کتاب دل بستگی

کتاب دل بستگی نوشتهٔ امیر لوین و ریچل هلر و ترجمهٔ اعظم مصلحی است. انتشارات میلکان این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب علم جدید دل‌بستگی در بزرگسالان و تأثیرش در یافتن و حفظ عشق است.

درباره کتاب دل بستگی

کتاب دل بستگی (Attached) که چهار بخش دارد، در باب علم جدید دل‌بستگی در بزرگسالان و تأثیرش در یافتن و حفظ عشق است. این کتاب درمورد افزایش مهارت‌های ارتباطی، سبک‌های دل‌بستگی، سه سبک دل‌بستگی در زندگی روزمره، رمزگشایی از سبک‌های دل‌بستگی و علم جدید دل‌بستگی در بزرگ‌سالان سخن گفته است. در مقدمه آمده است که این کتاب حاصل واردکردن پژوهش‌هایی در حوزهٔ عمل است. نویسندگان امیدوارند که ما هم مانند بسیاری از دوستان، همکاران و بیمارانشان از این اثر در گرفتن تصمیمات بهتر برای زندگی شخصی خود بهره گیریم.

خواندن کتاب دل بستگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب علم جدید دل‌بستگی در بزرگسالان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دل بستگی

«رخت چرک

ژانتِ ۳۷ ساله و مارکِ ۴۰ ساله حدود هشت سال است که با هم زندگی می‌کنند. در دو سال اخیر دربارهٔ خرید یک ماشین لباس‌شویی مدام با هم اختلاف داشته‌اند. مارک به‌شدت موافق است، چون این کار جلوِ هدررفت وقت و جروبحث را می‌گیرد. ژانت مخالف است، چون آپارتمان آن‌ها در منهتن کوچک است و چپاندن یک وسیلهٔ دیگر در آن باعث می‌شود جایشان تنگ‌تر شود. از این گذشته، تاجایی‌که او می‌داند شستن رخت‌ها وظیفهٔ اوست، پس چرا مارک این موضوع را این‌قدر بزرگ می‌کند؟ وقتی آن‌ها بر سر این مسئله جروبحث می‌کنند، هر دو به‌شدت هیجانی می‌شوند و معمولاً کار به قهرکردن ژانت یا از عصبانیت منفجر شدن مارک ختم می‌شود.

دعوای آن‌ها بر سر چیست؟

برای‌اینکه به واقعیت موضوع پی ببریم بگذارید اطلاعات زیر را به این معادله اضافه کنیم: ژانت لباس‌ها را آخرهفته‌ها در خانهٔ خواهرش می‌شوید که در همان حوالی است؛ کار معقولی است... خواهرش یک ماشین لباس‌شویی دارد؛ مجانی و بی‌دردسر. بعد او آنجا تمام روز بیکار است و وقت تلف می‌کند. ژانت سبک دل‌بستگی اجتنابی دارد و همیشه منتظر فرصتی است که کارهایش را بدون مارک انجام دهد. اما مارک، که سبک دل‌بستگی اضطرابی دارد، تمایلش به ماشین لباس‌شویی در واقع کلاً به‌خاطر چیزی دیگر است: نزدیک‌بودن به ژانت.

وقتی از این زاویه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که اختلاف بر سر ماشین لباس‌شویی تنها نشانه‌ای از مسئلهٔ اصلی است؛ این واقعیت که مارک و ژانت در موضوع نزدیکی و کنار هم بودن خواسته‌های بسیار متفاوتی با هم دارند.

جای خواب و صبحانه‌ای رمانتیک در ورمونت

سوزان ۲۴ ساله و پاول ۲۸ ساله تصمیم گرفتند که آخرهفته بی‌مقدمه و فوری به ورمونت سفر کنند. وقتی به آنجا رسیدند، دو مکان اقامتی با جای خواب و صبحانه می‌گیرند. هر دو جا دل‌پذیر و دنج است. یکی از آن‌ها یک اتاق با دو تختخواب یک‌نفره دارد و دیگری یک اتاق با یک تختخواب بزرگ دونفره. پاول خواستار اتاق با تختخواب تک‌نفره است، چون منظره‌ای تماشایی دارد. سوزان اتاق با تخت دونفره را می‌خواهد. او نمی‌تواند فکرش را هم بکند که به تعطیلات کوتاه رمانتیک آمده باشد و آن‌وقت روی تخت جداگانه بخوابد. پاول اندکی تحقیرآمیز با او برخورد می‌کند: «ما هر شب با هم روی یه تخت می‌خوابیم. حالا کجای این مسئله این‌قدر مهمه؟ دست‌کم می‌تونیم اینجا از این منظره لذت ببریم.» سوزان از اینکه شدیداً احتیاج دارد شب‌ها به پاول نزدیک باشد خجالت‌زده است، اما باز هم نمی‌تواند تصور کند که در تعطیلات روی تخت‌های جدا بخوابند. هیچ‌کدام قصد کوتاه‌آمدن ندارند و این بگومگو نزدیک است که تعطیلاتشان را خراب کند.

این اختلاف بر سر چیست؟ آنچه از ظواهر امر برمی‌آید اختلاف‌سلیقه‌ای است که در مورد اتاق هتل پیش آمده است. اصرار سوزان کمی بیش از حد می‌نماید. اما اگر می‌دانستید که پاول از در آغوش کشیدن او قبل‌از خواب متنفر است چه؟ و اینکه این مسئله سوزان را خیلی ناراحت می‌کند و با این رفتار او خیال می‌کند که دارد پس زده می‌شود؟ با این سابقهٔ کامل‌تر دیگر رفتار سوزان نامعقول نیست. می‌توان نگرانی او را نیازی اساسی برای نزدیک‌شدن تعبیر کرد که برآورده نمی‌شود.»