کتاب موانع پیشرفت
معرفی کتاب موانع پیشرفت
کتاب موانع پیشرفت نوشتهٔ رابرت جی هربولد و ترجمهٔ مهسار مشتاق و احمد سلطانی است. انتشارات ابوعطا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ده گام مهم است که از شما رهبری شجاع میسازد.
درباره کتاب موانع پیشرفت
کتاب موانع پیشرفت به تحلیل عواملی میپردازد که میتوانند مانع از دستیابی افراد و سازمانها به موفقیت شوند. رابرت جی هربولد، که سابقاً مدیر عملیاتی مایکروسافت بود، با ارائهٔ این کتاب تجربیات و بینشهای مدیریتی خود را با مخاطبان به اشتراک میگذارد. هر تیتر در این کتاب بر شناسایی و غلبه بر موانعی تمرکز میکند که بر سر راه پیشرفت فردی و سازمانی قرار دارند. او به بررسی عوامل داخلی و خارجی میپردازد که افراد را از رسیدن به اهدافشان بازمیدارد. این موانع میتوانند شامل مقاومت به تغییر، فرهنگ سازمانی نامناسب، عملکرد ناکارآمد و مدیریت ضعیف باشند. این کتاب راهکارهایی را برای برطرف کردن این موانع ارائه میدهد، مانند:
- خلق رهبری قوی و الهامبخش؛
- تشویق به نوآوری و خلاقیت؛
- ساخت محیطی که در آن تغییر و پیشرفت ترغیب شود؛
- توسعهٔ مهارتهای فردی و تیمی؛
رابرت جی هربولد همچنین تجربیات واقعی و مثالهای قابللمسی از شرکتهایی که با چالشهای مشابه روبهرو بودهاند، به کار میگیرد تا به خوانندگان نشان دهد که چگونه میتوانند با این موانع روبهرو شوند و از آنها عبور کنند. در مجموع، موانع پیشرفت کتابی کاربردی و مدیریتی است که میتواند برای رهبران کسبوکار و افرادی که به دنبال بهبود عملکرد خود و سازمانهایشان هستند، بسیار مفید باشد. این کتاب به آنها کمک میکند تا به موانع شکوفایی خود پی ببرند و راههای مؤثری برای غلبه بر آنها پیدا کنند.
خواندن کتاب موانع پیشرفت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب موانع پیشرفت
«رهبري يك سازمان بسيار هيجانانگيز است. چنين موقعيتي اين فرصت را به شما ميدهد كه بر عملكرد گروه، كارآيي و تأثير آنها مؤثر باشيد. دلپذيرترين بخش رهبري اين است كه دقيقاً متوجه ميشويد چه كاري به خوبي انجام شده و در انجام كدام كارها، سستي ميشود. بدينترتيب ميتوانيد با يك برنامهي حسابشده، همكاري و مشاركت ميان همهي كاركنان را بيشتر كنيد. به كمك يك برنامهي حساب شده، انتخاب راهكارهاي مناسب براي رسيدن به هدف و ارائهي تعريفي درست از موفقيت، ميتوانيد پيروز شويد.
هنگامي كه ميخواهيد در سازمان تغييري ايجاد كنيد، بزرگترين مشكل وجود افرادي است كه از تغيير ميترسند. اين افراد در تمام سازمانها و شركتها حضور دارند. آنها از تأثير تغييرات بزرگ بر شغلشان مطمئن نيستند. آنها هنگام رويارويي با تغييرات، اين استنباط را دارند كه شايد تاكنون كارهاي انجام شده، كافي نبوده به همين دليل، حالت تدافعي به خود ميگيرند. در مقابل هر تغييري در سازمان، بيشك عدهاي مقاومت ميكنند. اما رهبران قوي به اين افراد اجازه نميدهند راه پيشرفت سازمان را مسدود كنند. آنها در عوض براي كاركنانشان توضيح ميدهند كه اين تغيير فرصتي بزرگ است كه ميتواند موفقيت آيندهشان را تضمين كند و بدينترتيب ميكوشند آنان را آرام كرده و ترسشان را از بين ببرند. آنها ميدانند چهطور بايد انگيزهي لازم براي تغيير را در كاركنانشان تحريك كنند. آنها همچنين ميدانند اين تغيير بر تكتك افراد چه تأثيري دارد. همهي اين كارها به ميزان قدرت و توان رهبر بستگي دارد. اولين كسي كه بايد لزوم اين تغيير را درك كرده و بر ترس خود از تغيير غلبه كند، رهبر سازمان است.
اغلب ميگويند مديريت شركتهاي كوچك از مديريت شركتهاي بزرگ راحتتر است. يكي از دلايل قوت گرفتن چنين باوري اين است كه راحتتر ميتوان براي يك شركت كوچك برنامهريزي كرد و در صورت اجرا نشدن، راحتتر ميتوان لزوم آن را ثابت كرد. شفافسازي در مورد كاري كه بايد انجام شود و به سرعت وارد عمل شدن، مزيت بزرگي محسوب ميشود.»
n>»حجم
۹۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۹۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه