
کتاب تپه های لاله سرخ
معرفی کتاب تپه های لاله سرخ
معرفی کتاب تپه های لاله سرخ
کتاب الکترونیکی «تپههای لالهٔ سرخ» (دفتر ادبیات و هنر مقاومت؛ ۲۳) اثری است از غلامرضا نباتی، حجت ایروانی و شهید سیدمحمدرضا فیض که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از خاطرات و یادداشتهای رزمندگان و فرماندهان جنگ ایران و عراق را در قالب روایتهای مستند و شخصی گردآوری کرده و تصویری نزدیک از روزهای جنگ و مقاومت ارائه میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب تپه های لاله سرخ
این کتاب مجموعهای از یادداشتها و خاطرات سه رزمنده و فرمانده دفاع مقدس است که هر یک از زاویهای متفاوت به روایت روزهای جنگ ایران و عراق میپردازند. «تپههای لالهٔ سرخ» در سالهای پایانی دهه ۱۳۶۰ و پس از پایان جنگ، توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت گردآوری شده و بخشی از پروژه ثبت خاطرات شفاهی و مستند رزمندگان به شمار میآید. روایتهای کتاب، از عملیاتهای مهم، زندگی روزمره در جبهه، دلتنگیها، شهادت دوستان و تجربههای تلخ و شیرین جنگ سخن میگویند. این اثر با کنار هم قرار دادن یادداشتهای غلامرضا نباتی، حجت ایروانی و شهید سیدمحمدرضا فیض، تصویری چندلایه از فضای جبههها و پشتصحنه مقاومت را به مخاطب منتقل میکند. در کنار روایتهای میدانی، وصیتنامهها و نامههای شخصی نیز در کتاب آمده که لحن و فضای اثر را انسانیتر و ملموستر ساخته است.
خلاصه کتاب تپه های لاله سرخ
«تپههای لالهٔ سرخ» مجموعهای از سه بخش اصلی است که هر یک به قلم یکی از رزمندگان و فرماندهان جنگ نوشته شدهاند. غلامرضا نباتی با نثری روایی و جزئینگر، وقایع عملیات والفجر ۴ و روزهای حضور در جبهه را از نگاه یک رزمنده اردبیلی روایت میکند؛ از آمادهباشها و شبهای پراضطراب تا لحظات درگیری، شهادت دوستان و مجروحیت خودش. روایت او سرشار از جزئیات زندگی روزمره، شوخیها، دلتنگیها و لحظات ناب انسانی است که در دل جنگ شکل میگیرند.حجت ایروانی در یادداشتهایش، بیشتر به نقش دیدهبان و مسئولیتهای اطلاعاتی و عملیاتی میپردازد. او از مأموریتهای شناسایی، هدایت آتش توپخانه، درگیری با تانکها و هلیکوپترهای دشمن و همچنین لحظات معنوی و دعاهای جمعی در سنگرها مینویسد. روایتهای او، هم صحنههای نبرد و هم فضای روحی و عاطفی رزمندگان را به تصویر میکشد.شهید سیدمحمدرضا فیض، در یادداشتهای خود، از مسئولیت فرماندهی گروهان، اعزام نیروها، مجروحیتها، عملیاتهای مختلف و همچنین دلتنگی برای خانواده و دغدغههای معنوی سخن میگوید. یادداشتهای او با وصیتنامهای عمیق و تأملبرانگیز پایان مییابد که بازتابی از باورها و آرمانهای رزمندگان آن دوران است. کتاب با کنار هم قرار دادن این سه روایت، تصویری چندوجهی از جنگ، مقاومت، رفاقت و ازخودگذشتگی ارائه میدهد.
چرا باید کتاب تپه های لاله سرخ را خواند؟
این کتاب با کنار هم قرار دادن روایتهای سه رزمنده و فرمانده، امکان مشاهدهٔ جنگ از زاویههای مختلف را فراهم میکند. خواننده با تجربههای شخصی، احساسات، تردیدها و امیدهای رزمندگان آشنا میشود و میتواند فضای جبهه و پشتصحنهٔ مقاومت را از نزدیک لمس کند. همچنین، حضور وصیتنامهها و نامههای شخصی، لایهای انسانی و عمیق به روایتها میبخشد و مخاطب را با دغدغههای معنوی و اخلاقی رزمندگان آشنا میسازد. این اثر برای کسانی که به دنبال شناخت واقعیتهای جنگ و زندگی رزمندگان هستند، منبعی ارزشمند از خاطرات دستاول و روایتهای بیواسطه است.
خواندن کتاب تپه های لاله سرخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، پژوهشگران حوزه دفاع مقدس، دانشجویان رشتههای تاریخ و علوم اجتماعی و کسانی که دغدغه شناخت تجربههای زیسته رزمندگان را دارند، مناسب است. همچنین برای افرادی که به دنبال روایتهای واقعی و مستند از جنگ ایران و عراق هستند، مطالعهٔ این اثر توصیه میشود.
فهرست کتاب تپه های لاله سرخ
- اشاره: مقدمهای از دفتر ادبیات و هنر مقاومت دربارهٔ نحوه گردآوری یادداشتها و خاطرات رزمندگان.- آتش به اختیار (حجت ایروانی): روایتهایی از مأموریتهای دیدهبانی، هدایت آتش توپخانه، عملیاتهای شناسایی و درگیری با تانکها و هلیکوپترهای دشمن. این بخش به فضای معنوی و روحیه جمعی رزمندگان نیز میپردازد.- طلوع دوباره (شهید سیدمحمدرضا فیض): یادداشتهای روزانه از مسئولیت فرماندهی گروهان، اعزام نیروها، مجروحیتها، عملیاتهای مختلف و دغدغههای معنوی و خانوادگی. این بخش با وصیتنامهٔ شهید فیض پایان مییابد.- تپههای لالهٔ سرخ (غلامرضا نباتی): روایت جزئینگر از عملیات والفجر ۴، آمادهباشها، شبهای پراضطراب، شهادت دوستان و مجروحیت نویسنده. این بخش به زندگی روزمره، شوخیها و روابط انسانی در جبهه نیز توجه دارد.- یادداشتها: توضیحات تکمیلی و پاورقیهایی دربارهٔ اصطلاحات و اشخاص ذکرشده در متن.
بخشی از کتاب تپه های لاله سرخ
«ساعت نُه و سی دقیقه بود که به رود شیلر رسیدیم. در قسمتی از رودخانه الوارهایی گذاشته بودند تا از روی آن عبور کنیم. از رودخانه گذشتیم. خیزرانهایی اطراف رود رشد کرده بودند، از میانشان گذشتیم و به حرکتمان ادامه دادیم. چند صد متری از رودخانه گذشته بودیم که به میدان مین رسیدیم. ستون متوقف شد. تا اینجایِ کار، طبق نقشه، بیشتر از هشت کیلومتر راهپیمایی کرده بودیم. همگی به زمین نشستیم تا معبر باز شود. بچهها وقتی نشستند، عدهای به همان حال خوابیدند. نیم ساعتی منتظر ماندیم تا معبر باز شد. بلند شدیم و به حرکتمان ادامه دادیم. داخل میدان مین باید خیلی با احتیاط میرفتیم چون احتمال جاماندن مین یا سیمهای تله بود. پاورچینپاورچین تا نصف میدان رفتیم و باز نشستیم. تخریبچیها، با سرعت ولی با احتیاط، معبر را باز میکردند. دقایق به کندی میگذشت. ساعت نزدیکی دوازده شب را نشان میداد و ما هنوز در وسط میدان بودیم. تا حالا باید از میدان مین گذشته بودیم و به پشت نیروهای دشمن میرسیدیم. بالاخره بقیهٔ معبر هم باز شد و حرکت کردیم. در حال حرکت بودیم که بیسیم به صدا درآمد و فرمان حمله صادر شد: «یا الله، یا الله، یا الله، یا زهرا»... موفق باشید...
حجم
۱۰۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۱۰۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود