
کتاب درخت جان
معرفی کتاب درخت جان
کتاب درخت جان نوشته جعفر توزنده جانی با تصویرگری نرجس بیت مشعل و ویراستاری الهه عین بخش، داستانی کودکانه دربارهی مهربانی و بخشش است که توسط نشر برکه منتشر شده است. این کتاب با روایت ماجرای مادر سکینه، پیرزن مهربان ده، به موضوعاتی چون ایثار و توجه به طبیعت میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب درخت جان
کتاب درخت جان در فضایی روستایی و صمیمی روایت میشود و داستان زنی به نام مادر سکینه را دنبال میکند که به مهربانی و بخشش در میان اهالی ده معروف است. کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و با تصویرگری رنگی، فضای داستان را برای کودکان ملموستر میکند. روایت کتاب بر پایهی یک اتفاق ساده اما تاثیرگذار شکل میگیرد و با زبانی کودکانه، مفاهیمی چون فداکاری، توجه به محیط زیست و اهمیت بخشش را به تصویر میکشد. جعفر توزندهجانی با انتخاب شخصیت اصلی پیرزنی مهربان، تلاش کرده تا ارزشهای انسانی را در قالب داستانی کوتاه و آموزنده به مخاطب منتقل کند. این کتاب در دستهی داستانهای کودکانه با محوریت مهربانی و ارتباط انسان با طبیعت قرار میگیرد و با بهرهگیری از عناصر بومی و محلی، فضای آشنایی برای کودکان ایرانی خلق میکند.
خلاصه داستان درخت جان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان با معرفی مادر سکینه، پیرزن مهربان ده، آغاز میشود که هرچه دارد با دیگران تقسیم میکند. در یک روز گرم تابستان، هنگام بازگشت به ده، مادر سکینه با درخت خشکی روبهرو میشود که تشنه است. او باوجود تشنگی خودش، تمام آب کوزهاش را پای درخت میریزد. مدتی بعد، همان درخت میوههای عجیبی میدهد که مادر سکینه آنها را با کودکان ده تقسیم میکند. این میوهها بسیار شیرین و خوشمزهاند و بچهها از آن استقبال میکنند. مادر سکینه پس از این اتفاق، هر روز با کوزههای آب به بیابان میرود و به درختها و بوتهها آب میدهد، اما هیچکدام مثل آن درخت نمیشوند.
او آرزو میکند که ای کاش خودش درخت بود و میتوانست میوهی جانش را به دیگران بدهد. شبها به بیابان میرود و خودش را در خاک میکارد. کمکم نشانههایی شبیه ریشه از پاهایش بیرون میزند. درنهایت، مادر سکینه ناپدید میشود و تنها کفشهایش کنار درختی تازه پیدا میشود؛ درختی که میوههای شیرین و آبدار دارد و صدایی شبیه مادر سکینه از آن شنیده میشود. داستان با شگفتی و پرسش کودکان و اهالی ده دربارهی سرنوشت مادر سکینه به پایان میرسد.
چرا باید کتاب درخت جان را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و تاثیرگذار، مفاهیمی چون ایثار، مهربانی و ارتباط با طبیعت را به زبان کودکانه بیان میکند. تصویرگری رنگی و فضای بومی داستان، تجربهای متفاوت برای کودکان رقم میزند و آنها را به فکر کردن دربارهی ارزشهای انسانی و اهمیت بخشش تشویق میکند. کتاب درخت جان میتواند نقطهی شروعی برای گفتوگو دربارهی مهربانی و مراقبت از محیط زیست در جمع خانواده یا کلاس درس باشد.
خواندن کتاب درخت جان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب درخت جان برای کودکان دبستانی، والدین و مربیانی مناسب است که بهدنبال داستانهایی با محوریت مهربانی، ایثار و توجه به طبیعت هستند؛ همچنین برای کودکانی جذاب خواهد بود که دوست دارند داستانهایی با فضای روستایی و شخصیتهای بومی بخوانند.
بخشی از کتاب درخت جان
«مادر سکینه یک روز گرم تابستان سوار بر الاغش به ده برمیگشت. به بیابان خشک و بیآب و علف نزدیک ده رسید. کوزه را از خورجینش درآورد تا آب بخورد. چشمش به درخت خشکی افتاد. انگار درخت با زبان بیزبانی به او میگفت: «تشنهام تشنه. به من آب بده.» مادر سکینه بااینکه خودش خیلی تشنه بود، تمام آب کوزه را پای درخت ریخت. بعد با خودش گفت: «حالا چه کنم؟» اما دلش خوش بود که شاید درخت زنده شود. به ده که رسید، بچهها دورش جمع شدند. هر وقت به مسافرت میرفت برایشان چیزی میآورد. اما این بار خورجینش خالی بود. همین که خواست برود، چشمش به درخت افتاد. چند تا از میوهها را چید، داخل خورجینش گذاشت و راه افتاد. بین راه، یکی از میوهها را برداشت و خورد. این یکی از اولی هم شیرینتر و خوشمزهتر بود.»
حجم
۸٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۸٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه