
کتاب هانیبال
معرفی کتاب هانیبال
کتاب هانیبال نوشتهٔ کلیفورد دابلیو میلز و ترجمهٔ مریم تقدیسی توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این کتاب جلد هفتم از مجموعهٔ «رهبران جهان باستان» است. این کتاب در دستهٔ آثار دانستنی برای نوجوانان دارد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هانیبال
رهبری، نیرویی محوری در هدایت تاریخ و بسیج تودهها بهسوی اهدافی معین (اعم از نیک یا بد) است و تأثیر عمیق افراد را بر رویدادها اثبات میکند. این دیدگاه با نظریات جبرگرایانهای که افراد را مهرههایی بیاختیار در دست نیروهای بزرگتر تاریخی میدانند (مانند دیدگاه تولستوی)، در تضاد است. تاریخ و تجارب واقعی، مانند نجات چرچیل و روزولت از مرگ، یا تأثیرات احتمالی مرگ لنین و هیتلر، نشان میدهد که افراد میتوانند مسیر تاریخ را دگرگون کنند. ویلیام جیمز بر نقش نوآوران و پیشگامان تأکید دارد و جان مینارد کینز قدرت دگرگونکنندهٔ ایدههای رهبران فکری را برجسته میسازد. رهبران عملی نیز این ایدهها را در بستر زمان خود و با پاسخ به نیازها و هیجانات جامعه به اجرا درمیآورند و بدین ترتیب تاریخ را میسازند. ارزیابی رهبران بر دو معیار اصلی استوار است: اول، روش رهبری آنها (استفاده از اقناع و رضایت یا توسل به زور و اجبار)؛ و دوم، اهدافی که دنبال میکنند (آیا در جهت تعالی بشریت و گسترش آزادی و عدالت است یا در مسیر سلطهجویی و امتیازات خاص؟). انقلاب برابریخواهی، به گفته توکویل، میتواند به دموکراسی و آزادی همگانی یا به استبدادی فراگیرتر منجر شود. دموکراسی، با وجود چالشهایش و امکان عوامفریبی، رهبری مبتنی بر «تأمل و انتخاب» را میطلبد و با به رسمیت شناختن حقوق مخالفان، مانعی در برابر استبداد مطلق ایجاد میکند (راینهولت نیبور). رهبران، چه خوب و چه بد، انسانهایی خطاپذیرند و نباید مورد پرستش کورکورانه قرار گیرند. فایده بزرگ رهبران واقعی، اثبات آزادی انسان در برابر جبر تاریخ و الهامبخشی به دیگران برای شکوفایی توانمندیهای بالقوهشان است (امرسون). در نهایت، رهبران بزرگ با توانمندسازی پیروانشان و نشان دادن اینکه انسان و جوامع در محدوده امکانات خود آزاد و قدرتمند هستند (توکویل)، خود را توجیه میکنند. کتاب هانیبال اثری دربارهٔ هانیبال، استراتژیست برجستهٔ کارتاژی استکه به کابوس روم بدل گشت این کتاب که «بانی کارمن هاروی» آن را نگاشته و «رضا علیزاده» به فارسی برگردانده، خواننده را به قلب زندگی پرفراز و نشیب این فرمانده افسانهای میبرد؛ از زمانی که در نهسالگی به خواست پدرش، هامیلکار، سوگند انتقام از روم را یاد کرد تا لحظهای که در ۲۵سالگی سکان هدایت ارتش کارتاژ را به دست گرفت.
کتاب به شکلی جذاب، نبوغ نظامی هانیبال را در طراحی یکی از جسورانهترین لشکرکشیهای تاریخ به تصویر میکشد: عبور با سپاهی گران از رشتهکوههای سرسخت پیرنه و آلپ، با هدف یورشی غافلگیرکننده از خشکی به خاک ایتالیا. این تصمیم که در آن دوران غیرقابل تصور بود و بعدها لقب «پدر استراتژی نظامی» را برایش به ارمغان آورد، همراه با جزئیات تشکیل ارتش و سخنرانیهای الهامبخش او، در کتاب مورد واکاوی قرار گرفته است. این اثر تنها به فتوحات نظامی نمیپردازد، بلکه ریشههای عمیق خصومت میان کارتاژ و روم را نیز میکاود. دلایل اقتصادی و سیاسی که به جنگهای طولانی پونیک انجامید، از جمله رقابت بیامان دو قدرت برای کنترل شریانهای حیاتی مدیترانه، به روشنی تشریح میشود. همچنین، به وقایع جنگ اول پونیک، نقش کلیدی هامیلکار بارکا، و چگونگی کسب تجربه هانیبال جوان در کوران نبردهای اسپانیا در کنار پدرش پرداخته شده است. ماجرای نفسگیر عبور از آلپ، که پس از گذشت بیش از دو هزار سال همچنان از شاهکارهای بزرگ نظامی جهان به شمار میرود، با تمام چالشهای طبیعی و درگیریهایش با قبایل جنگجوی کوهستاننشین، در این کتاب زنده میشود. در ادامه، خواننده همراه با هانیبال، جنگ ۱۷ساله دوم پونیک را تجربه میکند؛ از موفقیتهای اولیه پس از ورود به ایتالیا گرفته تا نبردهای سرنوشتساز و در نهایت، شکست در نبرد زاما. کتاب به خوبی نشان میدهد که چگونه اسکیپیو، فرمانده رومی، با بهکارگیری ترکیبی از تاکتیکهای خود هانیبال و نوآوریهای نظامی، توانست ماشین جنگی کارتاژ را متوقف سازد. سرانجام تراژیک هانیبال پس از این شکست، از جمله فرار او، شرایط صلح خفتبار تحمیل شده بر کارتاژ، خدماتش به میهن در دوران پس از جنگ، و جنگ سوم پونیک که به نابودی کامل تمدن کارتاژ منجر شد، بخشهای پایانی این روایت تاریخی را تشکیل میدهد. کتاب، لحظات پایانی زندگی هانیبال را نیز به تصویر میکشد، آنگاه که برای اجتناب از اسارت و نمایش تحقیرآمیز در خیابانهای روم، با نوشیدن سم به زندگی پرآشوب خود خاتمه میدهد و میگوید: «بیایید به این زندگی که تا این حد برای رمیها هراسانگیز است، خاتمه دهیم.»
چرا باید کتاب هانیبال را بخوانیم؟
خواندن کتاب هانیبال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
بخشی از کتاب هانیبال
«هانیبال دیدهورانش را فرستاد تا مکان اسکیپیو را شناسایی کنند و قدرت افرادش را تخمین بزنند. وقتی تعدادی از دیدهورانش بازگشتند و خبر آوردند که اسکیپیو سه تن از آنان را که خطر کرده بودهاند و به اردوگاه رومیان در نزدیکی زاما بسیار نزدیک شده بودهاند گرفته است، هانیبال متعجب نشد. دیدهوران اغلب در معرض خطر بودند و هانیبال تصور میکرد آنها را شکنجه میدهند و میکشند. به همین علت وقتی دید سه دیدهور دستگیرشده سالم و متحیر وارد اردوگاه شدند، حیرتزده شد. اسکیپیو دیدهوران را در اردوگاه سپاهیان خود گردانده بود و آنچه میخواستند ببینند به آنها نشان داده بود. سپس به آنها غذا داده و آنها را نزد هانیبال بازگردانده بود.
هانیبال بسیار تحت تأثیر این تاکتیک غیرعادی قرار گرفت و کاری انجام داد که کمتر فرماندهی انجام داده است: او تقاضای ملاقات کرد. اسکیپیو موافقت کرد. هر طرف گروهی فرستاد که در منطقهای بیطرف در نزدیکی مرز امروز تونس و الجزایر، با یکدیگر رودررو شدند و سه نفر برای صحبت جلو رفتند. یکی از این سه نفر هانیبال، دیگری اسکیپیو و سومی مترجم بود. پولیبیوس مورخ یونانی میگوید که این دو دشمن مدتی بدون سخن گفتن به یکدیگر خیره شدند. هانیبال سکوت را شکست.
کاش نه رومیان به سرزمینهای خارج از ایتالیا چشم طمع میدوختند و نه کارتاژیها به سرزمینهای خارج از آفریقا، چون اینها هر دو امپراتوریهایی درخشان بودند، امپراتوریهایی که خودِ طبیعت محدودههای آنها را تعیین کرده بود. ولی حالا... چه میتوان کرد غیر از اندیشیدن به راهی برای برگرداندن خشم خدایان از این دو سرزمین؟ از آنجا که به تجربه آموختهام بخت و اقبال ناپایدار است، اکنون شخصاً برای این کار آمادهام. پرسش من این است که کدام مرد عاقلی به سوی خطری از آن نوع که شما اکنون با آن روبرو هستید، میشتابد؟ اگر پیروز شوید تنها اندکی بر شهرت خود و سرزمینتان خواهید افزود، ولی اگر شکست بخورید، خاطرهٔ همهٔ عظمت و شکوه گذشتهٔ خود را از بین خواهید برد.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه