تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب هفت گوشه
معرفی کتاب هفت گوشه
کتاب هفت گوشه نوشتهٔ «سایمون استیونز» با ترجمهٔ «حمید دشتی» بهوسیلهٔ نشر نی منتشر شده است. این نمایشنامه که به وقایع و پیامدهای بمبگذاریهای لندن در سال ۲۰۰۵ پرداخته، با الهام از تکگویی مشهور ویلیام شکسپیر دربارهٔ هفت دورهٔ زیست انسان، ساختاری چندپاره و روایی دارد و زندگی شخصیتهای گوناگون را در بستر جامعهٔ معاصر بریتانیا روایت میکند. این متن نمایشی روایت کلاسیک و خطی ندارد؛ در عوض تابلویی چندتکه و جسورانه از لندن در سال ۲۰۰۵ میلادی ترسیم کرده است. «عریاننگاری» (Pornography) عنوان دیگرِ این کتاب است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هفت گوشه اثر سایمون استیونز
کتاب «هفتگوشه» به قلم «سایمون استیونز» یک نمایشنامه است که در سالهای پس از بمبگذاریهای لندن نوشته شده و بازتابی از شوک، ترس و ناباوری جامعهٔ بریتانیا در مواجهه با این رویداد را نشان میدهد. نویسنده با الهام از فلسفهٔ هفت دورهٔ زندگی انسان در نمایشنامهٔ «آنچه دلخواه توست» به قلم ویلیام شکسپیر، هفت بخش مجزا اما مرتبط را خلق کرده که هرکدام به برشی از زندگی شخصیتهایی با هویتهای نامشخص میپردازد. این نمایشنامه با ساختاری غیرخطی و روایتهای موازی به بررسی انزوا، بیگانگی، خشونت و بحرانهای هویتی در جامعهٔ مدرن پرداخته است. متن نمایشی حاضر نهتنها به پیامدهای مستقیم یک حادثهٔ تروریستی، بلکه به لایههای پنهانتر روابط انسانی و گسستهای اجتماعی توجه دارد.
نمایشنامهٔ «هفتگوشه» در فضایی میان واقعیت و ذهنیت، تجربههای زیستهٔ شخصیتها را به تصویر میکشد و با زبانی موجز و گاه تلخ، مخاطب را به تماشای جهنم روزمرهٔ شهر دعوت میکند. نمایشنامهٔ حاضر با تکرار تصاویر جهنم و سکوت بازیگران، بهنوعی فضای کابوسوار و تعلیقآمیز میرسد که در آن مرز میان قربانی و عامل خشونت، فرد و جمع و امید و یأس مدام جابهجا میشود. نویسنده گفته این نمایشنامه میتواند با هر تعداد بازیگر و با ترتیبی دلخواه اجرا شود. نخستین صحنهٔ این اثر صحنهٔ هفتم و آخرینِ آنها صحنهٔ اول است.
«سایمون استیونز» نمایشنامهٔ «هفتگوشه» را بر پایهٔ هفت صحنهٔ مستقل و ناهمگن نوشته است؛ چهار مونولوگ (تکگویی)، دو دیالوگِ دو نفره و در پایان، قرائت فهرست ۵۲ قربانی بمبگذاری. این صحنهها بیهیچ نشانهای از شخصیتپردازی سنتی، بدون نام و ترتیب زمانی و با متنی که میتواند بهراحتی در دهان هر بازیگری قرار گیرد، مانند قطعات پراکندهٔ یک موزائیک کنار هم نشستهاند. حاصل، بازتابی است از تجربههای روزمره و گاه پریشان شهروندان معمولی در آستانه یا پس از فاجعهای که همهچیز را از هم میگسلد. در این قاب، نوجوانی که بهشکل بیمارگونهای دلبستهٔ معلمش شده، خواهری با پیوندی ممنوع با برادرش، کسانی که در تنهایی به دنیای مجازی پناه بردهاند یا بمبگذاری که آرامآرام بهسوی عملی هولناک پیش میرود، هیچیک به خط روایی مشترکی نمیرسند، اما همگی پژواک یک بحران هستند؛ شکاف صمیمیت، فروپاشی اخلاق و عطش مهارناشدنی برای لمس دیگری. عنوان نمایشنامه نیز همین تکهتکهشدن را بازمیتاباند؛ نمایی از دنیایی که در آن بدن، درد و حتی مرگ به تصاویری مصرفی فروکاسته شده است. لندن در این تصویر نه یک شهر پر زرقوبرق که فضایی خالی از روابط انسانی است؛ جایی که سایههای منفرد آدمها در میان بیتفاوتی و خشونت سرگردان هستند و تنها یک انفجار کافی است تا پرده از این رخوت جمعی کنار برود.
«سایمون استیونز» با فرم روایی متلاطمش تجربهٔ تماشاگر را دستخوش لرزش کرده است؛ دیالوگهای کوتاه، سکوتهای طولانی، مونولوگهای گسسته و لحظههایی که مرز صحنه و سالن را در هم میریزد؛ مانند خواندن فهرست قربانیان. این زبان شکسته و غیرخطی در کنار نورهای خشن، صداهای تیز و صحنهآرایی مینیمال، نهفقط فضای پس از بمبگذاری را به یاد میآورد؛ بلکه بازتاب تنشهای درونی جامعه است. گفته شده است که نمایشنامهٔ «هفتگوشه» در دورهای نوشته شده که «سایمون استیونز» تحتتأثیر فضای سیاسی بریتانیا و زخمهای بازمانده از حملات تروریستی، بهجای تمرکز بر روایت فردی، جامعه را بهمثابهٔ بوم گستردهتری به تصویر کشیده است. این نویسنده در متنهای دیگری همچون «موتورتاون» و «پانکراک» هم بهسراغ مضامینی مانند خشونت، بیگانگی و انزوا رفته، اما در «هفتگوشه» این دغدغهها بهشکل رادیکالتر و ساختارشکنانهتری بروز یافته است. این اثر مخاطب را با پرسشی بنیادین تنها میگذارد؛ در جهانی که حتی فاجعههای جمعی به حلقهای در زنجیرهٔ مصرف رسانهای بدل شده، مرز همدلی و کنجکاوی بیمارگونه و بیتفاوتی کجاست؟
«عریاننگاری» (Pornography) عنوان دیگرِ این کتاب است.
خلاصه کتاب هفت گوشه
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
نمایشنامهٔ «هفتگوشه» با هفت روایت مستقل اما درهمتنیده، زندگی شخصیتهایی را در لندنِ معاصر دنبال میکند؛ شخصیتهایی که اغلب نام و هویت مشخصی ندارند و هرکدام درگیر بحرانها و دغدغههای شخصی و اجتماعی هستند. این روایتها از زندگی روزمرهٔ خانوادهها، روابط عاشقانه، تنهایی، مهاجرت، خشونت و حتی تجربهٔ زیستهٔ مهاجمان تروریستی عبور میکند. هر بخش با الهام از یکی از دورههای زیست انسان به برشی از زندگی یک یا چند شخصیت میپردازد؛ از مادر جوانی که اضطراب و محبتش به فرزندش را روایت میکند تا نوجوانی که با بیگانگی و خشونت مدرسه و جامعه روبهرو است و مهاجری که در جستوجوی معنا و جایگاه خود در شهر است. در پسزمینهٔ این روایتها سایهٔ بمبگذاریهای لندن و ترس و ناباوری ناشی از آن بر زندگی همهٔ کاراکترها سنگینی میکند.
چرا باید کتاب هفت گوشه را خواند؟
این نمایشنامه با ساختاری چندپاره و روایتی غیرخطی، تجربههای زیستهٔ افراد گوناگون را در بستر یک جامعهٔ بحرانزده به تصویر میکشد. کتاب «هفتگوشه» با پرداختن به موضوعاتی همچون تروریسم، انزوا، بیگانگی و گسستهای اجتماعی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ معنای زندگی در جهان معاصر و تأثیر رویدادهای جمعی بر سرنوشت فردی دعوت میکند. اثر حاضر با روایتهای کوتاه و متقاطع، امکان مواجهه با طیف وسیعی از احساسات انسانی را فراهم میکند و تصویری چندلایه از شهر و ساکنانش ارائه میدهد. این اثر بیشتر بهدلیل تأثیر فرهنگی، ساختارشکنی و بازنمایی صادقانۀ جامعۀ مدرن پس از حملات تروریستی، مورد توجه قرار گرفته است.
خواندن کتاب هفت گوشه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به نمایشنامههای معاصر، کسانی که دغدغهٔ مسائل اجتماعی، هویت، مهاجرت و تأثیر رویدادهای جمعی بر زندگی فردی دارند، مناسب است؛ همچنین برای دانشجویان و پژوهشگران تئاتر و ادبیات نمایشی که بهدنبال نمونههایی از روایتهای چندصدایی و ساختارشکن هستند.
درباره سایمون استیون
«سایمون استیون» (Simon Stephens)، این نمایشنامهنویس انگلیسی در ۶ فوریهٔ ۱۹۷۱ در منچستر به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ تاریخ در دانشگاه یورک به پایان رساند. مدتی در ادینبرا اقامت داشت و همانجا در دوران گذراندن دورههای تربیت معلم با همسرش «پالی» آشنا شد. پیش از ورود حرفهای به دنیای نویسندگی، چند سال به شغل معلمی پرداخت. او سابقهٔ عضویت در گروه موسیقی پانک اسکاتلندی «کانتری تیزرز» را در کارنامهٔ هنری خود دارد. سالها بهعنوان مدرس دورههای نویسندگی جوانان در تماشاخانۀ رویال کورت فعالیت کرد و سپس بهعنوان مشاور هنری در تماشاخانۀ لیریک همرسمیت مشغول شد. نمایشنامههای این نویسنده در سراسر اروپا بارها روی صحنه رفته است. از آثار شناختهشدهٔ او میتوان به «بلوبرد»، «هایزنبرگ»، «پانکراک»، «بر کرانۀ دنیای پهناور»، «هفتگوشه» [«عریاننگاری» (Pornography)] و اقتباس نمایشی از رمان «ماجرای عجیب سگی در شب» نوشتۀ «مارک هَدِن» اشاره کرد.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
نمایشنامهٔ «هفتگوشه» واکنشهای متفاوتی برانگیخته است؛ «گاردین» این اثر را بهخاطر نگاه بدون قضاوت و ساختار تکهتکهاش ستوده و آن را کاوشی غریزی در روان جامعه دانسته است؛ در حالیکه «تلگراف» نقدش را متوجه ناتوانی اثر در برخورد جدی با مسئلهٔ افراطگرایی کرده است. حتی منتقدان مخالف نیز به جسارت در فرم، صراحت در مضمون و پرهیز نمایشنامه از شعارزدگی اذعان داشتهاند.
بخشی از کتاب هفت گوشه
«صحنهٔ ششم
من اینجا به دنیا نیومدم. بهم میگن همینجا به دنیا اومدم، اما حقیقت نداره.
«راجع به چی ور میزنی جیسن، هان؟ چهجور آدمی هستی؟»
من ایتالیاییام، یه رگم ایتالیاییه. اگه اینجا به دنیا اومده بودم، چطور یه رگم ایتالیایی میشد؟
پدرومادرم اینجا زندگی میکنن، تو این خونه، اتاق خودشونو دارن، خواهرم بیستوسه سالشه و یه اتاق داره. من هم یه اتاق دارم.
از نظر من مثل سیبی میمونن که از وسط نصف شده. پوست و شکل صورتشون عین همدیگهست، حالت موهاشون یه جوره. لباسهاشون یه شکله. نصف اوقات نمیتونم بفهمم کدوم به کدومه.
بابا میآد خونه، مامان داره تلویزیون تماشا میکنه.
چیکار میکردی؟
چی گفتی؟
وقتی تموم روز سر کار بودم، چیکار میکردی؟
خونه رو تمیز کردم.
چیکار کردی؟
خونه رو تمیز کردم، خونه، تمیزش کردم.
جدی؟
تا حدی که میشد تمیز کردم.»
حجم
۱۴۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۱۴۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه