
کتاب داستان کوتاه فصل سرد
معرفی کتاب داستان کوتاه فصل سرد
کتاب داستان کوتاه فصل سرد نوشتهٔ یوسف یزدانی است. انتشارات گیوا این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی قرار میگیرد، شامل یک داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. شخصیت اصلی پس از تلاشهای بیثمر، از فرار به جایی شناختهشده و امن ناامید شده و تسلیم وضعیت خود میشود. این داستان با فضای دلهرهآور و رازآلود خود، شما را درگیر یک معمای حلنشده میکند و شخصیت را در تعلیقی عمیق فرو میبرد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب داستان کوتاه فصل سرد اثر یوسف یزدانی
کتاب «داستان کوتاه فصل سرد» یک داستان کوتاه، ایرانی و معاصر است. این داستان که یک بخش دارد، در سال ۱۳۷۹ به قلم «یوسف یزدانی» به رشتهٔ تحریر درآمده است. شخصیت اصلی یک فرد گمشده و سردرگم است که هیچ اطلاعاتی از گذشته و موقعیت کنونیاش ندارد. او بهتنهایی با ترسها و تردیدهایش روبهرو میشود. داستان در یک اتاق سنگی و بسته با کف شنوماسهای و بدون هیچ روزنهای میگذرد. تاریکی مطلق و سرما به حس خفقان و اضطراب شخصیت اضافه میکند. زمان مشخص نیست، اما تاریکی مطلق، بیخبری از روز یا شب و عدم دسترسی به جهان بیرون باعث ایجاد حس تعلیق شده است. زاویهٔ دید سومشخص محدود به ذهنیت شخصیت اصلی است. مخاطب فقط بهاندازهٔ او از موقعیت داستان اطلاع دارد. ترس و تنهایی و تقابل انسان با ناشناختهها از مضامینی است که «یوسف یزدانی» در این داستان کوتاه به آن پرداخته است.
خلاصه داستان داستان کوتاه فصل سرد
داستان با بیدارشدن شخصیت اصلی در تاریکی مطلق آغاز میشود. او که دچار خستگی شدید است، تلاش میکند با فضای اطرافش آشنا شود، اما متوجه میشود در یک اتاق سنگی و بیروزنه گرفتار شده است. این شخصیت با لمس دیوارها و شنوماسهٔ کف درمییابد که در مکانی ناشناخته و عجیبغریب قرار دارد. تلاش او برای یافتن درِ خروجی یا روزنهای بینتیجه میماند. ترس، سرما و ندانستنِ اینکه چگونه به اینجا آمده، ذهن او را آشفته کرده است. صدازدن، کندن شنها و حتی تلاش برای یافتن سایهاش، همگی شکست میخورد. در نهایت او که از این وضعیت درمانده شده، روی شنها دراز میکشد و به خواب میرود.
چرا باید کتاب داستان کوتاه فصل سرد را بخوانیم؟
این داستان کوتاه شما را با عوالم انسانی که در مکانی بینامونشان و نامشخص تنها مانده است، همراه میکند.
کتاب داستان کوتاه فصل سرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان در باب تنهایی و معلقبودن انسان پیشنهاد میکنیم.
درباره یوسف یزدانی
«یوسف یزدانی» نویسندهٔ کتابهای «خفته در تنگنا» (زندگینامهٔ فریدون فروغی، خوانندهٔ موسیقی ملی ایران)، «گفتوگو با صادق هدایت»، «از پسفردا تا دیروز» (مجموعهای از فیلمنامههای کوتاه)، داستانهای کوتاه «پنجره»، «خودکشی پس از مرگ»، «فصل سرد» و «رفتن به کرهٔ ماه»، نویسنده ایرانی و متولد سال ۱۳۵۳ است.
بخشی از کتاب داستان کوتاه فصل سرد
«نفسهاش به شماره افتاد. به زحمت نیمخیز شد. دوباره با دقت سعی کرد واقعیت اتاقش را بفهمد. انگار سیاهی دستش را گرفته بود و نرمنرمک با خودش تا قعر ظلمت میبرد. سیاهی غلیظِ متراکم شدهای که توی فضا، در دل اشیاء نفوذ کرده و روشنایی را از آنها گرفته بود. بوی رطوبتِ آزاردهنده تمرکزش را مُختل میکرد و از اندیشیدن بازش میداشت. به عادت همیشگی سرش را به خیالِ بالشِ نرم محکم کوبید روی شنهای کف محوطه. سردردش بیشتر شد. نفس عمیقی کشید و سعی کرد زیاد جدی نگیرد. به کمک آرنجهاش نیمخیز شد. آرنجهاش توی شن فرو رفت. به خودش جرات داد بلند شود. سرش گیج رفت. تلوتلو خورد. تکیه داد به دیوار. پاهاش سست شدند. لرزید. زبان توی دهان گرداند. آب دهانش را جمع کرد و یکجا بلعید. سرش را جنباند. به خودش تکانی داد و کورمال در تاریکی پیش رفت. چند قدم نرفته بود که سرش محکم خورد به دیوارسنگی. دوباره تلوتلو خورد. تکیه داد به دیوار. جدی نگرفت. پاهاش توی شنوماسهٔ نمناک کفِ اتاق چال شدند. تحتتاثیر محیط جدید و فضای سیاهِ پیرامونش، در وحشتی گنگ قرار گرفت. «اتاق من اینطوری نبود!»
این را توی دلش گفت. سعی کرد آخرین ساعات دیشب را به یاد آورد. چیز زیادی به ذهنش نرسید. جز اینکه دیشب از شدتِ خستگی و بدون خوردن لقمهای غذا خوابیده است. از یادآوری اینها چیز به دردخوری دستگیرش نشد و هنوز ذهنش پر بود از سؤالاتِ متعدد: «اینجا کجاست؟ چه کسی منو اینجا آورده یا پرت کرده؟ چرا تاریکه؟ تا کی باید این تو بمونم؟»
سؤالاتِ متعددی توی سرش وُل میخوردند و از چشمهاش میزدند بیرون. پشتش را چسباند به دیوار. دستهاش را راست گرفت جلو و کورمال شروع کرد به قدم زدن تا محوطهٔ اتاق جدیدش را بگردد و چیزهای تازهای در موردش کشف کند یا درِ خروجی اتاق سنگی را پیدا کند: «یک، دو، سه، چهار، پنج...»»
حجم
۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه
حجم
۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴ صفحه