دانلود و خرید کتاب گل قالی دانیال طاهرپور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب گل قالی

کتاب گل قالی

انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گل قالی

کتاب گل قالی نوشتهٔ دانیال طاهرپور است. نشر سنجاق این کتاب را به‌صورت الکترونیک منتشر کرده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گل قالی

کتاب گل قالی رمانی فارسی نوشتهٔ دانیال طاهرپور است. در ابتدای داستان گفت‌وگویی میان گل‌های یک قالی را خواهید خواند. «بهروز» و «امید» نیز نام دو شخصیت در این رمان است. این رمان در ۱۴ فصل نوشته شده است.

نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آن‌ها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی می‌کند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزه‌ای (داستان و رمان، کتاب‌های علمی، کتاب شعر، تبدیل پایان‌نامه به کتاب و…) را می‌پذیرد. کتاب‌ها با این انتشارات، منتشر می‌شوند، می‌توانند به‌دست میلیون‌ها مخاطب برسند و نویسنده می‌تواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که می‌خواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کرده‌اند و اکنون می‌خواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.

خواندن کتاب گل قالی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فارسی پیشنهاد می‌کنیم. همچنین اگر از خواندن رمان‌های فارسی لذت می‌برید، این کتاب را بخوانید.

بخشی از کتاب گل قالی

«گلی همراه جریان ملایم هوا بر فراز کاشی‌های سفید مربعی آشپزخانه و دمپایی‌های لنگه به لنگه و صندل‌های چرمی که همه جای هشتی پراکنده بودند، سفر کرد. ناخواسته به سمت کمد امید رفت و قاطی لباس‌ها شد. از میان زیر پیراهن‌ها، شورت‌ها و مایو و حوله و لیف کشان‌کشان بالا آمد. ریزریز و نرم‌نرمک جنبید و خودش را رساند به پیراهن سورمه‌ای دوخت ترک. مطمئن شد جایی می‌نشیند که در دید کسی نباشد؛ داخل پیراهن، زیر مارک و کنار دکمهٔ اضافی.

صبح روز بعد، امید پیراهن آستین‌کوتاه کرمی را پوشید. در دانشگاه بعد از لمباندن جوجه و نوشیدن دوغ، وقتی کنار بهروز و علیرضا روی نیمکت تابی نشسته بود، یکی از ترمک های همیشه مشتاق و ذوق زده درحالی که داشت از نخواندن جنین‌شناسی و پاس شدنش حرف می‌زد، پایش به نیمکت گیر کرد و لیوان شربت نذری را ریخت روی پیراهن کرم آستین‌کوتاه و همین شد که روز بعد امید پیراهن سورمه‌ای را پوشید و گلی به مراد دلش رسید. یکی از کسل کننده‌ترین یکشنبه‌های امید در دانشگاه، برای گلی هیجان دیوانه‌کننده‌ای داشت. چیزهایی را می‌دید که یک عمر فقط اسمشان را شنیده بود. احساسش مثل احساس نابینای شفا یافته بعد از یک عمر زیستن در تاریکی مطلق بود. حسی که همهٔ ما روزی در خردسالی با دیدن آسمان و دست کشیدن به پوست زمخت درخت برای نخستین بار تجربه کرده‌ایم.

اتوبوس بدون تأخیر، رأس ساعت ۹:۳۰ آمد. سوار شدند. کمی پیش از ده رسیدند. رفتند سر کلاس. با موبایل‌هایشان بازی کردند. کمی از سختی درس‌ها نالیدند. استاد بی آنکه کسی ذره ای آموخته باشد مطالبش را جمع بندی کرد. به سلف رفتند. به جای ماهی، این بار تن ماهی خوردند. یک ساعت علاف روی نیمکت نشستند. امید با علیرضا از ضرورت آموختن یک مهارت در طول دوران تحصیل سخن گفت. سرویس وارد محوطهٔ دانشگاه شد. سوار شدند و به خوابگاه برگشتند. گلی در تمام این مدت برای دیدن یک شکوفهٔ بهاری به انتظار نشست.»

zakie soltani
۱۴۰۳/۱۲/۲۵

ایده جالبی داشت، مختصر و جالب

کاربر 7322573
۱۴۰۳/۱۲/۲۵

به دنیای دیگری سفر کنید

کاربر ۳۱۲۲۸۰۵
۱۴۰۳/۱۲/۲۵

خیلی عالی بود 👌👌👌

ahoora
۱۴۰۳/۱۲/۲۵

قشنگ بود

کاربر 1481667
۱۴۰۳/۱۲/۲۹

ارزش زمانی که میذارید رو داره

کاربر 7391718
۱۴۰۳/۱۲/۲۵

متن روان و داستان جذابی داره

کاربر 9381759
۱۴۰۴/۰۱/۰۱

کتاب بسیار عالی و آموزنده و همچنین متن بسیار قوی داره و ماجرای بسیار جذاب و سرگرم کننده ای داره

soode66
۱۴۰۴/۰۱/۲۰

من خیلی برام جالب نبود

کاربر 9413961
۱۴۰۴/۰۱/۰۸

کتاب خیلی قشنگیه در تمام 90 صفحه کتاب میتونی بدون پلک زدن ادامه بدی خیلی کتاب قشنگیه واقعا توصیه میکنم

signormente
۱۴۰۴/۰۱/۱۳

یک‌ فانتزی جذاب که بعضا لحظات درخشانی را رقم زده است. هر چند که گمان میکردم خیلی گیرا تر باشد.

آدم‌های تنها نویسنده می شن یا شاید نویسنده‌ها تنها می شن. نمی دونم... شاید جفتش. به قول خودم: «در تنهایی چیزی هست به نام میل به تنها ماندن. از تنهایی رنج می‌بری. دلت می‌گیرد. اما تصور اینکه برخیزی و بروی با مردم حرف بزنی حالت را بدتر می‌کند...»
کاربر ۷۳۹۱۷۱۸
بهشت جایی است که اگر هر روز و هر شب محکوم به زندگی در آن باشی دلت هوای بیرون را نکند.
reyhan
این روزها، آدم‌ها هم عوض شده‌اند. من کسی را می‌شناسم که از بوی پرتقال متنفر است. در دنیایی که پرتقال میوهٔ بدبویی است من دوستی نخواهم داشت.
reyhan
زندگی، گاهی میان طعم‌های زنجبیلی و تلخ و ترشش، مزهٔ کیک توت‌فرنگی می‌دهد.
reyhan
حقیقت همیشه خودش را نشان می‌دهد، از زبان این و آن، از دوست و آشنا، از میان واژگان یک رمان جنایی، یک داستان عاشقانهٔ فانتزی، از میان شعارهای تبلیغاتی شرکت‌های بزرگ. از «در لحظه زندگی کن» پپسی تا «زندگی خوب است» ال جی
کاربر ۷۳۹۱۷۱۸
حقیقت همه‌جا هست. کافی است چشم‌هایت را باز کنی. کافی است به جای شنیدن گوش کنی.
reyhan
بهشت جایی است که اگر هر روز و هر شب محکوم به زندگی در آن باشی دلت هوای بیرون را نکند.
3tareh4sghari
به راستی که انسان بودن، بد دردی است.
rezahasibi
می‌دانم جوان هستی و دوستدار به پایان رساندن. برای ما که به پایان رسیده‌ایم کلیشهٔ لذت بردن از مسیر قصهٔ دلنشین‌تری است.
کاربر ۵۴۵۷۱۰۳
فرزندان من! اگر امروز گرد هم آمده‌ایم جز به این خاطر نیست که پیوندمان را محکم‌تر کنیم. تاروپود ما در هم بافته شده. جان من در جان شما و جان شما در جان من روان است. در عمر بلند خودم بسیار دیده‌ام و بسیار اندیشیده‌ام. هیچ نعمتی برای ما والاتر از کنار هم بودن نیست و این موهبت دریغ است که از ما ستانده شود. دریغ!... خداوند بخشنده هیچ‌گاه نعمتی را که به بندهٔ ناگزیرش ارزانی داشته پس نمی‌ستاند.
rezahasibi

حجم

۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

حجم

۴۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان