دانلود و خرید کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول) مجید ادیب زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول)

کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول)

معرفی کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول)

کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول) نوشتهٔ مجید ادیب زاده است. انتشارات الفبای فرهنگ این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول)

کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول) دربارهٔ مردی است که در یک روز پاییزی از محل کار به خانه برمی‌گردد و می‌بیند که زنش در خانه نیست. او که به دستشویی می‌رود و برای برداشتن حوله مجبور بوده تا به سراغ جالباسی اتاق خواب برود، همین که در اتاق را باز می‌کند، متوجه می‌شود که شی سنگینی پشت در قرار دارد و جلوی باز شدن آن را گرفته است! مرد با فشار در اتاق خواب را باز می‌کند و چشمش به جسد بی‌جان زنش می‌افتد که از سقف حلق‌آویز شده است! او بعداً از طریق کارآگاهان پلیس باخبر می‌شود که زنش به قتل رسیده و چندین سال قبل، یکی از متهمان سرقت مسلحانه از بانک بوده است. ین کتاب جلد اول است و از پنج فصل تشکیل شده است. 

  • در زندگی منتظر هر اتفاقی باش!
  • هر آدمی، گذشته‌ای دارد!
  • واقعاً قاتل همیشه به صحنه‌ی قتل برمی‌گردد؟
  • شاید قاتل صحنه را ترک نکند که بخواهد برگردد؛
  • گاهی قاتل می‌تواند پشت صحنه پنهان شود!

درباره نویسنده

مجید ادیب‌زاده داستان‌نویس و پژوهش‌گر ایرانی است. او دانش‌آموخته علم سیاست است و تاکنون کتاب‌های متعددی در زمینه‌های نظری، سیاسی، تاریخی و داستانی نوشته است. ادیب‌زاده کار نوشتن را در دهه ۱۳۸۰ با کتاب «امپراتوری اسطوره‌ها و تصویر غرب: روانکاوی گفتمان ادبی ایران ۱۳۳۲-۱۳۵۶» آغاز کرد. ادیب‌زاده به کارهای فکری و پژوهشی خود ادامه داد و به ترتیب کتاب‌های «دموکراسی معرفتی: درباره دموکرتیک شدن دانش»، «مدرنیته زایا و تفکر عقیم: چالش تاریخی دولت مدرن و باروری علوم انسانی در ایران» و «خیزش‌های عقلانی شدن در طلوع ایران مدرن» را نوشت. از دیگر آثار پژوهشی او کتاب «تبارشناسی تفکر علمی در ایران» است. او دوره‌ای کوتاه و گذرا، برای روزنامه‌ها بررسی کتاب و مقاله‌های ژورنالیستی نوشت، اما آن را ادامه نداد. بعد از آن به ادبیات داستانی روی آورد که انتشار این آثار تا ابتدای دهه ۱۴۰۰ به درازا کشید. از کتاب‌های داستانی او می‌توان به این آثار اشاره کرد: «سگی به نام انیشتین»، «بازگشت انیشتین: ادامه‌ی سگی به نام انیشتین»، «انیشتین در جهان موازی: جلد سوم از داستان انیشتین»، «مرگ زوزه‌کشان می‌آید: جلد اول، داستان یک قهرمان!»، «مرگ زوزه‌کشان می‌آید: جلد دوم، داستان یک تبهکار!»، «کسی از آینده خبر ندارد»، «عکاسی از جنایتی عادی»، «وقتی زنم را حلق‌آویز دیدم (جلد اول)»، «پیرمردی که به گذشته رفت»، «گاهی الاغ‌ها کتاب می‌خوانند» و «خودکشی محرمانه».

ادیب‌زاده در داستان‌هایش نیز همچون آثار پژوهشی خود، دنبال ارائه‌ی دیدگاهی نظری است. او به صرف سرگرم کردن خواننده به سراغ ادبیات داستانی نرفته است، بلکه می‌خواهد تا در قالب داستان، به مسائل و مشکلات دنیای انسانی بپردازد. سیاست، جنگ، مرگ، ایدئولوژی، تبعیض و نابرابری، جرم و جنایت، تبهکاری‌های سازمان‌یافته، سواستفاده از قدرت، فساد قدرتمندان، قهرمان‌پردازی‌های دروغین، شخصیت‌های کاریزماتیک، شرایط حیوانات در جهان انسانی، زندگی زناشویی، رویای بازگشت به گذشته، مسئلهٔ هوش مصنوعی، محیط زیست، جهان آینده، بمب اتمی و جنگ‌های هسته‌ای، و جنگ‌افزارهای هوشمند، از جمله مسائلی است که در داستان‌های ادیب‌زاده مورد توجه قرار گرفته است. او از بومی‌گرایی در داستان‌پردازی پرهیز دارد و برای روایت داستان‌هایش، از جوامعی خیالی یا بی‌نام و نشان بهره می‌برد تا داستانش علاوه بر اینکه رنگی جهانی به خود بگیرد، درباره‌ی نوع بشر باشد و به دغدغه‌ها و چالش‌های زندگی انسانی به شکل عمومی بپردازد. با این وجود، هرگز نمی‌توان ادعا کرد که آثار داستانی او از زمانه و اجتماعش بی‌تاثیر بوده و به دغدغه‌ها و چالش‌های زندگی در جامعه‌ی ایران نمی‌پردازد، اما او ترجیح داده تا فضای داستان‌هایش فرامکانی باشد.

خواندن کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب وقتی زنم را حلق آویز دیدم! (جلد اول)

«برای اولین بار بود که زندان را تجربه می‌کردم. هر چند اینجا از دید قانون، زندان محسوب نمی‌شد و به آن بازداشتگاه می‌گفتند. من متوجه تفاوتش نمی‌شدم، چون پشت میله‌ها بودم و آزادی‌ام را از من گرفته بودند. انگار تفاوتش فقط در بازی با کلمات معنا پیدا می‌کرد. زندان جای محکومان است، ولی بازداشتگاه جای متهمان. زندان قطعی است، اما بازداشتگاه موقت تا که جریان پرونده‌ات طی شود. نگفتم؟! بازی با کلمات. دقیقاً تمام زندگی ما روی کره‌ی زمین، از همین بازی با کلمات شکل پیدا می‌کند. زندانی‌ات می‌کنند، اما با نام‌ها و کلمات متفاوت. آنها که با تو بازی می‌کنند، کسانی هستند که به مرور، در طول زندگی در استفاده از این کلمات مهارت پیدا کرده‌اند. برای این بازی، با همان کلمات، قانون می‌گذارند و بعد تو از راه می‌رسی؛ بازیچه‌ای که باید دنیا را در بازی با همین کلمات تجربه کنی و در آن نفس بکشی. اینجاست که متوجه می‌شوی، خیلی مواقع قدرت برتر در این دنیا، چیزی جز بازی با کلمات نیست. درون بازداشتگاه بودم و ذهنم پر از این افکار بی‌سروته بود. من تنها بازداشتی آن اتاق بودم. انتظار داشتم که به غیر از من، بازداشتی‌های دیگری هم در آنجا باشند، اما نبودند! این اتاق، بازداشتگاه دایره‌ی جنایی بود و این طبقه، برای دیگر بازداشتی‌ها، اتاق‌های دیگری هم داشت. یکی دو ساعتی گذشت تا من به فضای اتاق عادت کردم و کم‌کم به خودم آمدم. تازه فکرم به همسرم برگشته بود. به خودم گفتم، یعنی واقعاً آنها فکر می‌کنند که من همسرم را به این شکل ظالمانه، حلق‌آویز کرده‌ام؟! یعنی من می‌توانستم تا این حد سنگدل باشم؟! بعد خودم جواب دادم: «نه، من فقط یک مظنونم!» در آن لحظه بود که حرف دستیار کارآگاه به ذهنم آمد: «این روال قانونی برای تحقیق بیشتر و رفع شبهه از حضور شما در صحنه‌ی جرم است!»

از این افکار به شدت مشوش بودم و سعی کردم به چیزی فکر نکنم. برای من، تنها بودن درون یک اتاق، کار سختی بود، چه برسد به زندانی بودن. نه، باید می‌گفتم بازداشت بودن! به ذهنم رسید که وقتی می‌گویند بازداشتی، همچین هم بی‌ربط نمی‌گویند. نمی‌دانم چرا، ولی اتاق بازداشتگاه خاصیت عجیبی داشت. واردش که می‌شدی، زمان برایت بی‌معنا می‌شد، اما همه‌ی زندگی برایت معنای دوباره‌ای پیدا می‌کرد! شروع می‌کردی به فکر کردن. درباره‌ی خودت. درباره‌ی زندگی‌ات. درباره‌ی تصمیماتی که گرفتی و کارهایی که کردی. انگار این اتاق، فضایی برای بازجویی از خودت بود! خیلی چیزها در ذهنت نقش می‌بست. فرصتی بود برای فکر کردن به تمام چیزهایی که در بیرون، حتی به آنها توجه هم نمی‌کردی. نمی‌دانم کی، کجا، چطور بازداشتگاه اختراع شده است، ولی حتماً مخترعش خوب می‌دانسته تا چطور متهمان را در فضایی قرار دهد که آماده‌ی بازجویی و اعتراف شوند.»

خانه ای برای حیوانات و پرندگان
شمیلا شهرابی
لونا، گرگ ماه‌نما (نبرد هیولاها شش‌گانه‌ی چهارم، طلسم آوانتیا: جلد بیست و دوم)
آدام بلید
مادارا، جنگجوی نیمه شب (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هفتم، دنیای گم شده؛ جلد چهلم)
آدام بلید
کرستور، هیولای ویرانگر‌ (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هفتم، دنیای گم شده؛ جلد سی و نهم)
آدام بلید
وسپیک، ملکه‌ی زنبورها (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی ششم، دنیای آشوب‌زده؛ جلد سی و شش)
آدام بلید
هکتون، دزد بدن‌ها (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هشتم، شاه دزدان دریایی؛ جلد چهل و پنجم)
آدام بلید
برمی‎گردیم انار بچینیم
بهروز فرجی
تورنو، اژدهای طوفان (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هشتم، شاه دزدان دریایی؛ جلد چهل و ششم)
آدام بلید
فنگ، خفاش شیطانی (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی ششم، دنیای آشوب‌زده؛ جلد سی و سوم)
آدام بلید
مکتب عشق
فرامرز رحیمی قوتانلو
شناخت روابط پایدار
نسترن اعلمی
مورک، مرد مردابی (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی ششم، دنیای آشوب‌زده؛ جلد سی و چهارم)
آدام بلید
هلیون، دشمن آتشین (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ هفتم، دنیای گم شده؛ جلد سی و هشتم)
آدام بلید
میرازندگی
محمدابراهیم قدیری
جرح و اعتراض به رای داور
محمد مصطفی محقی
کانول، هیولای بی رحم (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هفتم، دنیای گم شده؛ جلد سی و هفتم)
آدام بلید
کورون، آرواره‌های مرگ (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی هشتم، شاه‌دزدان دریایی؛ جلد چهل و چهارم)
آدام بلید
مورو، موش غول‌آسا (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی ششم، دنیای‌آشوب زده؛ جلد سی و دوم)
آدام بلید
شاعران فارسی زبان؛ جلد هشتم
احمد علامه فلسفی
تاسک، ماموت نیرومند (نبرد هیولاها، شش‌گانه‌ی سوم، سرزمین تاریک: جلد هفدهم)
آدام بلید
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۵۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان