کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
معرفی کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد نوشتهٔ آلبرت آلیس و آرتور لانگ و ترجمهٔ امیر محرابی و امید طالع پور است. انتشارات باران خرد این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد مجموعهای از مهارتهای لازم برای مقابله با برخی شرایط را گرد آورده است. با مطالعهٔ این کتاب، مهارتهایی را به دست میآورید که در شرایط مختلف کارآیی دارد. با آموختن این مهارتها و به کار بستن این راهکارها میتوانید هر زمانی که کسی دکمهٔ اعصابتان را فشار داد، واکنش صحیح نشان بدهید و نگذارید کسی اعصابتان را به هم بریزد. این کتاب به قلم آرتور لانگ و آلبرت الیس کوشیده است به ما نشان دهد که چطور میتوان فعال، سرزنده و با شورونشاط و حتی متوقع زندگی کرد و قربانی تلاشهای خود نبود. این کتاب دربردارندهٔ مجموعهٔ قدرتمندی از مهارتها است تا رؤسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان و دیگر کسانی که هر روز با آنها سروکار داریم، نتوانند اعصابمان را به هم بریزند! بهندرت همهٔ این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما میشوند، اما بسیاری از ما گاه اجازه دادهایم کسی دکمهٔ اعصابمان را فشار دهد. دنیای امروز میتواند تا حدودی گیجکننده باشد؛ نهفقط در سطح جهانی بلکه در زندگی روزمره. تعجبی ندارد که در این دوران اشخاص و مسائلی اینچنینی بهراستی میتواند دکمههای اعصاب ما را فشار دهد. کتاب حاضر روشهایی خاص و واقعبینانه را در اختیار ما قرار داده است تا اشخاص و موضوعات را از فشاردادن دکمههایمان بازداریم. در این کتاب از حرفوحدیثهای نظری و روانشناسی سادهانگارانه و یا روش مثبتاندیشی سطحیْ خبری نیست؛ در عوض به مجموعهای از مهارتهای بسیار خاص اشاره شده است که وقتی اشخاص و موضوعات دکمهٔ اعصابتان را فشار میدهند، طرز واکنش شما را در جهت درست هدایت میکند.
خواندن کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد
«بخش ۸: پدری و مادریکردن: آزمون یکی مانده به آخر
اولین قدم در یادگرفتن اینکه به فرزندانتان اجازه ندهید تا اعصابتان را به هم بریزند، پذیرفتن این حقیقت است که آنها میتوانند مثل عوضیهایی واقعی رفتار کنند؛ نه به این معنی که آنها عوضی هستند، بلکه آنها اغلب میتوانند به شکلی نفرتانگیز رفتار کنند و همچنین شما باید از آن خوشتان بیاید، آن را تحمل و یا به آن بیمحلی کنید. معمولاً رفتارهای چندشآوری را در آنها میبینیم؛ اما همچنان باز هم ما را متعجب میکنند. وقتی آنها به شکلی نفرتانگیز رفتار میکنند، میتوانیم خود را بهطور غیرمستقیم ناراحت، عصبی، مأیوس، پریشان و هراسان کنیم و بهسبب چیزهای بسیاری که وجود دارند، ناراحت شویم!
آنها باید رویکردهای فوقالعادهای دربارهٔ مدرسه، نمرهها و شغل آیندهشان داشته باشند، اتاقشان را مرتب نگه دارند (تمیز، بدون هیچ پوستر، تابلو و دکور عجیبوغریبی)، بهخوبی با خواهران و برادرانشان همراهی کنند و نسبت به همهکس و همهچیز به روشی سنجیده، باملاحظه، مسئولانه، حساس، صمیمی و مثبت رفتار و عمل کنند. آنها نباید فقط رویکردهایی درست داشته باشند، بلکه باید دانشآموزانی ممتاز (در کلاسهای تیزهوشان، ورزشکارانی برجسته، عضوی از گروه موسیقی، هنرمند، رئیس کلوپ نمایش و نخبهٔ کامپیوتر) باشند و هرگز درگیر روابط (زودهنگام) جنسی، مواد مخدر یا خشونت نشوند، باید جایزهٔ محبوبترین چهره را بگیرند، پس از اتمام درسشان، بهعنوان شاه یا ملکه به دانشگاه بروند و برای موفقشدن، بیشترین احتمال را داشته باشند و بهطورکلی، بهترین آدم روی زمین باشند. البته بعضی از ما به نمرههای قبولی و اینکه سابقهٔ کیفری نداشته باشند، راضی میشویم!»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه