
کتاب شوالیه های بدنام
معرفی کتاب شوالیه های بدنام
کتاب الکترونیکی شوالیههای بدنام نوشتۀ دیوید گمل با ترجمۀ طاهره صدیقیان در انتشارات کتابسرای تندیس چاپ شده است. این کتاب دربارۀ سرزمین گابالا و شوالیههایی است که برای مقابله با ظلم و نابودی شیطان از دروازه سیاه عبور میکنند، اما هرگز بازنمیگردند.
درباره کتاب شوالیههای بدنام
شوالیههای بدنام رمانی در ژانر فانتزی است که در سرزمین خیالی گابالا جریان دارد. در این سرزمین، شوالیههایی وجود دارند که مأموریت دارند با عبور از دروازه سیاه، شیطان را نابود کرده و ظلم را ریشهکن کنند. با این حال، این شوالیهها هرگز بازنمیگردند و سرزمین گابالا در ظلم و فساد فرو میرود. پادشاه به فردی ظالم تبدیل میشود و اوضاع روزبهروز بدتر میشود. در این میان، نیاز به شوالیههای جدیدی برای بازسازی اوضاع احساس میشود. دیوید گمل نویسندهای بریتانیایی بود که به خاطر رمانهای فانتزی و تاریخیاش شهرت داشت. او در طول زندگیاش بیش از ۳۰ رمان نوشت که بسیاری از آنها به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند.
کتاب شوالیههای بدنام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای فانتزی و ماجراجویی مناسب است.
بخشی از کتاب شوالیههای بدنام
«همچنان که نریان آب میخورد تَنگ آسب را باز کرد و کوله را از پشتش برداشت. آن را روی شانهاش انداخت و از پلهها به طرف در دولنگه بالا رفت و به تالار استقبال وارد شد. گردوغبار در آنجا جمع شده بود و قالیهای دراز بوی کپک و ماندگی میداد. مجسمهها با چشمان نابینا به او خیره شدند.
بار گناهش را حتی بیشتر از قبل احساس کرد و از کنار مجسمهها رد شد و به عبادتگاه انتهای ساختمان رفت. هنگامی که درِ برگ شکل را باز کرد، لولاها نالیدند. گردوغبار به آن اتاق و محراب کوتاهش نفوذ نکرده بود، اما شمعدانهای طلایی، همچنین جام نقرهای و پردههای ابریشم دیگر سرجایشان نبودند. با این حال عبادتگاه هنوز صلح و آرامش را متجلی میکرد. شوالیه کولهاش را زمین گذاشت و تسمه چرمی دور آن را باز کرد. سپس به طرف محراب رفت، حمایل و غلاف شمشیرش را برداشت، زره سینهاش را باز کرد و آن را زیر حفاظهای بیرون زده شانهها گذاشت. زرهاش را به دقت روی محراب گذاشت. همین کار را با حفاظهای شانه و جوشن بدون آستین تکرار کرد. دلش برای کت آهنین بیآستین تنگ میشد؛ زره بارها جانش را نجات داده بود. زرههای ران و ساق بندهایش را روی سنگ گذاشت و دستپوشهای سیاه و نقرهای را روی زره سینه قرار داد.»
حجم
۳۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه
حجم
۳۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه