
کتاب مورچه و درخت سیب
معرفی کتاب مورچه و درخت سیب
کتاب «مورچه و درخت سیب» نوشتۀ آرش پورشعبان است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. مورچه و درخت سیب فقط یک قصه نیست؛ دعوتی است به دقت، مهربانی با طبیعت و درک چرخهٔ زندگی.
درباره کتاب مورچه و درخت سیب
کتاب مورچه و درخت سیب، داستانی شیرین، خیالانگیز و آموزنده است که با زبانی ساده اما تأثیرگذار، کودک را به دنیای شگفتانگیز طبیعت، نظم مورچهها و پیامدهای رفتارهای کوچک انسانی میبرد. این داستان از دل یک اتفاق معمولی آغاز میشود: دختربچهای در یک روز آفتابی همراه پدرش قدم میزند و پس از خوردن سیب، تهماندهاش را روی زمین رها میکند؛اما این رفتار بهظاهر بیاهمیت، سرآغاز زنجیرهای از رویدادهای جالب و تأثیرگذار میشود؛ رویدادهایی که نویسنده با دقت و ظرافت کودکانه آنها را به هم پیوند میزند.
داستان مورچه و درخت سیب از نگاه یک مورچه به نام شمارهٔ ۱۲۳۴ ادامه پیدا میکند؛ مورچهای که هنگام جمعآوری آذوقه، به باقیماندۀ سیب برخورد میکند و یکی از دانههای آن را به انبار میبرد. او با دقت خاصی دانه را ذخیره میکند، حتی نام خود را روی آن مینویسد. این دانه که در نگاه اول شاید بیارزش به نظر برسد، مدتها در انبار باقی میماند و هیچکس توجهی به آن ندارد؛ اما با رسیدن بهار، همهچیز تغییر میکند.
نویسنده با هنرمندی، مفهومی عمیق را در قالب داستانی ساده و روان به تصویر میکشد: اینکه هر عمل کوچکی، حتی انداختن تهماندهٔ یک سیب، میتواند در طول زمان اثری بزرگ بر محیط اطراف بگذارد. از دل همان دانهٔ فراموششده، درختی میروید و این تولدِ سبز، نشان میدهد چگونه طبیعت با شگفتیها و تغییراتش، ما را غافلگیر میکند. کتاب مورچه و درخت سیب به کودک میآموزد که در جهان پیرامونش همه چیز به هم مرتبط است و حتی کوچکترین رفتارها میتوانند تأثیرگذار باشند.
تصاویر جذاب و رنگارنگ کتاب مورچه و درخت سیب نیز به جذابیت آن افزوده و همراهی مناسبی برای درک بهتر متن توسط کودکان فراهم کردهاند. این داستان علاوه بر سرگرمی، فرصتی برای رشد روانخوانی و تقویت واژگان کودک فراهم میکند.
خواندن کتاب مورچه و درخت سیب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان دبستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مورچه و درخت سیب
«در یک روز آفتابی، دختربچهای به همراه پدرش در بیرون شهر قدم میزد. دختربچه، سیب سرخ و شیرینی را گاز میزد. وقتی تمام سیبش را خورد، باقیماندهاش را روی زمین انداخت. باقیماندهٔ سیب همان جایی افتاد که مورچهها در حال جمعکردن آذوقه بودند. تنها کسی که باقیماندهٔ سیب را دید، مورچۀ شمارۀ ۱۲۳۴ بود. او یکی از دانههای سیب را برداشت و برای ذخیرهکردن به انبار برد.»
حجم
۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه
حجم
۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴ صفحه