
کتاب ماه قورباغه
معرفی کتاب ماه قورباغه
کتاب ماه قورباغه مجموعهای از شعرهای معاصر فارسی سروده شیفا کان است که توسط نشر حکمت کلمه منتشر شده است. این اثر در قالب شعر آزاد و با نگاهی به دغدغههای فردی و اجتماعی، تجربههای زیسته و تأملات شاعرانه را روایت میکند. ماه قورباغه با زبان و تصاویری خاص، به موضوعاتی چون عشق، تنهایی، جنگ، خاطرات و زیستن در جهان امروز پرداخته است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ماه قورباغه
کتاب ماه قورباغه در فضایی میان خاطره و خیال حرکت میکند و شعرهای آن اغلب با رویکردی شخصی و درعینحال اجتماعی سروده شدهاند. این مجموعه در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و بازتابدهندهی دغدغههای شاعر در میانسالی، مواجهه با جهان پیرامون و تأملات فلسفی دربارهی زندگی و مرگ است. شعرها گاه به خاطرات کودکی و خانواده بازمیگردند و گاه به مسائل روزمره و بحرانهای معاصر مانند جنگ و کرونا اشاره دارند. شیفا کان در کنار این مضامین، با بهرهگیری از تصاویر طبیعت، اشیا و عناصر کیهانی، فضایی چندلایه و گاه سوررئال میآفریند. ماه قورباغه درعین پرداختن به تجربههای فردی، نگاهی به وضعیت جمعی و زیستن در جهان پرآشوب امروز دارد و شعرها در مرز میان روایت و تصویر حرکت میکنند.
چرا باید کتاب ماه قورباغه را خواند؟
این مجموعه شعر با تصویرسازیهای بدیع و پیونددادن تجربههای فردی به دغدغههای جمعی، فضایی تازه برای تأمل دربارهی زیستن، عشق، فقدان و امید فراهم میکند. شعرهای ماه قورباغه با پرداختن به موضوعاتی چون خاطرات خانوادگی، بحرانهای اجتماعی و فلسفهی زندگی، امکان همدلی و بازاندیشی را برای مخاطب ایجاد میکنند. مواجهه با زبان و تصاویر خاص شاعر، فرصتی برای تجربهی نگاهی متفاوت به جهان و احساسات انسانی است.
خواندن کتاب ماه قورباغه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، کسانی که دغدغههای فلسفی و اجتماعی دارند و افرادی که بهدنبال تجربهی زبانی و تصویری متفاوت در شعر هستند، میتوانند از خواندن این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب ماه قورباغه
«در میانسالی از انجیرستان که میگذشتم
آسمان نصفهنصفه سایهام را میبرید
دولا سهلا میان علفهای زرد و خشک
تا خانه، قلبم را از آلبالوها ترشتر میریختم
موهایم
آشفته و پایان چشمهایم
عکسی از آغاز سیاه شدن و تیرگی
در کودکی هم هر بافهای
دم
اسبی
جنگی بود.
برای خرج خانه
کافی بود کوتاهشان کنم
بافهای از آن خرماهای تافته
ناهارمان را صرف میکرد
درختان شیرین با هر موجی تیره و تار گم میشدند
جنونی از بادها
خاک و شهد را غرق آلوده میتکاند
باران که میبارید
مشقهای نوروزم خالخال میافتاد
هر خالی بین انگشتانم، گرهی تازه میتنید
مشقهایم زیاد بود
و سخت
آسمان را میدیدم
که ابرها را هراسان میدواند»
حجم
۲۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه
حجم
۲۳۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸ صفحه