کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان

کتاب الکترونیکی «هخامنشیان در حافظهٔ سیاسی جهان باستان» نوشتهٔ جیسون ام. سیلورمن و کارولین ورزخرس و ترجمهٔ کامیاب شهریاری است و نشر مروارید آن را منتشر کرده است. این اثر به بررسی جایگاه و تأثیر امپراتوری هخامنشی در حافظهٔ سیاسی و فرهنگی تمدن‌های باستانی می‌پردازد و با رویکردی میان‌رشته‌ای، تعاملات و بازتاب‌های این امپراتوری را در جوامع مختلف خاور نزدیک و مدیترانه واکاوی می‌کند. نسخه‌ٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان

«هخامنشیان در حافظهٔ سیاسی جهان باستان» بر پایهٔ مجموعه‌ای از مقالات و سخنرانی‌های ارائه‌شده در یک همایش بین‌المللی در لایدن هلند شکل گرفته است. این کتاب با گردآوری دیدگاه‌های پژوهشگران حوزه‌های مختلف همچون آشورشناسی، مصرشناسی، ایران‌شناسی، مطالعات یونان و روم و مطالعات کتاب مقدس به بررسی چگونگی بازنمایی و تفسیر امپراتوری هخامنشی در حافظهٔ جمعی و سیاسی جوامع باستانی می‌پردازد. ساختار کتاب براساس مناطق جغرافیایی و فرهنگی تنظیم شده است و هر فصل به بررسی تعاملات هخامنشیان با یک منطقه یا فرهنگ خاص اختصاص دارد. نویسندگان تلاش کرده‌اند با استفاده از مفهوم «حافظهٔ سیاسی» و رویکردهای نوین جامعه‌شناختی، نشان دهند که چگونه خاطرهٔ امپراتوری هخامنشی نه‌تنها در تاریخ‌نگاری بلکه در شکل‌گیری هویت و سیاست جوامع پساهخامنشی نیز نقش داشته است. این کتاب به‌ویژه برای علاقه‌مندان به تاریخ باستان، مطالعات حافظه و هویت فرهنگی و پژوهش‌های تطبیقی تاریخی جذابیت دارد.

خلاصه کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان

این کتاب مجموعه‌ای از پژوهش‌های تخصصی دربارهٔ جایگاه و تأثیر امپراتوری هخامنشی در حافظهٔ سیاسی و فرهنگی جوامع باستانی است. نویسندگان با بررسی منابع تاریخی، متون ادبی و شواهد باستان‌شناسی نشان داده‌اند که هخامنشیان چگونه در خاطرهٔ جمعی تمدن‌هایی چون بابل، مصر، یونان، روم و یهود حضور داشته‌اند و چه نقشی در شکل‌گیری گفتمان‌های سیاسی و هویتی این جوامع ایفا کرده‌اند. در بخش‌هایی از کتاب، به این موضوع پرداخته شده است که چگونه سیاست‌های هخامنشیان در ادارهٔ سرزمین‌های فتح‌شده در حافظهٔ تاریخی این مناطق بازتاب یافته است. استفاده از نخبگان بومی و احترام به سنت‌های محلی از این جمله‌اند. همچنین نویسندگان به بررسی تأثیر هخامنشیان بر اندیشه‌های سیاسی غرب از جمله الهام‌‌گرفتن جان لاک از کوروش بزرگ و تأثیر غیرمستقیم آن بر قانون اساسی آمریکا پرداخته‌اند. کتاب با تحلیل نمونه‌هایی از تعاملات هخامنشیان با مناطق مختلف، مانند ساتراپی لیدیه، عربستان و مصر نشان می‌دهد که خاطرهٔ این امپراتوری در هر منطقه به‌گونه‌ای متفاوت بازسازی شده و گاه به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به حکومت‌های بعدی تبدیل شده است. درنهایت اثر حاضر بر اهمیت مفهوم حافظهٔ سیاسی و نقش آن در تداوم یا تغییر هویت‌های جمعی تأکید دارد و نشان می‌دهد که گذشتهٔ هخامنشیان همواره در نیازهای سیاسی و اجتماعی دوره‌های بعدی بازتفسیر شده است.

چرا باید کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی میان‌رشته‌ای و تحلیلی امکان درک عمیق‌تری از جایگاه امپراتوری هخامنشی در تاریخ و حافظهٔ سیاسی جوامع باستان را فراهم می‌کند. خواننده با مطالعهٔ این اثر با نحوهٔ بازنمایی و تفسیر هخامنشیان در متون و فرهنگ‌های مختلف آشنا می‌شود و درمی‌یابد که چگونه خاطرهٔ یک امپراتوری می‌تواند بر سیاست، هویت و فرهنگ جوامع بعدی تأثیر بگذارد. همچنین، کتاب نمونه‌های متنوعی از تعاملات فرهنگی و سیاسی را ارائه می‌دهد که برای پژوهشگران تاریخ، علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی مناسب است.

خواندن کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب به پژوهشگران و دانشجویان تاریخ باستان، ایران‌شناسی، مطالعات حافظه و هویت، علوم سیاسی و علاقه‌مندان به تاریخ تطبیقی و فرهنگ‌های خاور نزدیک و مدیترانه پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به‌دنبال فهم عمیق‌تر از تأثیرات تاریخی و فرهنگی امپراتوری هخامنشی بر جوامع بعدی هستند، مناسب خواهد بود.

فهرست کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان

مقدمهٔ مترجم

فصل اول: ارزیابی پادشاهی هخامنشی در خاور نزدیک مقدمه

فصل دوم: پایان پادشاهی لیدیه و لیدیایی‌ها پس از کرزوس*

فصل سوم: یاد و خاطرهٔ پارسیان و ماهیت برنامه‌ریزی‌شدهٔ معماریِ تدفینی نَبَطی*

فصل چهارم: «من پادشاه عیلام را مغلوب کردم»: به یاد نبوکدنزار اول در بابلِ تحت سلطهٔ پارسیان

فصل پنجم: قهرمانان و گناهکاران: پادشاهان بابلی در تاریخ‌نگاری به خط میخی در دوره‌های هخامنشی و هلنیستی

فصل ششم: حقایق، تبلیغات یا تاریخ؟ شکل دادن به حافظهٔ سیاسی در رویدادنامهٔ نبونید

فصل هفتم: پِتوباستیس چهارم در واحهٔ داخله شواهد جدید دربارهٔ شورش اولیه بر ضد حکومت هخامنشی و سرکوب آن در حافظهٔ سیاسی

فصل هشتم: اوجاهوررِسنت: بنیانگذار گورستان سائیت-پارسی در ابوصیر و نامزدی او به‌عنوان شخصیت برجستهٔ سیاسی در طول سال‌های پر دردسر در آغاز سلسلهٔ بیست‌وهفتم

فصل نهم: یاد و خاطرهٔ دورهٔ دوم حکومت پارسیان در مصر*

فصل دهم: حافظهٔ سیاسی در امپراتوری هخامنشی: ادغام پادشاهی مصر در نمایش سلطنتی پارسی

فصل یازدهم: وفاداری‌های متضاد: پادشاه و زمینه در کتاب آرامیِ احیقار

فصل دوازدهم: سیاست دینی هخامنشیان پس از زوال سلوکیان: مطالعات موردی در حافظهٔ سیاسی و بازنمایی دودمانیِ خاور نزدیک

فصل سیزدهم: خاطرات و تصورات از ایران هخامنشی در امپراتوری روم*

فصل چهاردهم: تدهین شدهٔ یَهوه: کوروش، قانون تثنیه پادشاه، و هویت یهودی*

فصل پانزدهم: وصیت‌نامهٔ داریوش DNb, DNa و تعابیر از پادشاهان و پادشاهی در کتب اول و دوم تواریخ

فصل شانزدهم: پادشاهی در یهودیه وجود ندارد؟ طلاق دسته جمعی در یهودیه و آتن*

فصل هفدهم: ارجاعاتی به باورها و اصول زرتشتی یا تصویری از دربار هخامنشی در نِحِمَیا؟

فصل هجدهم: از یادآوری تا انتظار «منجی موعود»: پادشاهی هخامنشی به‌عنوان (باز) صورت‌بندی انتظارات آخرالزمانی از داوود

فصل نوزدهم: کنار آمدن با امپراتوری هخامنشی: برخی اظهارات و پاسخ‌های پایانی

یادداشت‌ها

بخشی از کتاب هخامنشیان در حافظه سیاسی جهان باستان

«برای ارائهٔ چهارچوبی برای این پرسش‌ها پیرامون پادشاهی هخامنشی، برداشتی انسان‌شناسانه از «حافظهٔ سیاسی» را انتخاب کردیم. حافظهٔ پیامدهای مهم روش‌شناختی و اخلاقی معاصر را از نظر تاریخ‌نگاری و بزرگداشت عمومی به همراه دارد. علاوه بر این، تعداد کمی از محققان کتاب مقدس که بر روی «دورهٔ هخامنشی» کار می‌کنند، قبلاً به «حافظه» به‌عنوان یک مفهوم متوسل شده‌اند که عمدتاً بن زوی و دایانا وی. ادلمن از پیشگامان آن هستند. در این مطالعات، دغدغه‌های این نویسندگان عمدتاً متون کتاب مقدس عبری (تَنخ) بوده است که اغلب به مسائل مربوط به هویت یهودیان توجه دارد. اما دغدغهٔ ما در این کتاب «حافظه» به‌عنوان مفهومی مفید برای تاریخ اجتماعی است. ایدهٔ حافظهٔ جمعی به‌عنوان یک مفهوم جامعه‌شناختی اغلب به هالبواکس نسبت داده می‌شود که هویت گروهی و حافظهٔ جمعی را به‌دقت به یکدیگر مرتبط می‌کند. حافظه عنصر مهمی در هویت فرهنگی است، اما پیامدهای اجتماعی آن را نمی‌توان به خودی خود محدود به هویت کرد. رویکردهای مدرن‌تر به حافظهٔ جمعی، که باربارا میستال آن‌ها را رویکردهای «پویایی‌شناسیِ حافظه» نامیده است، بیشتر بر تعاملات پیچیدهٔ بین رویدادهای تاریخی، ایدئولوژی‌های قدرت و ارزش‌های اجتماعیِ بازنمایی‌شده در حافظه تأکید دارند. این بدان معناست که گذشته درواقع براساس نیازهای کنونی شکل می‌گیرد، اما در چهارچوب محدودیت داده‌های تاریخی و انواع واقعیت‌های اجتماعی. بنابراین، برای تحقیقات در مورد امپراتوری هخامنشی، حافظهٔ اجتماعی زاویه‌ای برای مشاهدهٔ تعاملات طولانی مدت و پویا بین فرهنگ‌های باستانی خاور نزدیک در عهد باستان و سَروران پارسیِ آن‌ها فراهم می‌کند.»