
کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم)
معرفی کتاب جنگ و صلح (کتاب اول و دوم)
جنگ و صلح نوشتهی لئو تولستوی رمانی است که میتوان آن را مطالعهی پانوراما از جامعهی روسیه در اوایل قرن نوزدهم نامید. این رمان با تسلط بر جزئیات واقعگرایانه و تحلیلهای روانشناختی شاهکار ادبیات روسیه و یکی از رمانهای بزرگ جهان به حساب میآید. کتاب را انتشارات امیرکبیر با ترجمهی کاظم انصاری منتشر کرده است. نسخهی الکترونیکی آن را میتوانید از طاقچه دانلود و خریداری کنید.
دربارهی کتاب جنگ و صلح
جنگ و صلح تلفیقی از تخیل نویسنده با واقعیت تاریخی است. تولستوی نوشتن این رمان را در ۱۸۶۳ آغاز کرد. اولین پیشنویس آن در همین سال تکمیل و در ۱۸۶۵ قسمت اول آن با عنوان «۱۸۰۵ » در نشریهای منتشر شد. بخشهای دیگری از این کتاب نیز تولستوی با پایانی متفاوت تا ۱۸۶۷ منتشر شدند. سرانجام متن کامل آن در ۱۸۶۹ چاپ شد. مردم روسیه که آن را تکهتکه خوانده بودند از این نسخهی کامل استقبال کردند و تمام نسخهها فروخته شد. بعد از آن کتاب با سرعت زیادی به زبانهای دیگر هم ترجمه شد. متن استاندارد روسی جنگ و صلح چهار جلد دارد. تقریباً نیمهی اول رمان به شخصیتهای داستانی مربوط میشود و قسمتهای آخر شامل افکار تولستوی دربارهی ماهیت جنگ، قدرت و تاریخ میشود.
جنگ و صلح بهخاطر واقعگراییاش معروف است. تولستوی برای نوشتن آن تحقیقات فشردهای را آغاز و از میدانهای جنگ بازدید کرد. وقایع جنگ و صلح در بستر دو جنگ بزرگ میان روسیهی تزاری به سرکردگی تزار الکساندر و فرانسه در زمان ناپلئون بناپارت و یک دورهی فترت بین این دو جنگ جریان دارد. آغاز داستان یعنی سال ۱۸۰۵ همزمان با جنگ اول است و خاتمهی آن حدود هفت سال بعد از جنگ دوم که در ۱۸۱۳ پایان یافته بود. تولستوی برای نشاندادن تأثیرات این جنگ از پنج روایت درهمتنیده مربوط به خانوادههای اشرافزادهی روسی بهره گرفته است. این داستان سه سطح دارد: تاریخی و سیاسی؛ اجتماعی؛ روابط خانوادگی.
خلاصهی رمان جنگ و صلح
نوشتن از خلاصهی جنگ و صلح شاید کار آسانی نباشد؛ زیرا جهان ماجراها و شخصیتهایش آنقدر زیاد و پرجزئیات است که نمیتوان تکتک به هرکدام پرداخت. شروع این رمان در ژوئیهی ۱۸۰۵ در سنپترزبورگ، در مراسمی است که آنا پاولونا، خدمتکار و معتمد ملکه برگزار کرده است. در این مهمانی، بیشتر شخصیتهای رمان به هم معرفی میشوند. در پس مهمانی و شخصیتهای اشرافی آن، نگرانی و ترس از جنگ ناپلئون زیاد است. شخصیتهای این مهمانی یکییکی عازم جبههی اتریش میشوند که تحت فرمان ژنرال کوتوزوف است تا از آن محور ارتش ناپلئون را عقب برانند. در میانهی این جنگها، داستانهای عاشقانه و خانوادگی نیز در جریان است. هرکدام از شخصیتها درگیر عشق، خیانت، قمار و گروههای ماسونی میشود. مثلاً پییر بزوخوف که ماجراهای زیادی را از سر گذرانده به این فکر میافتد که ناپلئون را ترور کند. او که دیوانهی وظیفهی خیالی خود است، به دست نیروهای فرانسوی دستگیر و شاهد اعدامهای متعدد میشود که عمیقاً او را تحت تأثیر قرار میدهد. اما همانطور که در عنوان کتاب هم آمده این جنگ، صلحی هم دارد. جنگی که در پایان آن، هیچکدام از شخصیتها، آنی نیستند که پیش از آن بودند.
چرا باید کتاب جنگ و صلح را بخوانیم؟
خواندن جنگ و صلح تنها تجربهای ادبی نیست بلکه سفر عمیق انسانی و فلسفی است. کتاب روایتی جامع از دورهای تاریخی است و تولستوی با مهارت عجیبش زندگی اشراف، زندگی یک سرباز عادی، جنگ، عشق و رنج انسانی را در کنار هم تصویرسازی میکند. این کتاب فقط وصف جنگ نیست بلکه دربارهی معنای جنگ، افکار و روح انسان در هنگام بحران و تصمیمگیری است. نبوغ تولستوی در شخصیتپردازیها خیرهکننده است. او با قلم قدرتمند خود خواننده را به تفکر دربارهی تاریخ، ارادهی انسان و معنای زندگی وامیدارد. همچنین زمینهی تاریخ رمان روسیهی دورهی جنگ با ناپلئون را با دقتی ستایشآمیز زنده میکند.
خواندن کتاب جنگ و صلح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
به کسانی که رمانهای بلند نهتنها خستهشان نمیکند بلکه به همراهی با شخصیتهایی که در حال رشد هستند، اشتباه میکنند، تغییر میکنند با درون خود درگیر هستند علاقه دارند، به کسانی که عاشق رمانهای تاریخی هستند، به کسانی که از رهگذر خواندن داستان دربارهی تاریخ، سرنوشت و اراده فکر میکنند و بالاخره به کسانی که علاقهمند به ادبیات کلاسیک در سطح جهانی هستند پیشنهاد میکنیم.
معرفی شخصیتها
جنگ و صلح بیش از هرچیز بهواسطهی کثرت شخصیتهایش شهرت دارد که تعداد آنها به حدود پانصد میرسد؛ ازجمله شخصیتهای تاریخی و سیاسی. چهار خانواده در این رمان حضور پررنگ دارند و ماجراها حول آنها روایت میشود: خانوادهی بزوخوف، راستوف، کوراگین و بالکونسکی. در اینجا به مهمترین شخصیتها اشاره میشود.
- پییر بزوخوف: جوانی در دههی بیست زندگی که دستوپاچلفتی، خوشگذران و بیغلوغش است. شخصیت او طی رمان تغییرات زیادی را تجربه میکند.
- آندری بالکونسکی: اشرافزادهای باهوش که چندان توجهی به امور دنیا ندارد؛ اما جنگ، رنج و عشق شخصیتش را رشد میدهد.
- ماریا بالکونسکی: خواهر آندری است. زنی مذهبی و وفادار که در زندگی سختیهای زیادی را پشت سر میگذارد تا به آرامش برسد.
- ناتاشا راستوف: دختر پرشور خانوادهی راستوف که اشتباهات، رشد و بلوغش یکی از محورهای رمان است.
- نیکلای راستوف: برادر ناتاشا و عضوی از ارتش روسیه با روحیهی میهنپرستانه است.
- آناتول کوراگین: اشرافزادهای خوشقیافه اما بیاخلاق و فاسد که حضورش در انحرافات تعدادی از شخصیتها اثرگذار است.
- هلن کوراگین: خواهر آناتول و همسر پییر بزوخوف، زنی سطحی اما زیبا که ازدواجی پرتنش با پییر دارد.
دربارهی لئو تولستوی؛ نویسنده کتاب
لئو تولستوی ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در ملک خانوادگی یاسنایا پالیانا در دوازده کیلومتری تولا و دویست کیلومتری جنوب مسکو به دنیا آمد. او چهارمین فرزند از پنج فرزند کنت نیکولای ایلیچ تولستوی، کهنه سرباز جنگ میهنی ۱۸۱۲ و پرنسس ماریا تولستایا بود. تولستوی مادرش را در دوسالگی و پدرش را در نهسالگی از دست داد و همراه خواهران و برادرانش نزد خویشاوندان بزرگ شد. نوشتههای او نقطهی اوج رمانهای واقعگرایانه شناخته میشوند؛ بهویژه رمانهای جنگ و صلح (۱۸۶۹)، آنا کارنینا (۱۸۷۸) و رستاخیز (۱۸۹۹). تولستوی علاوه بر رمان، چند نمایشنامه و مقالههایی در موضوعات فلسفی، اخلاقی و مذهبی نوشت. زندگی تولستوی با دورههایی از تحولات روحی همراه بود که او را به تصمیمهای ماجراجویانهای کشاند که آخرین آن در روزهای واپسین عمرش بود. او که در کیفیت زندگی زناشویی خود گرفتار تردیدهای جدی شده بود آن را ترک کرد و تنها چند روز بعد در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در حالی که ۸۲ سال داشت در ایستگاه راهآهن آستاپوفو درگذشت.
اقتباسها از کتاب جنگ و صلح تولستوی
اقتباسها از این رمان در سینما، تلویزیون، اپرا و تئاتر زیاد است. یکی از عظیمترین نسخههای سینمایی آن مربوط به دورهی شوروی و سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۷ به کارگردانی سرگئی باندارچوک است. این مجموعه چهار قسمت دارد و وفادارترین نسخه به اصل کتاب است. هر قسمت آن بر بخشی از کتاب تمرکز دارد. نسخهی هالیوودی جنگ و صلح در ۱۹۵۶ به کارگردانی کینگ ویدور و سریال شش قسمتی شبکهی بیبیسی در ۲۰۱۶ به کارگردانی تام هارپر از دیگر اقتباسها است. اپرای جنگ و صلح اثر سرگئی پروکفیف در ۱۹۴۲ اقتباسی موسیقایی از این رمان و یکی از اپراهای مهم روسی در قرن بیستم است.
جوایز و افتخارات کتاب جنگ و صلح
رمان جنگ و صلح به شکل مستقیم جایزهای دریافت نکرد؛ زیرا در زمان انتشار جایزههای ادبی به شکل امروزی وجود نداشت؛ اما همواره به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان شناخته شده و همیشه در فهرستهای بهترین کتابهای تمام دوران قرار داشته است؛ مثلاً در فهرست کتابخانهی کنگرهی آمریکا و دیگر نهادهای معتبر.
نکوداشتهای کتاب جنگ و صلح
بزرگترین نویسندگان معاصر تولستوی مانند داستایفسکی، تورگینف و فلوبر آن را ستودهاند. تورگینف آن را ایلیاد روسی نامید. موزه و یادبودهای متعددی به افتخار تولستوی و رمانش در روسیه وجود دارد؛ مانند موزهی تولستوی در یاسنایا پالیانا (خانهاش که در آن رمان را نوشت) که هر سال در آن بزرگداشت تولستوی و رمانش برگزار میشود. جنگ و صلح یکی از متون حرفهای در رشتهی ادبیات روسیه، تاریخ و مطالعات جنگ و صلح است. در روسیه یادبودهای مجسمهای از تولستوی و شخصیتهای این رمان وجود دارد. تمبر یادبود این رمان نیز در مناسبتهای مختلف منتشر شده است.
ترجمههای فارسی از رمان جنگ و صلح
اولین ترجمهی این رمان را کاظم انصاری در ۱۳۳۴ انجام داد. در ۱۳۷۷ سروش حبیبی ترجمهای دیگر از متن روسی رمان منتشر کرد که به دلیل تسلطش بر زبان مبدأ و مقصد، بهترین ترجمهی ادبی رمان است. ترجمههای متفرقهی دیگری هم از این کتاب وجود دارد؛ مانند شهلا انسانی در نشر دبیر و سوسن اردکانی در قلم تاجیک.
دربارهی کتاب صوتی جنگ و صلح
انتشارات آوانامه کتاب صوتی جنگ و صلح با ترجمهی سروش حبیبی و با صدای آرمان سلطانزاده و جمعی دیگر را منتشر کرده است. جلد اول کتاب آماده و جلدهای دیگر در آینده منتشر خواهند شد.
جملاتی از کتاب جنگ و صلح
اگر سرداران جنگی دو قشون پیرو دلایل منطقی بودند، ظاهراً میبایست برای ناپلئون کاملاً آشکار و واضح باشد که پس از دویست ورست راهپیمایی، اقدام به نبردی که به احتمال قوی با انجام آن یکچهارم افراد ارتش خود را از دست میداد، بیشک او را به سوی انهدام و نابودی سوق خواهد داد.
سؤال من که مرا در پنجاه سالگی به انتحار کشانده بود سادهترین سؤالی بود ک در زوایای ضمیر هر بشری خواه بچهی نادان باشد خواه اعلم مردمان وجود دارد. سؤالی که بدون جوابش چنانکه من به تجربه دریافتهام زندگی محال است. و سؤال این بود که «آنچه امروز میکنم یا فردا خواهم کرد مرا چه ثمر میرساند؟»
نیکلای مباهات میکرد که همسرش بسیار خردمند است و در دل به حقارت خود در قبال روح بلند او معترف بود و بیشتر از این جهت شادمان و مسرور میشد که میدانست نهتنها دل و جانش متعلق به اوست بلکه در صورت و معنی، تکمیلکنندهی وجود وی به شمار میرود.
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۷۲ صفحه