کتاب جام حکمت
معرفی کتاب جام حکمت
جام حکمت اثری از احمد علامه فلسفی است که به تعاریف گوناگون از واژه حکمت میپردازد و سخنان حکمتآمیزی از بزرگان علم و ادب و دین نقل میکند.
حکمت ، علم و عمل ارزشمند است که از حکیمی فرزانه برآید. حکمت علمی که انسان را از کار زشت باز میدارد. بر همین اساس، لگام اسب را حَکَمَة خواندهاند، چون اسب را از چموشی باز میدارد، و فرمانروا را حاکم خواندهاند چون برای بر قراری تعادل و عدالت ، ستمگر را از ستمگری بازمیدارد. حکمت ، ابتداء شناختن خویشتن خویش و سپس شناخت خداوند متعال است . حکمت همچنین به مفهوم دانایی، معرفت ، عرفان و کشف حقایق اعیان و بیان آن بر اساس علم و عقل ، تدبیر و بصیرت همراه با عمل است.
مفهوم حکمت در تصوف بیشتر به مواعظ و نکات پندآموز و یا باطن علم اشاره دارد و از طرفی صوفیان، سکوت و خاموشی را از نشانههای حکمت دانستهاند. سخن گفتن آنان هنگامی است که نور حکمت و معرفت از دل عارفان بر دل کسانی که در مقام ارشادشان برآمدهاند، ساطع شود و پس از آنکه به واسطه نور، استعداد لازم برای قبول حکمت مهیا شد، سخنان حکیمانه اظهار میگردد.
واژه حکمت بیست بار در قرآن کریم بهکار رفته است. پیامبران برانگیخته شدهاند تا به مردم کتاب و حکمت بیاموزند. به پیامبر اسلام حکمت، وحی شده است و این حکمت، مجموعهای از توصیههای اعتقادی و دستورهای اخلاقی است از قبیل نهی از شرک، زیادهروی در هزینهها، خوردن ناروای مال یتیم، تبعیت از امر نامعلوم، قتلنفس، تکبر و امر به احسان به پدر و مادر و پرداخت حق نزدیکان و درماندگان، میانهروی در معیشت و داد و ستد عادلانه. از پیامبر خواسته شده است با حکمت و اندرز نیکو (المَوعِظَة الحَسَنَة) مردم را به راه پروردگار دعوت کند و با آنان به شیوهای نیکو مجادله نماید. مؤمن راضی است که حکمت داشته باشد و دنیایی ناچیز، اما راضی نیست که بهرهمند از دنیا باشد و کمبهره از حکمت. سکوت،روزهداری تفکر، راستگویی ، تقوا و اخلاص با خدا ، از علائم حکمت است .
لُقْمان حکیم از شخصیتهای قرآنی که قبل از اسلام میزیسته به حکمت، مواعظ و داستانهای اخلاقی مشهور است و سورهای از قرآن به نام اوست.
«حکمت متعالیه، عنوان نظام فلسفی صدرالدین محمد شیرازی، مشهور به ملاصدرا و صدرالمتألهین (۱۰۴۵-۹۸۰ق). ملاصدرا در این نظام فلسفی با استفاده از روشهای عقلی، نقلی (علوم وحیانی) و علوم کشف و شهودی مبانی فلسفی خود را بنا نموده، مسائل فلسفه را بر اساس آنها تبیین و توجیه مینماید.
صدرالمتالهین از این اسم در مهمترین اثر مکتوب فلسفیاش به نام الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، استفاده کرده است. مراد از حکمت متعالیه بر اساس نظر خواجه نصیر، آگاهی و دانشی است مشتمل بر اسرار و حقایق برگرفته از گنجینههای حکمت الهی که فهم آنها فراتر از عقل است.منابع حکمت متعالیه قرآن، حدیث، کلام، عرفان و فلسفههای پیشین و روش آن ترکیبی از معرفت قرآنی و عرفانی و شهودی است.»
خواندن کتاب جام حکمت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به خواندن سخنان حکیمانه بزرگان علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب جام حکمت
جهان سَر بسر حِکمت و عِبرت است
چرا بَهره ما همه غِفلت است
* * *
خدا گَر ببندد ز حِکمت دَری
به رحمت گُشاید در دیگری
* * *
۱ ـ لُقمان حَکیم گفت: هزار حکمت آموختم، که از آن چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد، هشت کلمه برگزیدم که جامع کمالات است:
دو چیز را هرگز فراموش نکن:
ـ خدا را؛
ـ مرگ را.
دو چیز را همیشه فراموش کن:
ـ به کسی خوبی کردی؛
ـ کسی به تو بدی کرد.
بر چهار نَفس عنان داشته باش:
ـ به مجلسی وارد شدی زبان نگهدار؛
ـ به سفره ای وارد شدی شِکم نگهدار؛
ـ به خانه ای وارد شدی چِشم نگهدار؛
ـ به نماز ایستادی دِل نگهدار.
۲ ـ هنگامی که خود را به خوبی بشناسید، بی گمان خدا را نیز به خوبی خواهید شناخت.
۳ ـ هرگز با التماس از کسی چیزی خواهش و تقاضا نکنیم که اگر بدهد منّت است و اگر ندهد خفّت است. به ویژه اینکه اگر آن شخص، فردی فرومایه، حسود، بخیل، خسیس، تنگ نظر، خودخواه و ظالم باشد. لذا سعی کنیم با حفظ عزّت نفس، در کمال بی نیازی و استغنای طبع زندگی کنیم. فقط با توّکل به خدا و به امید و با ایمان خالصانه، طلب حاجت کنیم.
۴ ـ خداوند که وعده فرموده است: از من بخواهید تا حاجتتان را برآورده کنم، بی شک و بی گمان استجابت می شود؛ پس قلباً در تمام شئون زندگانی فقط از خدا استعانت می جوییم.
۵ ـ امام زین العابدین (ع): خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری، من چون تویی دارم و تو چون خود نداری.
۶ ـ جبران خلیل جبران: سخاوت آن نیست که آنچه را من بیشتر بدان نیازمندم، بر من ببخشی، بلکه سخاوت آن است که آنچه را خود بیش از من (به آن) نیاز داری به من عطا کنی.
۷ ـ به خدا توکل کنید و امیدوار باشید، بی تردید تلاش، کار، زحمت و فعالیتتان مورد عنایت، اجر و رحمت خداوند آگاه و قادر مطلق، قرار خواهد گرفت و عاقبت موفق می شوید.
۸ ـ دنیا همانند مزرعه ای است که هرگونه بذری در آن بریزید و آن را کشت کنید، در این دنیا و نیز در آخرت، همان را درو و برداشت می کنید.
۹ ـ دنیا، زودگذر است که بد و خوب آن نیز سرانجام می گذرد؛ پس انسان عاقل و پرهیزکار، در این گذرگاه امتحانِ روزگار، باید سربلند و مفتخر بیرون آید. مبادا مجذوب ظواهر و جاذبه های کاذب و ناپایدار و فانی دنیای فریبنده قرار گیرد تا در هر دو جهان از زیانکاران محسوب شود.
۱۰ ـ چگونه خود را اسیر و حقیر دنیا کرده ایم؟! اگر بر نفسانیات خود مسلط باشیم، دنیاست که در اختیار و عنان ما قرار می گیرد. البته دنیا چون آبی است که گر شُکر (نعمت) آن را به درگاه خدا به جا نیاوریم و استفاده بهینه از آن نکنیم نمی توانیم آن را در مُشت خود نگهداریم؛ زیرا از میان انگشتان دستانمان فرو می ریزد و تباه می شود.
۱۱ ـ انسانی که فلسفه حیات را فقط زندگی دنیوی جهان خاکی می پندارد و اعتقاد و توجهی به آخرت ندارد بدون شک مرگ خود را نیز یک بعدی و مادی صِرف می نگرد.
حجم
۱۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۴۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه