کتاب هدف گذاری

کتاب هدف‌ گذاری نوشتۀ مریم همدانی و ویراستۀ زهرا دهقانی است. انتشارات مانیان این کتاب راهنما را روانۀ بازار کرده است. این کتاب برای شناسایی اهداف امروز تا ۱۰ سال بعدِ هر فرد است.

درباره کتاب هدف گذاری

در کتاب هدف گذاری سعی شده با تبیین و روشن‌کردن اهداف روزانه تا سالانه، به‌طور مشخص و دقیق و با بررسی اقدام‌های لازم برای پیشبرد اهداف، نقشۀ دقیق و مناسبی برای افراد وجود داشته باشد. باتوجه‌به فراموشکاربودن انسان، بدون یادآوری و نوشتن دقیق اهداف، نمی‌توان آن‌ها را مدیریت کرد. نویسنده معتقد است که بعد از برگزاری دورۀ هدف‌گذاری و انجام آن، تأثیرات معجزه‌آسایی آن را خواهید دید. احتمالاً این تجربه را داشته‌اید که اهداف به‌وقوع‌پیوستهٔ خود را حتی بر روی کاغذی معمولی بعد از سال‌ها دیدید. به خاطر بیاورید که چه حال خوبی داشتید. پس می‌دانید اگر اهداف دقیق و شفاف ثبت و ضبط نشود، ممکن است هرگز عملی نشود.

خواندن کتاب هدف گذاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مکتوب‌کردن اهداف خود و کسانی که نمی‌خواهند در این راه تنها باشند و نیاز به همراهی دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هدف گذاری

«ارزش‌های اساسی

ارزش‌های اساسی من مواردی است که برای من واقعاً اهمیت دارند. ارزش‌های من به‌عنوان هدفهای نهایی و نیز هدفهای رفتاری من تعریف می‌شود این ارزش‌ها به رفتارهای من شکل می‌دهند. بـرای رفتارهای درست در زندگی باید تلاش کنم تا ارزش‌های صحیح را بشناسم!!

ارزش‌های من تقلیدی نباید باشند از عمق باورهای من و از هدف و معنای زندگی من سرچشمه می‌گیرند.

ارزش‌های من شعاری نباید باشد ارزش‌های من واقعی و بخشی از "شعور" کیهانی من هستند من با خودم صادق هستم و موارد ارزشی اساسی خود را تعریف می‌کنم که از صمیم دل به آنها ایمان دارم و حاضرم به هر قیمتی آنها را پاس بدارم به‌عنوان یک انسان متعالی ارزش‌های اساسی خود را زندگی می‌کنم!

هدف اصلی

هدف اصلی من بیان می‌کند که من می‌خواهم چه مشکلی از مشکلات مهم جامعه راحل کنم و یا چه باری را از دوش جامعه بردارم و به جهان پیرامون خود چه میزان عشق ارسال کنم. هدف اصلی من در واقع همان"طرحی است" که برای اجرای آن به این جهان خوانده شده و رشد و تعالی من در گرو اجرای موفقیت آمیز این طرح است.

ایمان دارم که من از استعدادها و قابلیت‌های بسیاری برای پیشبرد مأموریت خود برخوردار هستم و در این زمینه استعداد بسیار دارم.

هدف به من هویت می‌بخشد؛ یعنی نشان می‌دهد که تصمیم دارم چه بشوم به‌عنوان‌مثال مأموریت من تعالی و رشد فرهنگی جامعه خانواده و محیط جهان پیرامون من است به‌عنوان‌مثال عاشق هنر هستم.

جریان اهداف خودم را بررسی می‌کنم هر شکستی که دارم به‌عنوان یک ریشه اشتباهاتم به‌صورت فرضیه‌هایی باید بررسی بکنم.

سؤالات سلف کوچینگ من

(سلف کوچینگ یعنی تفکر به سؤالات مهم جهت تعیین اهداف زندگی شخصی من)

عاشق چی هستی؟

از چه چیزی متنفری؟

چه چیزی الان داره اذیتت می کنه؟

چه چیزی تو رو به هیجان میاره؟

اگر میدونستی امکان نداره شکست بخوری چی رو انتخاب می‌کردی؟

چند کاری که قبل از مرگ دوست داری انجام بدی چیست؟

به طور مخفیانه مشتاق و عاشق چه چیزی هستی؟

نو زندگی چی گم شده یا جاش کمه؟

چه حوزه‌هایی توی زندگیت میتونه بهتر باشه؟

اهداف ده‌ساله چشم‌انداز من که بزرگ‌ترین دارایی من است آینده مطلوب من را از حیث شغلی نشان می‌دهد چشم‌انداز من مهم‌ترین عامل موفقیت من در طول زندگی است این چشم‌انداز در چهار بعد انجام می‌شود که من را برای کار و تلاش و مجاهدت‌های همه‌جانبه برمی‌انگیزاند. هر گاه انگیزۀ کار و تلاش در من فرو مرد باید چشم‌انداز هدفم را چک کنم هر روز اهدافم را مرور کنم آیا این همان آینده‌ای است که من می‌خواهم و ایمان دارم که می‌توانم آن را خلق کنم؟ اگر جواب این پرسش منفــی بـود چشم‌انداز را بازنگری کنم در حالت مطلوب باید ۶۰ تا ۷۰ درصد در رسیدن به اهدافم موفق باشم. نه ملزوماً ۱۰۰ درصد.

 چشم‌انداز من بخشی از آرمان‌های من است که می‌توانید آن را باتوجه‌به واقعیت‌ها در ده سال آینده عملی کنم.»