
کتاب نوامبر
معرفی کتاب نوامبر
کتاب نوامبر نوشته گوستاو فلوبر و ترجمه محمد نادری و ویراسته داود شعبانپور، از مجموعهی ادبیات کلاسیک جهان است که توسط نشر مبین اندیشه منتشر شده است. این اثر، نخستین رمان مهم فلوبر به شمار میرود و بهعنوان روایتی شاعرانه و احساسی از دوران جوانی نویسنده شناخته میشود. نوامبر به بررسی احساسات، رؤیاها و آرزوهای جوانی میپردازد و در قالب داستانی لطیف و تأملبرانگیز، تجربههای عاطفی و روانی شخصیت اصلی را روایت میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب نوامبر
کتاب نوامبر (یک دنیا رؤیا، یک دنیا آرزو...) اثری است که گوستاو فلوبر در اوایل جوانی خود، اندکی پیش از ۲۱ سالگی، به نگارش درآورد. این کتاب سالها بهعنوان دلنوشتهای خصوصی باقی ماند و تنها پس از گذشت چند دهه و پس از شهرت فلوبر با انتشار مادام بوواری به دست ناشر سپرده شد. انتشار این رمان با تأخیرهای متعدد همراه بود و زمانی به چاپ رسید که نویسنده دیگر در قید حیات نبود. نوامبر، آمیزهای از رمانتیسم و رئالیسم و بازتابدهندهی احساسات، رؤیاها و آرزوهای جوانی فلوبر است؛ سالهایی که هنوز بیماری صرع و انزوای بعدی بر زندگی او سایه نیفکنده بود.
این کتاب، علاوهبر روایت خیالپردازیها و تجربههای عاطفی قهرمان بینام داستان، به نکات روانشناسانه و اخلاقی نیز میپردازد و تصویری از بحرانهای بلوغ، اشتیاقهای سرکش و سرخوردگیهای جوانی را ارائه میدهد. نوامبر در کنار روایت سرگذشت قهرمان، به سرنوشت تلخ شخصیت ماری نیز میپردازد و از خلال این روایتها، دغدغههای اجتماعی و خانوادگی دربارهی تربیت و مراقبت از نوجوانان را مطرح میکند. این اثر، همزمان با بازتاب تجربههای شخصی نویسنده، بهنوعی آیینهی تمامنمای دوران جوانی و احساسات تند آن دوره است.
خلاصه داستان نوامبر
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان نوامبر با روایت مرد جوانی آغاز میشود که در پاییز، در فضایی غمانگیز و تأملبرانگیز، به مرور خاطرات و احساسات گذشتهی خود میپردازد. او از دوران نوجوانی و مدرسه، اشتیاق به زندگی، رؤیاهای عاشقانه و میل به تجربهی عشق و لذت سخن میگوید. شخصیت اصلی، بینام و درونگرا، درگیر خیالپردازیهای شاعرانه و آرزوهای دستنیافتنی است و همواره میان میل به عشق و ترس از واقعیت سرگردان میماند. او در جستوجوی معنای زندگی و عشق، به تماشای زنان سیرک و نمایش علاقهمند میشود و نخستین تجربههای عاطفی و جنسی خود را با زنی به نام ماری رقم میزند. این رابطه، که با شور و اشتیاق آغاز میشود، بهتدریج به سرخوردگی و اندوه میانجامد و قهرمان داستان را با واقعیتهای تلخ بلوغ و گذر عمر روبهرو میکند.
روایت، با نگاهی انتقادی به رؤیاپردازیهای جوانی و پیامدهای افسارگسیختگی احساسات، بهتدریج بهسوی نوعی انزوا و دلزدگی از زندگی پیش میرود. در کنار سرگذشت قهرمان، داستان ماری نیز بهعنوان نمونهای از سرنوشت تلخ زنان جوانی که قربانی آرزوها و امیال بیمهار میشوند، روایت میشود. پایان داستان، بدون افشای جزئیات، نوعی حسرت، اندوه و تأمل دربارهی معنای زندگی و عشق باقی میگذارد.
چرا باید کتاب نوامبر را خواند؟
کتاب نوامبر با نگاهی شاعرانه و صادقانه به احساسات و رؤیاهای جوانی، تجربههای عاطفی و بحرانهای بلوغ را به تصویر میکشد. نوامبر فرصتی فراهم میکند تا خواننده با دنیای درونی یک جوان حساس و خیالپرداز آشنا شود و با دغدغههای عمیق انسانی دربارهی عشق، سرخوردگی و گذر عمر همذاتپنداری کند. روایت فلوبر، علاوهبر جنبههای ادبی و هنری، به نکات روانشناسانه و اجتماعی نیز میپردازد و میتواند برای کسانی که به شناخت احساسات و بحرانهای نوجوانی علاقهمند هستند، تجربهای تأملبرانگیز باشد.
خواندن کتاب نوامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به ادبیات کلاسیک، دوستداران آثار روانشناسانه و کسانی که دغدغهی شناخت احساسات و بحرانهای بلوغ را دارند، مناسب است؛ همچنین مطالعهی این کتاب میتواند برای والدین و مربیانی که به تربیت نوجوانان و درک دنیای عاطفی آنان اهمیت میدهند، مفید باشد.
بخشی از کتاب نوامبر
«در چنین حال و هوایی، چقدر دلانگیز است فکر کردن و در خاکستر خاطرههایی که زمانی در وجودمان شعلهور بود تعمق کرد.از یک گردش کوتاه در مرغزارهایی دورافتاده بازمیگشتم. و در طول جویبارهای یخزده - که چون آینه عکس درختان بید را منعکس میکردند - قدم برمیداشتم. باد سوتزنان بر شاخههای عریان میوزید. گاهی خاموش میشد و زمانی ناگهان زوزه را از سر میگرفت؛ و آنگاه برگهای کوچک که هنوز به بوتهها چسبیده بودند پرکنده میشدند و علفهای لرزان قامت خود را به حالت تعظیم خم میکردند. به نظر میرسید دنیا از همیشه افسردهتر و رنگباختهتر است. سرما و یخبندان را میشد به شدت حس کرد. قرص خورشید در ورای افق رنگ پریده و بیروح گم گشته بود و فقط هوای اطراف خود را به رنگی حاکی از یک زندگی تمام شده و خاموش آغشته بود. سردم بود و تقریبا احساس ترس میکردم.پشت تپه کوچکی پوشیده از علف پناه گرفتم. باد از شدت وزش خود کاسته بود. نمیدانم چرا اما همین که آنجا روی زمین نشستم و به بخاری که از بام کلبههای روستایی دور افتاده برمیخاست خیره شدم بدون آنکه به چیز به خصوصی فکر کنم، ناگهان همه ماجراهای زندگیم بهسان یک روح جلوی چشمانم ظاهر شدند و با بوی علفهای خشک و درختان مرده مشامم از رایحه تلخ و آزاردهنده روزهایی که دیگر وجود نداشتند پر شد.»
حجم
۹۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۸۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
خیلی جالبه که هیچ توضیحی در مورد کتاب نیست ،،،،،،خود کتاب هم که pdf است که خواندنش سخته ،،،،،، در نمونه هم اصلا حتی یک جمله از متن داستان نیست ،،،،، طاقچه عزیز به خوانندگانت احارام بگذار لطفا