادی و اختلافات خانوادگی، شخصیتها را به هم نزدیکتر میکند. در نهایت رختشویخانه به نمادی از پناه، همدلی و شروع دوباره بدل میشود.
چرا باید کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ را بخوانیم؟
کتاب رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ با روایت چندصدایی و جزئینگرانهاش تصویری از زندگی شهری، پیری، خانواده و امیدهای کوچک ارائه میدهد. کتاب با پرداختن به دغدغههای روزمره، بحرانهای مالی، روابط میاننسلی و تنهایی، فضایی آشنا و صمیمی میسازد که بسیاری از خوانندگان میتوانند با آن همذاتپنداری کنند. حضور دفترچهی خاطرات مشترک در رختشویخانه، ایدهی همدلی و شنیدهشدن را بهشکلی خلاقانه و تأثیرگذار مطرح کرده است. همچنین تضاد میان سنت و مدرنیته و نمایش تغییرات اجتماعی در بستر محلهای قدیمی، به کتاب عمق بخشیده است. این اثر نهتنها داستانی دربارهی مشکلات، بلکه دربارهی تابآوری و دوستی و امید است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که به ادبیات داستانی قرن ۲۱ کرهی جنوبی و دغدغههای میاننسلی و موضوعاتی مانند تنهایی، پیری، بحرانهای مالی و امید در زندگی روزمره علاقه دارند. همچنین این اثر با ساختاری همچون مجموعهداستانهای بههمپیوسته برای علاقهمندان به ادبیات معاصر شرق آسیا و کسانی که بهدنبال روایتهایی انسانی و همدلانه هستند، مناسب است.
درباره کیم جی یون
کیم جی یون (Jiyun Kim) زادهی سال ۱۹۹۲ میلادی، بزرگشدهی سئول، فارغالتحصیل رشتهی نگارش خلاق از دانشگاه دانکوک (Dankook) است و دورههای فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی را نیز در مرکز آموزشی انجمن رسانهای نویسندگان کره گذرانده است. الهام نوشتن رمان رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ زمانی بهسراغ این نویسنده آمد که شبی در خیابانهای پرهیاهوی هونگده قدم میزد و نور زرد و آرام رختشویخانهای کوچک نظرش را جلب کرد؛ همان لحظه نخستین جملهی کتاب در ذهنش شکل گرفت. این اثر تنها یک هفته پس از انتشار، در پلتفرمی مخصوص نویسندگان نوظهور به رتبهی نخست رسید و بهدنبال درخواستهای فراوان خوانندگان، نسخهی چاپی آن نیز منتشر شد. کیم جی یون تمام وقت خود را به نویسندگی مشغول بوده است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
در سایت KLWAVE نوشته شده کیم جی یون (Jiyun Kim) جایزهی نویسندگان جوان Munhakdongne (انتخاب Young Writer’s Award) در دورهی دوازدهم (۲۰۲۱)، جایزهی مشابه در دورهی سیزدهم (۲۰۲۲) و جایزهی نویسندهی تازهکار Kim Man-jung در دورهی چهاردهم (۲۰۲۳) را دریافت کرده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
در سایت wordsofmystery.substack.com نوشته شده کتاب رختشویخانهی لبخند یون نام دونگ که روایتی از چند ساکن محلهای در حال تغییر است، شخصیتهایی را نشان میدهد که با وجود تفاوتهای سنی و شرایط زندگی، همگی در یک نیاز مشترکند؛ دیدهشدن، شنیدهشدن و پذیرفتهشدن. کیم جی یون (Jiyun Kim) به موضوعاتی مانند حقبهجانبی، والدین سالخورده، زندگی چندنسلی و رابطههای غیرمنتظره میپردازد و بااینکه فضای اثر گاه رنگوبوی افسانهای گرفته، نویسنده از نمایش واقعیتهای تلخی مانند فقر، بدهیداشتن، آزار جنسی و زورگویی پرهیز نکرده است. این کتاب، روایتی دلگرمکننده است که نشان میدهد مهربانی حتی در میان غریبهها هم میتواند جریان داشته باشد.
بخشی از کتاب رختشویخانه لبخند یون نام دونگ
«تهجو منتظر تماس بود. سوچان آن سر دنیا زندگی میکرد، هفده ساعت اختلاف زمانی میانشان فاصله انداخته بود. ساعت پنج و شش دقیقه صبح بود. به وقت کره. به زودی زمانش فرا میرسید که بلند شده و راهی کار شود. گرچه، بدنش از حرکت سر باز میزد. انگار سرمایی ناگهانی بیهشدار فرا رسیده و تا مغز استخوانش نفوذ کرده بود. الان آنجا زمان ناهار نگذشته بود؟ چرا تماس نگرفته بودند؟ تهجو دوباره به گوشیاش نگاه کرد. همسرش تأکید داشت سوچان فقط یک بار در روز اجازه تماس با پدرش را داشت، و آن تنها زمانی بود که میتوانست به کرهای صحبت کند. آنها چندین ماه گذشته را به این قانون پایبند مانده بودند، و دستکم به گفته مادرش، به لطف همین، تلفظ انگلیسی سوچان پیشرفت کرده بود.
با توجه به اینکه تهجو پروفسور یکی از معتبرترین بیمارستانهای دانشگاهی، آن هم در پرتقاضاترین قسمت جراحی پلاستیک بود، شاید زندگیاش حسادتبرانگیز به نظر میآمد. اما این روزها، رفته رفته به این فکر میکرد که زندگی همه کمابیش با هم شباهت دارد. البته که نسبت به خیلی از همکارانش که با مشکلات ناباروری دست به گریبان بودند، او اقبال خوبی داشت... سوچان، که تنها دو سال بعد از ازدواجشان به آنها پیوسته بود، سالم و باهوش بود. نه فقط این، بلکه از همان ابتدا به عنوان دانشآموزی بااستعداد شناخته میشد. اما الان، در اورنج کانتری، در کالیفرنیای دور زندگی میکرد، و با زبان انگلیسیاش و عقده حقارت ناشی از بودن در میان بچههایی که سابقههایی حتی مرفهتر از او داشتند، دست و پنجه نرم میکرد.»
حجم
۲۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه
حجم
۲۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴۸ صفحه