دانلود و خرید کتاب بانوان ماه جوخه الحارثی ترجمه مرلین بوث
تصویر جلد کتاب بانوان ماه

کتاب بانوان ماه

معرفی کتاب بانوان ماه

کتاب بانوان ماه نوشتهٔ جوخه الحارثی، ترجمهٔ مرلین بوث و اکبر بتویی و ویراستهٔ مهدی سجودی مقدم است. انتشارات مهراندیش این رمان معاصر از ادبیات عرب را منتشر کرده است.

درباره کتاب بانوان ماه

کتاب بانوان ماه برابر با یک رمان معاصر از جهان عرب است که به شرح زندگی سه خواهر به نام‌های «مایا»، «اسما» و «خوله»، هر سه از یک خانواده با دیدگاه‌های مختلف پرداخته است. نویسنده به این وسیله، زندگی سه نسل از مردم عمان را در طول قرن بیستم میلادی به‌ویژه پس از پیداشدن نفت در این کشور در دههٔ ۱۹۶۰ به تصویر کشیده است. این رمان، ‌اثر برگزیدهٔ جایزهٔ من‌بوکر است که بیانِ روایی خاصی دارد و بی‌شباهت به رئالیسم جادویی نیست. فصل‌های مختلف این اثر از زبان یک راویِ همه‌چیزدان و یک شخصیت، یعنی «عبدالله»، همسر مایا روایت می‌شود. دخترها در این داستان هر یک نمادی از واکنش‌های متفاوت به تصویری هستند که اجتماع از زنانگیِ ایدئال در دوران تحول سریع اجتماعی - اقتصادی ارائه می‌کند. جوخه الحارثی از دریچهٔ پیگیریِ روابط صمیمی خانوادگیِ شخصیت‌های رمان، ضمن ارائهٔ تمثیلی از روزآمدشدن عمان و در حقیقت گزارشی از تحولات دشوار جوامعی که با فرصت‌ها و فشارهای نو روبه‌رو می‌شوند، داستان پرکششی را بیان کرده است.

خواندن کتاب بانوان ماه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر عرب و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بانوان ماه

«اسماء ناراحت شده بود. مطمئن بود در این مورد حدیثی وجود دارد. شک نداشت که پیامبر خدا (ص) گفته یا در زندگی شخصی‌اش نشان داده است که یک زن، هر شرایطی که داشته باشد، می‌تواند با دیگری هم‌غذا شود. ولی در حضورِ زن مؤذن نمی‌توانست حرفی بزند، چراکه ممکن بود این زن فکر کند که او می‌خواهد به دین خرده بگیرد.

ظریفه داخل شد تا برایشان قهوه بریزد. او تنها زنِ با اصالتِ بردگی بود که اجازه داشت مثل یک زنِ آزاد با دیگران از یک دیس غذا بخورد. در حقیقت، خودش این امتیاز را به خودش داده بود و آن را به خانم‌های دیگر تحمیل کرده بود. ولی کسی هم هیچ‌وقت به این قضیه اعتراضی نداشته یا در موردش با او بحثی نکرده بود. حالا هم شروع کرده بود به بلعیدن تکه‌های شیرینیِ روغنی که توی دهانش یادآور مناسبت‌های خاص بود. با لذت تمام انگشت‌هایش را می‌لیسید و باقیِ روغنِ روی آن‌ها را می‌خورد.

زنِ مؤذن آهسته گفت: «ظریفه به خودت رحم کن. حواست به دیابتت باشه. هیکلت ماشالله! نمی‌شه دقیقاً گفت لاغری.»

ظریفه خنده‌ای کرد و گفت: «از چه چیزِ مرض قند باید بترسم؟ مرگ هرموقع وقتش بشه، می‌آد، خانم جان. لازم نیست خودمون رو به‌خاطرش عذاب بدیم. و هیکلم ماشالله! خیلی هم خوبه. چشم حسود کور! من که به حرفای این دکتورا گوش نمی‌دم. می‌گن مرض قند! من که بهشون اهمیت نمی‌دم؛ دیابت باشه یا نباشه. به‌هرحال، همون‌جور که ضرب‌المثل می‌گه: گوشتِ جوونی؟ پیری می‌خوردش!» دوباره فنجانش را پر کرد و درحالی‌که انگشت‌های تپل و گوشتالویش دور فنجان حلقه زده بود، آن را سرکشید.

زنِ مؤذن خندهٔ کوتاهی کرد. «از خدا طلب مغفرت کن ظریفه! گوشت جوونی را پیری می‌خوره؟ چقدر پیرتر ظریفه؟ خدا خودش رحم کنه، ازبس که آرزوهای آدمیزاد این‌قدر دورودرازه! تو دیگه الآن پنجاه سالته.»

ظریفه شانه‌ای بالا انداخت و گفت: «خب عزیزم پنجاه چیه! من می‌گم پنجاه اوج جوونیه. و پسرم تازه بچه‌دار شده. من برعکسِ خیلی از مردم حتی تا وقتی چهل سالم بود، هنوز مادربزرگ نشده بودم.»

سالمه طوری رفتار می‌کرد که گویی اصلاً توجهی نکرده و طعنهٔ حرفی که ظریفه با منظور زده بود را نگرفته. خودش را با خوردن تکه‌های پرتقال سرگرم کرده بود. برایش اهمیتی نداشت که اوایل دههٔ چهارم زندگی‌اش مادربزرگ شده است، و نسبت به حرف‌های ظریفه اظهار بی‌اعتنایی می‌کرد. ولی زنِ مؤذن دست‌بردار نبود. «درسته ظریفه، خدایی‌ش تو واقعاً هم پیر نیستی، ولی درهرصورت خیلی عجله داشتی. پسرتو خیلی زود زن دادی.»

ظریفه، صاف‌وصوف‌تر نشست، شیرینی را قورت داد و مستقیم توی چشم زنِ مؤذن نگاه کرد. «خدا ببخشدم، نمی‌دونستم شانا چنان افعی‌ایه. پدرش تازه مرده بود و آدم دلش برای مرده‌ها می‌سوزه. مادر بدبختِ بیچاره‌اش، مسعوده، دیوونه شد. با خودم گفتم این دختر فامیله. پیوند خونی باهم داریم، خدا رو خوش نمی‌آد ولش کنیم. به‌هرحال از شما می‌پرسم بهتر بود برای سَنجر زن بگیرم یا بسپارمش دست اون مردایی که دقیقاً می‌دونند دنبال چی هستند؟»

سالمه نگاه تندی به او انداخت و زنِ مؤذن سرش را سخت تکان داد و با عجله گفت: «به‌خاطرِ این حرفا توبه کن.»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۸ صفحه

حجم

۳۱۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۸ صفحه

قیمت:
۲۰۰,۰۰۰
تومان