کتاب دو سال تعطیلات
معرفی کتاب دو سال تعطیلات
کتاب دو سال تعطیلات نوشتهٔ ژول ورن و ترجمهٔ مرضیه کردبچه است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان فرانسوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب دو سال تعطیلات
کتاب دو سال تعطیلات برابر با یک رمان فرانسوی است که نامهای دیگری مانند «تعطیلات دوساله»، «آوارگان جزیره» و «داستان پانزده پسر» هم داشته است. این رمان که نخستینبار در در سال ۱۸۶۰ میلادی منتشر شد، داستان پانزده پسر هشت تا چهاردهسالهٔ انگلیسی و فرانسوی است که در آموزشگاه شبانهروزی معتبر و محبوبِ «شرمان» در شهر آوکلند، پایتخت نیوزیلند (مستعمرهٔ مهم انگلستان در اقیانوس آرام) درس میخواندند. دو ماه تعطیلات، آزادی و خوشگذرانی برای آنها شروع شده بود و پدر و مادرشان در فکر تفریحی برای آنها بودند؛ بنابراین تصمیم گرفتند برای آنها یک کشتی دو دکله آماده کنند و آنها را برای این تعطیلات به یک سفر دریایی ششهفتهای بفرستند. آنها پس از ازدستدادن کشتیشان در یکی از جزایر متروک اقیانوس آرام جنوبی، گرفتار میشوند و این تعطیلات دوماهه به تعطیلاتی دوساله تبدیل میشود. با آنها همراه شوید در رمانی به قلم ژول ورن.
خواندن کتاب دو سال تعطیلات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ژول ورن
ژول ورن در سال ۱۸۲۸ در شهر نانت در فرانسه به دنیا آمد و در ۱۹۰۵ درگذشت. او یک رماننویس مشهور است. ژول ورن ۸۰ رمان (یا داستان بلند) نوشته است؛ همچنین تعداد بسیاری کتاب عامهفهم مانند جغرافیای مصور فرانسه و مستعمراتش (۱۸۶۸)، تاریخ سفرهای بزرگ و جهانگردان بزرگ (۱۸۷۸)، کریستف کلمب (۱۸۸۳) را نوشت و حدود ۱۵ نمایش را بهتنهایی یا با همکاری دیگران به روی صحنه برد. او نوشتن را با نگارش شعر و نمایشنامه آغاز کرد. در ۱۸۴۴ در دبیرستان نانت ثبتنام کرد و آنجا علوم بلاغت و فلسفه آموخت. پس از گرفتن دیپلم، در رشتۀ حقوق مشغول به تحصیل شد. او را میتوان صنعتگری اعجابانگیز در خلق داستانهای خیالی، افسونگری با جذابیتهای بیپایان و تا حدی مانند پیشگویی که قادر است عجیبترین اختراعات علمی نیمقرن بعد (یا حتی یک قرن بعد) را پیشبینی کند، دانست. او انسان عصر خود بود؛ کسی که به اکتشافات علمی آن دوره علاقهمند بود و با دقت و وسواس آنها را دنبال میکرد. شهرت این نویسنده به بیش از یک قرن میرسد؛ یعنی از سالهای ۱۸۶۳ - ۱۸۶۵ که اولین رمانهای مهمش به چاپ رسیدند؛ «پنج هفته در بالن» و «سفر به مرکز زمین» و «از زمین تا ماه». ژول ورن با کشتیهای خود به سفر میرفت. در سالهای ۱۸۸۶ - ۱۸۸۷، پس از یک اتفاق ناگوار که چیز زیادی از آن نمیدانیم، کشتی تفریحی خود را میفروشد و از زندگی آزاد و پرسفر خود دست میکشد. پس از این، او وقت خود را صرف امور شورای شهر میکند. سرانجام ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵، در خانهاش در آمیئن، پس از گذراندن یک زندگی پرفرازونشیب چشم از جهان فرو میبندد. نام بعضی دیگر از آثار ژول ورن را در فهرست زیر بخوانید:
«فرزندان ناخدا گرانت» (۱۸۶۷)، «بیستهزار فرسنگ زیر دریا» (۱۸۶۹)، «دور دنیا در هشتاد روز» (۱۸۷۳)، «جزیرۀ اسرارآمیز» (۱۸۷۴)، «میشل استروگف» (۱۸۷۶)، «هندوهای سیاه» (۱۸۷۷)، «ناخدای پانزدهساله» (۱۸۷۸)، «مصایب یک چینی در چین» (۱۸۷۹)، «پانصد میلیون بگوم» (۱۸۷۹)، «اشعۀ سبز» (۱۸۸۲)، «کرابان لجباز» (۱۸۸۳)، «مجمعالجزایر در آتش» (۱۸۸۴)، «ماتیاس سندورف» (۱۸۸۵)، «روبور فاتح» (۱۸۸۶)، «دو سال تعطیلات» (۱۸۸۸)، «کاخ کارپاتها» (۱۸۹۲)، «جزیرۀ پروانهدار» (۱۸۹۵)، «در برابر پرچم» (۱۸۹۶)، «اورنوک باشکوه» (۱۸۹۸)، «یک درام در لیونی» (۱۹۰۴) و «استاد جهان» (۱۹۰۴).
بخشی از کتاب دو سال تعطیلات
«وضعیت موجود. ــ احتیاطهای بهعملآمده. ــ زندگی تغییریافته. ــ درخت مادهگاو. ــ آنچه دانستنش مهم بود. ــ پیشنهاد کِیت. ــ فکری در سر بریان. ــ پروژهاش. ــ گفتگو. ــ تا فردا.
جمعشان جمع شده بود، و حتی با یک عضو جدید بیشتر هم شده بودند ــ همان کیت مهربان که در پی ماجرای وحشتناکی به ساحل ماسهای جزیرهٔ شرمان پرت شده بود. بهعلاوه، حالا تفاهم در غار فرانسوی داشت برقرار میشد ــ تفاهمی که دیگر نبایست چیزی بر همش میزد. هرچند دونیفان هنوز به خاطر اینکه رئیس آن کلنی نوپا نبود کمی افسوس میخورد، دستکم همگی به آنجا برگشته بودند. بله، آن جداییِ دوسهروزه نتایجی به بار آورد. دونیفان بیش از یک بار، بیآنکه چیزی به رفقایش بگوید، بیآنکه بخواهد به اشتباهاتش اعتراف کند، در حالی که خودپسندیاش بلندتر از منفعت شخصیاش با او حرف میزد، خوب فهمیده بود لجبازیاش داشت چه حماقتی به بار میآورد. از طرف دیگر، ویلکوکس، کروس و وب هم همین احساس را داشتند. تازه، پس از فداکاریای که بریان در حق دونیفان کرده بود، پسرک تسلیم احساسات خوشایندی شده بود که دیگر نبایست از آن دست میکشید.
افزون بر این، غار فرانسوی را که در معرض هجوم هفت اوباش قوی و مسلح بود خطری جدی تهدید میکرد. بیتردید، به نفع والستون بود که دنبال راهی برای ترک فوری جزیرهٔ شرمان باشد؛ اما اگر به وجود کلنی کوچکی مشکوک میشد که هر آنچه او کم داشت در اختیار داشت، از حملهای که تماماً به نفعش بود دست نمیکشید. مهاجران جوان مجبور شدند بهدقت احتیاط کنند که تا والستون و دارودستهاش از جزیره نرفتهاند، دیگر از ریوزلاند دور نشوند، و مگر در مواقع ضروری اطراف دریاچهٔ خانواده آفتابی نشوند.
و اول از همه, بایست میفهمیدند که آیا دونیفان، ویلکوکس، وب و کروس وقت برگشتنشان از ساحل سنگی سِوِرن به خرسسنگ متوجه چیزی نشدهاند که به حضور ملوانان سورن مشکوکشان کند؟
دونیفان پاسخ داد: «هیچچیز. در واقع برای برگشتن به دهانهٔ شرقرود، از همان راهی نرفتیم که برای رسیدن به شمال رفته بودیم.»
گوردون توضیح داد: «با این حال شکی نیست که والستون به سمت شرق رفته.»
دونیفان گفت: «موافقم؛ اما مجبور شده از کنار ساحل برود، در حالی که ما مستقیم از جنگل راش برگشتیم. نقشه را بردار، میبینی که جزیرهٔ بالادستِ خلیج ناامیدی بهوضوح کمانی را شکل میدهد. آنجا منطقهٔ پهناوری است که این اوباش توانستهاند بدون اینکه خیلی از محل رها کردن قایقشان دور شوند دنبال سرپناهی بگردند. ــ راستی آیا کیت میتواند به ما بگوید جزیرهٔ شرمان تقریباً در کدام ناحیهٔ دریا واقع شده؟»
گوردون و بریان پیشتر در این باره از کیت پرسیده بودند، اما او نتوانسته بود پاسخی بدهد. پس از آتشسوزی سِوِرن، وقتی ناخدا ایوانس سکان قایق نجات سهبادبانه را به دست گرفته بود، طوری مسیریابی کرده بود که از نزدیکترین راه به قارهٔ آمریکا برسد، و لابد جزیرهٔ شرمان خیلی از آن دور نبود. باری، او هرگز نام این جزیره را که طوفان به سمت آن کشیده بودشان به زبان نیاورده بود. با این حال، چون بیشک مجمعالجزایر بسیاری در فاصلهٔ نسبتاً کمی از آنها بودند، دلایل قابل قبولی وجود داشت که والستون بخواهد به آنها برسد، و تا آن وقت، نفعش در آن بود که در ساحل شرقی بماند. در واقع، در صورتی که موفق میشد قایقش را تعمیر کند، زحمت زیادی برای راندن به سوی خشکیای در آمریکای جنوبی نداشت.»
حجم
۱۶٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۱۶٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه