کتاب ما شروعش می کنیم

کتاب ما شروعش می‌ کنیم با نام اصلی It starts with us نوشته کالین هوور و ترجمه ارغوان آقائی توسط نشر نارنگی منتشر شده است. این رمان ادامه‌ای بر داستان ما تمامش می‌کنیم است و روایتگر زندگی شخصیت‌هایی است که با چالش‌های عاطفی و خانوادگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. محوریت داستان بر روابط پیچیده، بازسازی زندگی پس از جدایی و تلاش برای یافتن خوشبختی دوباره استوار است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ما شروعش می کنیم

کتاب ما شروعش می‌کنیم، اثری داستانی و رمان عاشقانه است که در قالب روایت اول‌شخص و با زاویه‌دید متناوب میان شخصیت‌های اصلی، پیش می‌رود. کالین هوور در این کتاب به سراغ ادامه‌ی زندگی لی‌لی و اطلس رفته و پس از وقایع کتاب قبلی، به بازتاب پیامدهای طلاق، حضانت فرزند و تلاش برای شروع دوباره‌ی یک رابطه می‌پردازد. این رمان در فضای معاصر و شهری شکل گرفته و دغدغه‌هایی چون خشونت خانگی، استقلال فردی، ترمیم زخم‌های گذشته و امید به آینده را در دل خود جای داده است. ساختار کتاب به‌گونه‌ای است که فصل‌ها میان روایت لی‌لی و اطلس تقسیم شده و هرکدام از زاویه‌دید خود، احساسات، تردیدها و تصمیماتشان را بازگو می‌کنند. فضای داستان، پر از فرازونشیب‌ عاطفی و موقعیت‌های چالش‌برانگیز است که شخصیت‌ها را وادار به انتخاب‌های دشوار می‌کند.

خلاصه داستان ما شروعش می کنیم

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! 

 داستان ما شروعش می‌کنیم از جایی آغاز می‌شود که لی‌لی پس از جدایی از رایل، تلاش می‌کند زندگی جدیدی برای خود و دختر خردسالش، امرسون، بسازد. او هنوز با پیامدهای رابطه‌ی قبلی و خشونت‌هایی که تجربه کرده، دست‌وپنجه نرم می‌کند و درعین‌حال باید نقش مادری را به‌خوبی ایفا کند. بازگشت اطلس به زندگی لی‌لی، نقطه‌ی عطفی در روایت است؛ اطلس که حالا صاحب رستوران شده، با گذشته‌ای پر از زخم و خاطرات تلخ، دوباره به لی‌لی نزدیک می‌شود. رابطه‌ی آن‌ها با تردیدها، امیدها و ترس‌هایی همراه است که ریشه در گذشته‌ی مشترک و آسیب‌های عاطفی‌شان دارد. 

در این میان، رایل همچنان در زندگی لی‌لی حضور دارد و موضوع حضانت امرسون و مرزهای جدید میان آن‌ها، چالش‌های تازه‌ای ایجاد می‌کند. داستان با تمرکز بر تصمیم‌های سخت، تلاش برای ترمیم گذشته و ساختن آینده‌ای بهتر برای خود و فرزند، پیش می‌رود. لی‌لی و اطلس هر دو باید با خاطرات، ترس‌ها و مسئولیت‌هایشان روبه‌رو شوند و در مسیر یافتن خوشبختی، با موانع و سوءتفاهم‌های زیادی مواجه می‌شوند. روایت کتاب، لحظات تلخ‌وشیرین، تردیدها و امیدها را در هم می‌آمیزد و تصویری از تلاش برای شروع دوباره را به تصویر می‌کشد.

چرا باید کتاب ما شروعش می کنیم را بخوانیم؟

این کتاب با پرداختن به موضوعاتی چون بازسازی زندگی پس از جدایی، مواجهه با خشونت خانگی و تلاش برای ترمیم زخم‌های عاطفی، فرصتی برای همدلی با شخصیت‌هایی فراهم می‌کند که درگیر انتخاب‌های دشوار و احساسات متناقض هستند. روایت داستان از زبان دو شخصیت اصلی، امکان درک عمیق‌تر احساسات و انگیزه‌های آن‌ها را به خواننده می‌دهد؛ همچنین کتاب ما شروعش می‌کنیم به پیچیدگی روابط انسانی، اهمیت مرزگذاری در روابط و قدرت بخشش و شروع دوباره می‌پردازد. خواندن این کتاب می‌تواند برای کسانی که به‌دنبال داستان‌هایی با بار عاطفی بالا و شخصیت‌پردازی دقیق هستند، تجربه‌ای تأثیرگذار باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای علاقه‌مندان به داستان‌های عاشقانه معاصر، کسانی که دغدغه‌ی روابط خانوادگی، جدایی، خشونت خانگی و بازسازی زندگی را دارند، مناسب است؛ همچنین به خوانندگانی که به‌دنبال روایت‌هایی درباره‌ی قدرت انتخاب، استقلال فردی و امید به آینده هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب ما شروعش می کنیم

«واقعاً این اتفاق افتاده بود؟ آیا به خاطر پرسیدن سؤال‌هایی ناخوشایند از اطلس باید تا سال آینده خجالت زده باشم؟ بااین‌حال. او دستپاچه به نظر نمی‌رسید. انگار از دیدنم بسیار خوش‌حال بود، و لحظه‌ای که به چشمانم خیره شده بود، احساس کردم بخشی از وجود خفته‌ام ناگهان زنده شده است. اما این اولین باری است که در محل کارم مجبورم به دست‌شویی بروم؛ و همین الآن پس از نگاه‌کردن خودم در آینه، دلم می‌خواهد گریه کنم. لباسم لکه دارد. روی پیراهنم لکه‌های هویج دیده می‌شود. لاک ناخن‌هایم از ژانویه پاک شده‌است. البته اطلس از من انتظار ندارد که آدم کاملی باشم. موضوع این است که من بارها روبه‌روشدن با او را تصور کرده بودم؛ اما در هیچ‌یک از خیال‌پردازی‌هایم. وسط یک صبح پرمشغله، آن‌هم نیم ساعت پس از خرید غذا برای کودکی یازده ماهه، با او برخورد نکرده بودم. اطلس خیلی خوش‌تیپ شده بود. بوی عطر دل‌انگیزی داشت. احتمالاً من بوی شیر مادر می‌دادم. آن‌قدر از ملاقات تصادفی‌ام با اطلس بهت‌زده شده بودم که دو برابر بیشتر طول کشید تا همه‌چیز را برای رانندهٔ تحویل بار مرتب‌کنم.»