
کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره
معرفی کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره
کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره با عنوان اصلی «Lucky Starr and the oceans of Venus» نوشتهٔ آیزاک آسیموف و ترجمهٔ سعید سیمرغ است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان معاصر و آمریکایی را برای نوجوانان منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی کودک و نوجوان قرار میگیرد، شما را با سفر «لاکی استار» و «بیگمن» به ستارهٔ زهره همراه میکند. این رمان در باب کشف حقیقت و دوستی و اعتماد و فساد و توطئههای احتمالی در میان سازمانهای فضایی است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره
کتاب «لاکی استار و اقیانوسهای زهره» که نخستینبار در سال ۱۹۵۴ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۲ منتشر شد، رمانی برای نوجوانان و جلد ۳ از مجموعهٔ «لاکی استار» است. «لاکی استار» قهرمان داستان و عضو جوان و باهوش انجمن علوم است که تجربه و مهارتهای بسیاری دارد. دوست او، «جان بیگمن جونز» فردی مریخی با جثهٔ کوچک ولی پرانرژی و پرحرف است که حس شوخطبعی دارد. «جورج ریوال» و «تور جانسون» خلبان و کمکخلبان قایق فضایی هستند که قرار است لاکی و بیگمن را به سیارهٔ زهره برسانند. ویژگی خاص آنها داشتن سبیلهای ضخیم است که ظاهراً یک رسم زهرهای محسوب میشود. «لو ایوانز» هماتاقی قدیمی لاکی در دانشگاه و عضو انجمن علوم است که اکنون متهم به فساد شده و «هکتور کانوی» رئیس انجمن علوم و راهنمای لاکی است که او را برای حل مشکل زهره اعزام میکند.
محل وقوع داستان ایستگاه فضایی در مدار زهره و قایقی فضایی است که بهسمت سطح سیاره حرکت میکند. ستارهٔ زهره سیارهای پوشیده از ابرهای ضخیم سفید و خاکستری توصیف شده که هیچچیز از سطح آن قابل مشاهده نیست. زهره در این داستان جوّی متلاطم و ناپایدار دارد. دو ایستگاه فضایی که در مدار زهره قرار دارند و هر سه ساعت یکبار سیاره را دور میزنند، بهعنوان پایانههای ورودی برای کشتیهای فضایی عمل میکنند؛ زیرا جوّ زهره برای ورود مستقیم سفینههای بزرگ مناسب نیست. در این رمان با قایقهای فضایی با بالهای جمعشونده روبهرو میشوید که میتوانند از مدار وارد جو شوند؛ همچنین لاکی و بیگمن لباسهای فضایی خاصی دارند که برای بیوزنی طراحی شده است. توصیفات علمی از زهره، جوّ آن، روشهای سفر فضایی و فناوریهای آینده فضایی علمیتخیلی را ایجاد کرده است. مکالمات شوخطبعانهٔ بیگمن و لاکی حس ماجراجویی و رفاقت را زنده نگه میدارد.
مجموعهٔ «لاکی استار» در دههٔ ۱۹۵۰ نوشته شد. داستانهای این مجموعه بر اساس دانش ستارهشناسی آن زمان شکل گرفته است. «آیزاک آسیموف» گفته است که در طول ۲۵ سال پس از انتشار اولیه، اطلاعات علمی دربارهٔ منظومهٔ شمسی بهطور چشمگیری تغییر کرده است. او بهطور خاص دربارهٔ رمان «لاکی استار و اقیانوسهای زهره» (نوشتهشده در سال ۱۹۵۳ میلادی) صحبت کرده و توضیح داده است که در آن زمان تصور میشد زهره دارای اقیانوسهای وسیع باشد، اما کاوشگر «مارینر ۲» در سال ۱۹۶۲ نشان داد که سطح زهره بسیار داغ، خشک و پوشیده از دیاکسیدکربن است و نه مکانی برای اقیانوسها؛ همچنین پژوهشهای بعدی نشان داد دورهٔ چرخش زهره ۲۴۳ روزِ زمینی است و برخلاف جهت سایر سیارهها میچرخد. نویسندهٔ رمان حاضر تأکید میکند که اگر امروز این داستان را مینوشت، مجبور بود پیرنگ آن را مطابق با یافتههای جدید تغییر دهد. «لاکی استار و راهزنان سیارکها» و «دیوید استار؛ یکهتاز فضا» کتاب اول و دوم از مجموعهٔ یادشده هستند. در سال ۱۹۹۱ از کتاب «لاکی استار و اقیانوسهای زهره» توسط «فرناندو فرناندز» برای تولید یک کتاب مصور (Comic) اقتباس شد.
خلاصه داستان لاکی استار و اقیانوس های زهره
«لاکی استار» و «بیگمن» به ستارهٔ زهره میروند. آنها از ایستگاه فضایی بدون گرانش به یک قایق سیارهای منتقل میشوند که آنها را به سطح زهره میبرد. بیگمن در طول مسیر از دیدن زهره شگفتزده میشود، اما لاکی او را به خداحافظی با خورشید تشویق میکند. آنها در قایق فضایی با دو خلبان روبهرو میشوند که سبیلهای ضخیمشان نشانهای از فرهنگ زهرهایها است. لاکی در این سفر به مأموریتی مرموز فکر میکند؛ مأموریتی که مربوط به «لو ایوانز»، هماتاقی سابقش است. ایوانز که برای تحقیق به زهره فرستاده شده بود، اکنون متهم به فساد شده و در پیامی مرموز از لاکی خواسته از زهره دور بماند. این پیام شک و نگرانی لاکی را برمیانگیزد و او مصمم میشود حقیقت را کشف کند.
چرا باید کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره را بخوانیم؟
با مطالعهٔ این اثر به فضا میروید تا با مفاهیم عمیق انسانی آشنا شوید.
کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به نوجوانانِ دوستدارِ ادبیات داستانی قرن ۲۰ آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آیزاک آسیموف
آیزاک آسیموف (Isaac Asimov) نویسندۀ آمریکایی روستبار در ۲ ژانویۀ ۱۹۲۰ در استان اسمالنسک در شوروی متولد شد و در ۶ آوریل ۱۹۹۲ درگذشت. او در سبکهای علمی - تخیلی، فانتزی و وحشت آثاری برجسته خلق کرده است. خانوادهاش در پنجسالگی او به آمریکا مهاجرت کردند. از کودکی به دو زبان ییدیش و انگلیسی مسلط بود، اما روسی نیاموخت. در مغازۀ لبنیاتفروشی خانوادگی که مجلات علمی - تخیلی نیز عرضه میشد، به این سبک علاقهمند شد و در یازدهسالگی نوشتن را آغاز کرد. نخستین داستانش با عنوان «گشتی در حوالی سیارک وستا» در سال ۱۹۳۸ و داستان معروف «شبانگاه» در ۱۹۴۱ میلادی منتشر شد. شهرت این نویسنده بهویژه بهدلیل تدوین «قوانین سهگانۀ رباتیک» است و دانشنامۀ بریتانیکا او را واضع واژۀ رباتیک در زبان انگلیسی میداند. آیزاک آسیموف بیش از ۵۰۰ کتاب در حوزههای مختلف بهجز فلسفه نوشته و سیارک «آسیموف ۵۰۲۰» به افتخار او نامگذاری شده است. او مجموعهٔ «لاکی استار» را در دههٔ ۱۹۵۰ نگاشت. «لاکی استار» شخصیت اصلی این مجموعه رمان است. نوجونان با مطالعهٔ این مجموعه با فضایی فانتزی و علمی - تخیلی همراه میشوند و به فضا سفر میکنند.
نظر افراد و مجلههای مشهور درباره کتاب یا نویسنده
«ویلیهیرز گرسون» در نوشتهای در نیویورک تایمز، رمان حاضر را اثری پرتعلیق، طناز، دارای پیچیدگیهای داستانی و جذاب توصیف کرده است. منتقد دیگری به نام «گروف کانکلین» این اثر را برتر از دو قسمت اول مجموعه دانسته و آن را داستانی رنگارنگ و هیجانانگیز و تریلری واقعی برای همهٔ سنها توصیف کرده است.
بخشی از کتاب لاکی استار و اقیانوس های زهره
«چگونه میتوان در برابر حملهٔ ذهنی سد ساخت؟ لاکی میل به مقاومت داشت، ولی هیچ ماهیچهای نبود که بتواند آن را منقبض کند، هیچ گاردی نبود که بتواند بگیرد، و هیچ راهی نبود که بتواند خشونت را علیه کسی که آن را وارد میکرد برگرداند. صرفاً باید همانی میماند که بود، باید در برابر تمام انگیزههایی که به درون ذهنش سرازیر بود و نمیتوانست مطمئن باشد که متعلق به خودش هستند یا نه، مقاومت میکرد.
و از کجا میتوانست بگوید که کدام انگیزهها متعلق به خودش هستند؟ خودش میخواست چه کار کند؟ خود او بیش از هر چیزی میخواست که چه کاری را انجام دهد؟
هیچچیزی وارد ذهنش نشد. ذهنش تهی بود. مطمئناً باید چیزی میبود. او که بدون نقشه به این بالا نیامده بود.
این بالا؟
پس حتماً باید بالا آمده باشد. در آغاز آن پایین بود.
از جایی در اعماق ذهنش فکر کرد که حتماً همین است.
او در یک کشتی بود. از ته دریا به این بالا آمده بود. حالا هم روی سطح آب بود. بسیار خب. بعد چه؟
چرا به سطح آمده بود؟ به شکل مبهمی به یاد میآورد که زیر سطح جایشان امنتر بود.
با دشواری بسیار سرش را خم کرد، چشمانش را بست و دوباره بازشان کرد. افکارش خیلی کند شده بودند. او باید خبری را... در بارهٔ چیزی... به جایی میرساند.
باید خبر میرساند.
خبر میرساند.
بالاخره از مانع گذشت! مثل این بود که در جایی کیلومترها در عمق خودش با شانهاش دری را هل میداد و آن در ناگهان باز شده بود. برق واضحی از هدف به چشمش خورد و چیزی را به یاد آورد که فراموش شده بود.
و البته رادیوی کشتی و ایستگاه فضایی را.
با صدایی گرفته گفت: «هنوز من رو نگرفتین. صدام رو میشنوین؟ من هنوز به یاد میآرم و به کارم ادامه میدم.»
پاسخی در کار نبود.»
حجم
۱۴۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۴۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه