کتاب گامبی سرباز

کتاب گامبی سرباز نوشتهٔ راب جی هیز و ترجمهٔ محمد عباس آبادی توسط انتشارات چترنگ منتشر شده است. این کتاب جلد دوم از مجموعه کتاب‌های «تکنیک‌های مرگبار» نوشتهٔ نویسنده‌ای انگلیسی در ژانر فانتزی و حماسی است.جلد قبلی این مجموعه با نام «هرگز نمیر» نیز توسط همین نشر منتشر شده است. با وجود اینکه گامبی سرباز جلد دوم محسوب می‌شود، می‌توان آن را مستقل از جلد قبلی مطالعه کرد؛ هرچند برخی از شخصیت‌های کتاب قبلی، از جمله شخصیت اصلی، در این جلد نیز حضور دارند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گامبی سرباز

کتاب گامبی سرباز داستانی پرماجرا از جنگ، مبارزه و صلح است که در سرزمین‌های شرق دور اتفاق می‌افتد. این کتاب نه تنها یک روایت فانتزی و حماسی است، بلکه به مفاهیمی عمیق‌تر از جمله تلاش برای رسیدن به اهداف، قدرت اراده و رویارویی با سرنوشت نیز می‌پردازد. راب جی هیز با قلم توانای خود، دنیایی پر از شگفتی‌ها، شخصیت‌های پیچیده و نبردهای هیجان‌انگیز خلق کرده که خواننده را به عمق داستان می‌کشاند.

خلاصه کتاب گامبی سرباز

داستان گامبی سرباز حول محور «دائیو لینگسن»، زن رزم‌آرایی می‌چرخد که برای تحقق آرزویش، یعنی بازگرداندن و زنده‌کردن قهرمانش، شاهزاده فولادی، در مسابقه‌ای خونبار شرکت می‌کند. دائیو در کودکی توسط مادربزرگ ناتنی‌اش، که رزم‌آرایی پرآوازه به نام هنر جنگ است، بزرگ شده و فنون رزم‌آرایی را از او آموخته است. پس از مرگ مادربزرگ، دائیو نقاب هنر جنگ را به چهره می‌زند و در کنار شاهزاده فولادی به رزم‌آرایی می‌پردازد، اما در جنگ، شاهزاده‌اش کشته می‌شود. پس از این اتفاق، دائیو خود را یو معرفی می‌کند و زندگی جدیدی را آغاز می‌کند تا اینکه روزی «ناتسکو»، خدای فرصت‌های ازدست‌رفته و چیزهای گمشده، به سراغش می‌آید. ناتسکو به یو وعده می‌دهد که اگر در مسابقه خدایان شرکت کند و خدای جنگ را شکست دهد، می‌تواند به آرزویش برسد. در این مسابقه، که بین خدایان و قهرمانان نیرومند و زیرک آن‌ها برگزار می‌شود، یو باید اشیای خاصی را از مکان‌های بسیار خطرناک پیدا کند. او برای به دست آوردن این اشیا، مبارزات دشوار و پرهیجانی را پشت سر می‌گذارد.

چرا باید کتاب گامبی سرباز را بخوانیم؟

اگر به داستان‌های فانتزی حماسی با محوریت مبارزات رزمی، سفرهای پرخطر و شخصیت‌های قدرتمند علاقه دارید، این کتاب می‌تواند گزینه‌ٔ جذابی برای شما باشد. این کتاب با داشتن یک داستان پرکشش، شخصیت‌های پویا و صحنه‌های اکشن نفس‌گیر، خواننده را تا پایان با خود همراه می‌کند. همچنین، موضوعات عمیق‌تر مانند هدف‌گذاری، فداکاری و قدرت اراده در کنار جنبه‌های فانتزی داستان، تجربه‌ای غنی را برای خواننده فراهم می‌آورد.

خواندن کتاب گامبی سرباز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی و حماسی، دوستداران داستان‌های رزمی مخاطبان این کتاب هستند.

بخشی از کتاب گامبی سرباز

«گفت: «هیسسسس! صدای جیغت این‌قدر بلنده که مرده‌ها رو بیدار می‌کنه.» صدای خنده‌ای که از دهانش بیرون آمد، صدایی انسانی نبود و باعث خندهٔ دسته‌جمعی بقیهٔ جنازه‌ها شد. یو نگاهی به‌اطراف انداخت و دید تعداد زیادی از جنازه‌ها از خنده می‌لرزند و چرک و مایعات بدبوتری روی زمین جاری می‌شود.

ذهن یو نمی‌توانست این فکر را کاملاً بپذیرد که جنازه‌ای ناطق را میان آن کشتار پیدا کرده که لطیفه‌ای هم گفته است. لطیفهٔ بدی بود، ولی ظاهراً به‌نظر بقیهٔ مردگان بی‌نهایت بامزه بود. درحالی‌که مچش را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کشید و با مشت دیگرش به‌دست مرده می‌کوبید، با غضب گفت: «ولم کن!» صدای تپش شدید قلبش را مثل رژهٔ تند ارتشی در گوش‌هایش می‌شنید.

بالاخره، مرد مرده دستش را رها کرد و یو با سرعت یک قدم عقب رفت، چرخید و پابه‌فرار گذاشت. جنازهٔ دیگری که تقریباً همهٔ گوشتش جویده شده بود، دست اسکلتی‌اش را دراز کرد و مچ پای او را گرفت. یو سکندری خورد و محکم روی جنازهٔ دیگری افتاد. چیزی بدبو از آن تراوش کرد و گازی بیرون آمد که باعث شد به‌عق زدن بیفتد. خودش را از جنازه جدا کرد و روی زمین استفراغ کرد. آن‌یکی جنازه هنوز مچ پایش را گرفته بود. یو لگدی به‌آن زد و فریاد کشید: «ول کن. ول کن. ول کن!» دنبال درخروجی گشت، ولی در پشت سرش بسته شده بود و حالا جنازهٔ مردی که دل‌وروده‌اش درآمده و روی زمین پخش شده بود، جلویش افتاده بود. این دلشوره را داشت که وارد تله‌ای شده باشد، ولی چه کسی این تله را گذاشته بود؟»