تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب شهد شیرین شفا
معرفی کتاب شهد شیرین شفا
معرفی کتاب شهد شیرین شفا
کتاب الکترونیکی «شهد شیرین شفا (شفایافتگان حرم امام رضا ع)» نوشتهٔ حمیدرضا سهیلی و منتشرشده توسط بهنشر، مجموعهای از روایتهای مستند دربارهٔ افرادی است که تجربهٔ شفایافتن در حرم امام رضا را داشتهاند. این اثر پنجمین جلد از مجموعهٔ هشتگانهٔ داستانهای رضوی است و سی داستان کوتاه از زبان شفایافتگان یا نزدیکان آنها را دربرمیگیرد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شهد شیرین شفا
این کتاب در ادامهٔ مجموعهای از روایتهای مستند با محوریت کرامات و شفاهای منتسب به حرم امام رضا گردآوری شده است. هر جلد از این مجموعه به روایتهایی از افراد مختلف از نقاط گوناگون ایران و حتی خارج از کشور میپردازد که به دلایل مختلف جسمی یا روحی به زیارت حرم امام رضا رفتهاند و تجربهٔ شفایافتن یا گشایش در زندگی خود را بازگو میکنند. «شهد شیرین شفا» با نثری داستانی و روایتمحور، تلاش میکند فضای معنوی حرم، امیدها، ناامیدیها، دعاها و لحظات خاص زائران را به تصویر بکشد. این کتاب در سالهای اخیر و در قالب مجموعهای هشتجلدی منتشر شده و هر جلد آن شامل سی روایت مستقل است که هرکدام از زاویهای متفاوت به موضوع شفا و کرامت میپردازند. روایتها از زبان افراد مختلف، با سن، جنسیت و پیشینههای متنوع بیان میشود و گاه به حواشی اجتماعی، خانوادگی و حتی فرهنگی زندگی راویان نیز اشاره دارد. این مجموعه با هدف ثبت و بازگویی تجربههای شخصی و جمعی دربارهٔ زیارت و شفا در فرهنگ ایرانی-اسلامی تدوین شده است.
خلاصه کتاب شهد شیرین شفا
در «شهد شیرین شفا»، سی روایت کوتاه و مستقل از شفایافتگان حرم امام رضا گردآوری شده است. هر داستان، تجربهٔ فردی را بازگو میکند که با بیماری یا مشکلی جدی روبهرو بوده و پس از زیارت یا توسل به امام رضا، تغییر یا بهبودی در زندگیاش رخ داده است. روایتها از نقاط مختلف ایران و حتی کشورهای همسایه انتخاب شدهاند و طیف وسیعی از مشکلات جسمی، روحی، خانوادگی و اجتماعی را دربرمیگیرند. برخی داستانها به بیماریهای لاعلاج، مشکلات مالی، گرفتاریهای خانوادگی یا بحرانهای روحی میپردازند و برخی دیگر به تجربههای معنوی و تغییر نگرش پس از زیارت اشاره دارند. در بسیاری از روایتها، عنصر خواب، رؤیا یا الهام نقش مهمی در روند داستان ایفا میکند و اغلب، لحظهٔ شفا با نشانههایی مانند گریه، دعا، یا دریافت هدیهای نمادین همراه است. کتاب با روایتهایی از کودکان، نوجوانان، بزرگسالان و سالمندان، تصویری چندوجهی از امید، دعا و تجربهٔ شفا در فرهنگ زیارت امام رضا ارائه میدهد. داستانها بهگونهای تنظیم شدهاند که هرکدام مستقل از دیگری قابل خواندن هستند و در مجموع، مجموعهای از تجربههای شخصی و جمعی دربارهٔ شفا و کرامت را شکل میدهند.
چرا باید کتاب شهد شیرین شفا را خواند؟
این کتاب مجموعهای از روایتهای واقعی و مستند دربارهٔ تجربهٔ شفا و امید در حرم امام رضا است که از زبان افراد مختلف و با دغدغهها و مشکلات گوناگون بیان شدهاند. خواندن این روایتها میتواند تصویری ملموس از نقش زیارت، دعا و توسل در فرهنگ ایرانی ارائه دهد و مخاطب را با طیف متنوعی از تجربههای انسانی، از رنج و بیماری تا امید و بهبود، آشنا کند. همچنین، کتاب فرصتی برای آشنایی با باورها، احساسات و روایتهای مردم دربارهٔ کرامت و شفا در فضای معنوی حرم امام رضا فراهم میکند.
خواندن کتاب شهد شیرین شفا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به روایتهای مستند، داستانهای معنوی و تجربههای زیارتی مناسب است. همچنین، کسانی که دغدغهٔ شناخت فرهنگ زیارت، باورهای مذهبی و نقش امید و دعا در زندگی روزمره را دارند، میتوانند از مطالعهٔ این اثر بهرهمند شوند. برای پژوهشگران حوزهٔ فرهنگ عامه و مطالعات دینی نیز این کتاب منبعی ارزشمند از روایتهای شفاهی و تجربههای زیسته است.
فهرست کتاب شهد شیرین شفا
- پیشگفتار: توضیح دربارهٔ هدف مجموعه و روند گردآوری روایتها- سی روایت مستقل از شفایافتگان حرم امام رضا: - هر روایت با عنوانی کوتاه و نام راوی یا شهر محل زندگی او آغاز میشود. - موضوع روایتها شامل بیماریهای جسمی، مشکلات روحی، گرفتاریهای خانوادگی، بحرانهای مالی و تجربههای معنوی است. - برخی روایتها به نقش خواب، رؤیا یا الهام در روند شفا اشاره دارند. - روایتها از نقاط مختلف ایران و گاه کشورهای همسایه انتخاب شدهاند و هرکدام تصویری از امید، دعا و تجربهٔ شفا ارائه میدهند.در مجموع، فهرست کتاب شامل سی داستان کوتاه است که هرکدام به تجربهٔ فردی از شفا یا گشایش در حرم امام رضا میپردازد.
بخشی از کتاب شهد شیرین شفا
«بامداد دلانگیزی است. بارانِ نمنمی که میبارد و نرمهبادی که بهآرامی در وزش است، بوی بهار و باران و شکوفه را در پهنهٔ آسمان شهر میپراکند.خستهام و از غربت شهر، به امام غریب پناه آوردهام.در حالوهوای روحانی حرم، کمی دلم باز شده و تصمیم میگیرم تا اندیشههای درهمریختهام را جمعوجور نمایم.از تبریز آمدهام. پنجاه و چند سال است که آرزوی دیدار داشتهام و بهدلایلی این توفیق نصیبم نشده است، تا اکنون که ... شب سالگشت، هنگامیکه در فکر آمادهکردن سفرهٔ هفتسین و ماهی و سبزه و سماق و سیب و... بودم، بهیکباره تلفنم زنگ زد و از آنسوی سیم کسی مرا به مشهد فرا خواند:«خواهشمندم، فردا صبح، در مراسمی که در حرم مطهر برگزار میگردد، حضور داشته باشید. قرار است از هنر ارزندهای که به آستان مقدس امامرضا پیشکش کردهاید، رونمایی بشود.»- آقا من مقیم تبریز هستم. امشب تحویل سال نو است. در این موقع سال که همهٔ مردم از جایجای ایران راهی مشهد هستند تا لحظهٔ سالگشت در حرم باشند، شما انتظار دارید من چگونه خودم را فردا از تبریز به مشهد برسانم؟ آخر با کدام بلیت؟ مگر در این انبوه زائر، میتوان بلیتی تهیه کرد و خود را به مشهد رساند؟مرد تبسمی کرد و گفت: «نگران این موضوع نباشید. بلیت شما آماده است. میتوانید آن را در فرودگاه تبریز تحویل بگیرید.»بیدرنگ موضوع را به خانواده گفتم و باعجله وسایل اندکی را که لازمهٔ یک سفر کوتاه بود، در ساک گذاشتم و به فرودگاه تبریز رفتم. خودم را معرفی کردم و زمینهٔ دعوتم را بیان کردم. با خوشرویی از من استقبال کردند و بلیتی به من دادند. زمانی نگذشت که سوار بر هواپیما، بهسمت مشهد در پرواز بودم. گویی همهٔ اینها خوابی بود که میدیدم. خوابی که باورش برای من که سالها حسرت دیدار داشتم و هیچگاه کامیاب نشده بودم، دور از ذهن بود. این سعادت را حاصل یک اتفاق میدانم.»
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه