
کتاب دورهمی ناهار خانم ها
معرفی کتاب دورهمی ناهار خانم ها
کتاب الکترونیکی «دورهمی ناهار خانمها و چند داستان دیگر» نوشتهٔ لور سگال و با ترجمهٔ راحله اصلاحیان، مجموعهای از داستانهای کوتاه است که نشر سخنوران آن را منتشر کرده است. این کتاب به زندگی، دوستی و چالشهای سالمندی زنان سالخوردهای میپردازد که در نیویورک زندگی میکنند و هر ماه برای ناهار دور هم جمع میشوند. داستانها با نگاهی جزئینگر و انسانی، روابط میاننسلی، خاطرات، دغدغهها و تغییرات دوران پیری را روایت میکنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دورهمی ناهار خانم ها
«دورهمی ناهار خانمها و چند داستان دیگر» اثری در قالب داستان کوتاه است که توسط لور سگال، نویسنده و مترجم آمریکایی، نوشته شده و راحله اصلاحیان آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب مجموعهای از داستانهای معاصر آمریکایی قرن بیستم را در بر میگیرد و تمرکز اصلی آن بر گروهی از زنان سالخورده است که با وجود تفاوتهای فرهنگی و پیشینههای گوناگون، دوستی دیرینهشان را حفظ کردهاند. روایتها اغلب در بستر شهر نیویورک شکل میگیرند و با زبانی گفتوگومحور، به فرازونشیبهای زندگی، خاطرات مشترک، دغدغههای پیری و مواجهه با تغییرات اجتماعی و فردی میپردازند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر داستان، زاویهای تازه از روابط انسانی، هویت، خاطره و گذر زمان را پیش روی مخاطب میگذارد. این مجموعه نهتنها تصویری از زندگی زنان سالمند ارائه میدهد، بلکه به موضوعاتی چون مهاجرت، فقدان، دوستی و معنای زندگی نیز میپردازد. لور سگال با بهرهگیری از تجربیات شخصی خود بهعنوان مهاجر و پناهنده، لایههایی از تاریخ و فرهنگ را در دل روایتهایش جای داده است.
خلاصه داستان دورهمی ناهار خانم ها
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان اصلی کتاب حول محور پنج زن سالخورده میچرخد که هر ماه برای ناهار دور هم جمع میشوند. این جمع دوستانه، فرصتی است برای مرور خاطرات، گفتوگو دربارهٔ دغدغههای روزمره و مواجهه با چالشهای سالمندی. هر یک از زنان، پیشینهای متفاوت دارند؛ برخی مهاجرند، برخی سالها در نیویورک زندگی کردهاند و هرکدام قصهای از گذشته و حال خود به همراه دارند. روایتها با طنز، تلخی و صمیمیت، به موضوعاتی چون تنهایی، بیماری، از دست دادن عزیزان، تغییرات جسمی و روانی، و حتی روابط خانوادگی و میاننسلی میپردازند. در خلال این دورهمیها، شخصیتها با مسائل روزمره مانند مراقبت از همسر بیمار، جابهجایی به خانه سالمندان، یا حتی دغدغههای کوچک و بزرگ زندگی دستوپنجه نرم میکنند. داستانها گاه به گذشته سفر میکنند و خاطرات مهاجرت، جنگ، عشقهای قدیمی و دوستیهای دیرپا را زنده میکنند. در کنار روایت اصلی، داستانهای کوتاه دیگری نیز در کتاب آمده که هرکدام بهنوعی به هویت، خاطره و معنای زیستن میپردازند. لحن کتاب، ترکیبی از شوخطبعی و تأمل است و شخصیتها با وجود کهولت سن، همچنان به دنبال معنا، ارتباط و شادیهای کوچک زندگی هستند. کتاب، تصویری چندلایه از پیری، دوستی و گذر زمان ارائه میدهد و نشان میدهد که حتی در سالهای پایانی عمر، زندگی همچنان پر از داستان و کشف است.
چرا باید کتاب دورهمی ناهار خانم ها را بخوانیم؟
این کتاب با نگاهی انسانی و جزئینگر به سالهای پایانی زندگی، دوستیهای دیرپا و چالشهای سالمندی میپردازد. روایتهای آن، نهتنها تجربهٔ زنان سالخورده را به تصویر میکشد، بلکه دغدغههای جهانی مانند تنهایی، خاطره، مهاجرت و معنای زندگی را نیز مطرح میکند. خواندن این مجموعه، فرصتی است برای همدلی با نسلی که کمتر صدای آنها شنیده میشود و درعینحال، مخاطب را به تأمل دربارهٔ روابط انسانی، گذر زمان و ارزش دوستی دعوت میکند. داستانها با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره و لحظات ناب، تصویری ملموس و واقعی از پیری و دوستی ارائه میدهند که میتواند برای هر مخاطبی آموزنده و تأثیرگذار باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه معاصر، کسانی که دغدغهٔ پیری، دوستی، مهاجرت یا روابط میاننسلی دارند، و همچنین افرادی که به روایتهای انسانی و اجتماعی علاقهمندند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال درک بهتر تجربهٔ سالمندی و چالشهای آن هستند، مطالعهٔ این اثر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دورهمی ناهار خانم ها
«قرار است در ماه فوریه، دورهمی ناهار خانمها در منزل روث در کرانه رودخانه برگزار شود. عبارت «ناهار خانمها» را در گیومه میگذارم. طی سی سال گذشته شاید هم بیشتر از سی سال، پنج خانم که عمری را با هم سپری کردهاند ماهی یک بار یا بیشتر در خانههای یکدیگر دور هم جمع میشوند که ساکن نیویورک هستند. اگرچه اصل و نسبشان به کالیفرنیا، ناحیه مایو، تهران، وین و برانکس برمیگردد، اما این روزها دیگر کمتر نشانهای از تبارشان دیده میشود. روث گفت: «یادتان هست؟ قرارمان این بود که داستانهایمان را برای هم دیگر تعریف کنیم. خوب، من هم میخواهم برای شما یک داستان تعریف کنم.» لوته گفت: «عالیه.» فرح و بسی گفتند: «چه خوب.» روث به آنها گفت: «اول چندتا داستان، و در پایان هم یک معما میگویم.» بریجیت گفت: «چه ایده محشری!»
حجم
۹۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۹۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه