کتاب مخلوق من میثاق مختاری نژاد + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب مخلوق من

کتاب مخلوق من

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مخلوق من

کتاب الکترونیکی «مخلوق من» نوشتهٔ میثاق مختاری‌نژاد و منتشرشده توسط انتشارات فروغ سیمرغ، داستانی معاصر در ژانر رمان و داستان‌های فارسی قرن ۱۵ است. این اثر با روایتی اول‌شخص، زندگی مردی را دنبال می‌کند که پس از تجربهٔ خودکشی ناموفق، درگیر اعتراف به قتل چند نفر و مواجهه با پیامدهای روانی و اجتماعی آن می‌شود. «مخلوق من» به بررسی لایه‌های روانی شخصیت اصلی و روابط پیچیده‌اش با اطرافیان می‌پردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مخلوق من

«مخلوق من» در فضایی واقع‌گرایانه و تلخ، داستان مردی را روایت می‌کند که پس از یک اقدام به خودکشی، در بیمارستان به هوش می‌آید و کم‌کم پرده از رازهایی برمی‌دارد که زندگی‌اش را به سراشیبی سقوط کشانده‌اند. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های روانی، بحران هویت و تنهایی در جامعه پررنگ است و نویسنده با الهام از این فضا، شخصیت‌هایی خلق کرده که هرکدام بار سنگینی از گذشته و گناه را بر دوش می‌کشند. روایت کتاب از زبان اول‌شخص است و مخاطب را به درون ذهن و خاطرات شخصیت اصلی می‌برد؛ جایی که مرز میان واقعیت و توهم، گناه و مجازات، و حقیقت و دروغ باریک می‌شود. نویسنده با استفاده از عناصر روان‌شناختی و اجتماعی، تصویری از زندگی در حاشیه و تقابل انسان با وجدان و سرنوشت را ترسیم می‌کند. فضای داستان عمدتاً در بیمارستان، زندان و تیمارستان می‌گذرد و شخصیت‌ها با گذشتهٔ خود و انتخاب‌هایشان روبه‌رو می‌شوند. این اثر به نوعی بازتابی از جامعه‌ای است که در آن، مرزهای اخلاقی و انسانی به چالش کشیده می‌شود.

خلاصه کتاب مخلوق من

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با به هوش آمدن شخصیت اصلی در بیمارستان آغاز می‌شود؛ او پس از مصرف بیش از حد قرص آرام‌بخش، از کما بیرون آمده و با واقعیت تلخ خودکشی ناموفقش روبه‌رو می‌شود. در ادامه، مخاطب با گذشتهٔ او آشنا می‌شود: مردی تنها که پس از مرگ مادر و جدایی از همسرش، حضانت دخترش را از دست داده و درگیر احساس گناه و پوچی است. او در گفت‌وگو با دکتر میرا، فیزیوتراپیست بیمارستان، کم‌کم به قتل پنج نفر اعتراف می‌کند؛ قتل‌هایی که هرکدام به بهانهٔ مجازات گناهکاران و با الهام از خواب‌ها و توهماتش انجام شده‌اند. شخصیت اصلی مدعی است مأموریتی الهی برای مجازات هفت گناهکار دارد و قتل‌ها را با حمایت نیرویی غیبی انجام داده است. پس از افشای اعترافات، او به زندان منتقل می‌شود و در بند اعدامی‌ها با شخصیت‌هایی از طبقات مختلف جامعه آشنا می‌شود. روایت، زندگی روزمره و مناسبات زندان را با جزئیات نشان می‌دهد. در ادامه، وکیل تسخیری او تلاش می‌کند با اثبات اختلال روانی، حکم اعدام را به بستری در تیمارستان تغییر دهد. شخصیت اصلی پس از انتقال به تیمارستان، در جست‌وجوی قاتل واقعی میان بیماران است و با افراد مختلفی روبه‌رو می‌شود که هرکدام داستان و زخم خود را دارند. او در نهایت با مرگ یکی از بیماران، بار دیگر با عذاب وجدان و معنای مأموریت خود مواجه می‌شود و در تردید میان گناه، مجازات و رستگاری باقی می‌ماند.

چرا باید کتاب مخلوق من را خواند؟

این کتاب با روایتی صریح و بی‌پرده، به سراغ موضوعات حساسی چون خودکشی، قتل، عذاب وجدان و بحران هویت می‌رود. «مخلوق من» تجربه‌ای متفاوت از مواجهه با ذهن آشفته و پرتنش یک شخصیت اصلی را ارائه می‌دهد و مخاطب را به سفری درونی میان واقعیت و توهم می‌برد. پرداختن به مناسبات زندان و تیمارستان، و نمایش لایه‌های پنهان روابط انسانی، از ویژگی‌های شاخص این اثر است. خواننده با مطالعهٔ این کتاب، با پرسش‌هایی دربارهٔ مرز گناه و مجازات، مسئولیت فردی و معنای رستگاری روبه‌رو می‌شود.

خواندن کتاب مخلوق من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای علاقه‌مندان به داستان‌های روان‌شناختی، اجتماعی و معمایی مناسب است. کسانی که دغدغه‌هایی مانند بحران هویت، تنهایی، عذاب وجدان یا تجربهٔ زیسته در حاشیهٔ جامعه دارند، می‌توانند با فضای کتاب ارتباط برقرار کنند. همچنین برای مخاطبانی که به روایت‌های اول‌شخص و شخصیت‌پردازی عمیق علاقه دارند، این اثر جذاب خواهد بود.

بخشی از کتاب مخلوق من

«خندیدم و گفتم: «دعا کنی یا رمال؟ تو که هنوز کف دستمو ندیدی؟» به چشم‌هایم زل زد و گفت: «چشمهات دروغ نمی‌گن.» این حرف را مادرم زمانی که چیزی از او مخفی می‌کردم. به من می‌گفت. پا شد و رفت. همان لحظه سینا با کتفش به تنه کوچک به من زد و گفت: «رفتی تو هپُروت. طرف یه جمله خوشکل یه جا پیدا کرده این جا خرجش کرد. هدفش هم سرکیسه کردن توئه.» گفتم: «پس چرا پول نگرفت؟» سینا گفت: «همه آرتیست شدن. این ترفندشونه. برو پهش پول بده. ببین چقدر تیخت سی ([ن8د) دویدم تا به او رسیدم. همه پول توی جیبم را در آوردم و دو دستی به او تقدیم کردم. صورتش را جلو آورد و بو کرد و گفت: «پولت بوی خاک میده. مثل خودت. خاک آدمو زمین گیر می کنه. به درد من نمی خوره و رفت.» زمانی که داشت می‌رفت بهم گفت: «از آتش دوری کن.» « آتش اول روحت را و آتش دوم جسمت را نابود می‌کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۳۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱ صفحه

حجم

۲۳۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان