کتاب انرژی مغز
معرفی کتاب انرژی مغز
کتاب انرژی مغز نوشتهٔ کریستوفر ام. پالمر و ترجمهٔ ندا پوستی زاده است. انتشارات بله این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک راهنمای علمی و عملی برای درک سلامت روان و بهبود درمان برای اضطراب، افسردگی، PTSD ،OCD و موارد دیگر است.
درباره کتاب انرژی مغز
کتاب انرژی مغز با ترکیب دانش علمی و تجربیات بالینی، راهکارهای جدیدی برای درک و درمان بیماریهای روانی ارائه میدهد. این کتاب به ارتباط میان متابولیسم و سلامت روان پرداخته و نشان میدهد که با اصلاح تغذیه و شیوه زندگی، میتوان به بهبود بیماریهای روانی کمک کرد. دکتر پالمر با رویکردی متفاوت و نوآورانه، به اهمیت متابولیسم در سلامت روان تاکید میکند و میتواند تغییرات قابل توجهی در روشهای درمانی ایجاد کند. این کتاب نه تنها برای متخصصان، بلکه برای هر فردی که به دنبال بهبود وضعیت روانی خود است، منبعی ارزشمند و کاربردی است. با توضیحات دکتر پالمر در این کتاب، خوانندگان میتوانند با روشهای جدید و موثری برای مقابله با اضطراب، افسردگی، و اختلالات روانی آشنا شوند و به سمت بهبود و بهبودی معنوی خود حرکت کنند.
خواندن کتاب انرژی مغز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران سلامت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انرژی مغز
«برای درک بهتر یکی از اختلالات روانی شناختهشده، یعنی افسردگی عمده، به بررسی آن میپردازیم. افسردگی عمده با افسردگی عادی که همه ما گاهی تجربه میکنیم، متفاوت است. افراد مبتلا به افسردگی عمده اغلب احساس غم و ناراحتی میکنند و ممکن است با خستگی، مشکل در تمرکز و اختلال در خواب دست به گریبان باشند. این اختلال میتواند باعث شود که فرد توانایی لذت بردن و احساس خوشحالی از زندگی را از دست بدهد و حتی ممکن است او را دچار احساسات شدید ناامیدی و افکار خودکشی کند. برای تشخیص افسردگی عمده، باید حداقل پنج علامت از مجموع نه علامت موجود، بهمدت دستکم دو هفته در فرد مشاهده شود.
عوامل خطر متعددی که میتوانند فرد را مستعد ابتلا به افسردگی عمده کنند بهخوبی شناختهشدهاند. این عوامل شامل وجود سابقه خانوادگی افسردگی، استرسهای زندگی مانند مرگ یکی از عزیزان، پایان یافتن یک رابطه، تعارض در محل کار یا مدرسه، و تجربه آزار جسمی و جنسی است. مشکلات هورمونی متفاوتی نیز در این فهرست قرار دارند، مثل کمکاری تیروئید، افزایش سطح کورتیزول و تغییرات هورمونی در زنان که میتواند خطر افسردگی را در دوران پس از زایمان یا قاعدگی افزایش دهد. بهطور کلی، زنان دو برابر بیشتر از مردان در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند. مصرف بیش از حد الکل یا مواد مخدر نیز یکی دیگر از عوامل خطر است و حتی برخی داروهای تجویزی مانند آنتیبیوتیکها یا داروهای فشارخون نیز میتوانند خطر را افزایش دهند. مسائل اجتماعی مثل قلدر شدن، نداشتن دوستان یا احساس تنهایی نیز میتوانند خطر افسردگی را افزایش دهند. فقر، سوءتغذیه و زندگی در محیطهای ناامن نیز به این فهرست اضافه میشوند. اختلال خواب، چه بیش از حد و چه کمتر از حد، نیز میتواند افراد را در معرض خطر افسردگی قرار دهد. بیماریهای جسمی مختلف مانند درد مزمن، دیابت، بیماری قلبی و آرتریت روماتوئید هم از عوامل خطر بهشمار میروند. سرطان نیز یک عامل خطر است، اما نه بهشکلی که شاید تصور شود. اغلب افراد پس از تشخیص سرطان دچار استرس میشوند و فرض میکنند که تشخیص ویرانگر میتواند منجر به افسردگی شود. این برای برخی افراد اتفاق میافتد، اما گاهی افراد پیش از تشخیص سرطان بالینی، افسرده میشوند. این امر بهویژه در مورد سرطان پانکراس رایج است؛ برخی افراد بدون دلیل خاصی افسرده میشوند و چند ماه بعد متوجه میشوند که به سرطان پانکراس مبتلا هستند. تقریباً تمام بیماریهای عصبی با افزایش احتمال افسردگی همراه هستند، از جمله سکته مغزی، مولتی پل اسکلروزیس، بیماری پارکینسون، آلزایمر و صرع.، افراد مبتلا به سایر اختلالات روانپزشکی علاوه بر اختلال اصلیشان بهطور قابلتوجهی در معرض خطر بالای ابتلا به افسردگی عمده نیز هستند،.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۳ صفحه