کتاب کارمن
معرفی کتاب کارمن
کتاب کارمن (و چند داستان دیگر) نوشتهٔ پروسپر مریمه، ترجمهٔ محمود گودرزی و ویراستهٔ رضا فیض است. نشر افق این مجموعه داستان کوتاه فرانسوی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کارمن
کتاب کارمن (Carmen) حاوی یک مجموعه داستان کوتاه فرانسوی است که شش داستان را در بر گرفته است. داستان «کارمن» که در واقع یک رمان کوتاه است، مشهورترین داستان کتاب «کارمن و چند داستان دیگر» و از مهمترین و معروفترین آثار پروسپر مریمه و اثری مهم و کلاسیک در تاریخ ادبیات داستانی است. بر اساس این داستان، اپرایی معروف ساخته شده است؛ همچنین این داستان دستمایۀ انواع اقتباسهای سینمایی بوده که از جملۀ آنها میتوان به اقتباسهای چارلی چاپلین، رائول والش و ارنست لوبیچ اشاره کرد. رمان کوتاه «کارمن» با الهام از سفری نوشته شده که نویسنده به اسپانیا داشته است. داستان «کارمن» دربارهٔ سرجوخهای به نام «دون خوزه» است. او سرباز سوارهنظام اسپانیا است و سپاهی که در آن قرار دارد، نزدیک شهر سویل اردو زده است. دون خوزه مأموریت پیدا کرده دختری به نام «کارمن» را بازداشت کند. سرجوخه مردی جدی و متعصب است و متهمْ دختری کولی است که در کارهای خلاف دست دارد. رمان کوتاه «کارمن» رمانی پرحادثه است که در آن به پیچیدگیها و بیتابیهای آدمی پرداخته شده است. فصل پایانی رمان کوتاه «کارمن» به توضیحات نویسنده دربارۀ کولیها و ارائۀ اطلاعاتی تاریخی دربارۀ آنها اختصاص دارد. راوی داستان، خودِ پروسپر مریمه است و قصهاش را در بستر زمانی سال ۱۸۳۰ میلادی روایت میکند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب کارمن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۱۹ فرانسه و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره پروسپر مریمه
پروسپر مریمه (Prosper Mérimée) در ۲۸ سپتامبر ۱۸۰۳ در پاریس به دنیا آمد. او نویسنده، مورخ و باستانشناس قرن ۱۹ میلادی و اهل فرانسه بود. پدرش «ژان فرانسوا مریمه» (Jean François Léonor Mérimée) معلم مدرسهٔ هنرهای زیبا بود و مادرش نیز در هنر نقاشی دست داشت. این نویسنده ابتدا بر اثر تعلیمات پدر و مادرش به پیشرفتهای بسیاری نائل آمد و زبانهای انگلیسی و اسپانیولی را بهخوبی فرا گرفت. پس از اتمام مدرسهٔ حقوق به اسپانیا سفر کرد. مشاهدهٔ آثار تاریخی و اخلاق و ظواهر مردم این کشور در روحیهٔ او تأثیری عمیق به جای گذاشت و به همین جهت در اغلب داستانهای او، قهرمان و شخصیتهای اصلی از اهالی اسپانیا هستند. پروسپر مریمه مدتی در سالنهای ادبی فرانسه که گروهی از نویسندگان معروف آن زمان در آن شرکت داشتند، رفتوآمد کرد و بعداً فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد که نتیجهاش رسیدن به نمایندگی مجلس فراماسونری بود. او در ۲۳ سپتامبر ۱۸۷۰ در سن ۶۶ در شهر کن بدرود حیات گفت. رمان «کارمن» یکی از آثار مشهور اوست.
بخشی از کتاب کارمن
««هنرپیشهٔ زن بسیار خوشبَرورویی به نام گابریل به برست آمد و در اندکزمانی دل چندی از ملوانان و افسران پادگان را برد. زیبارویی بینقص نبود، اما قدی رعنا، چشمانی زیبا، پایی کوچک و ظاهری کموبیش گستاخ داشت. وقتی حولوحوش بیست تا بیستوپنجساله باشی، تمام اینها به دل مینشیند. علاوهبر اینها، میگفتند بلهوسترین موجود میان همجنسانش است و شیوهٔ بازیگریاش چنین شهرتی را تأیید میکرد. گاه بازیاش مسحورکننده بود، انگار هنرپیشهای درجهیک است، روز بعد، در همان نمایش، سرد و بیاحساس بود؛ مثل کودکی که دعایش را بخواند، جملاتِ نقشش را از بر میگفت. چیزیکه بیشتر از همه جوانان ما را به خود جلب کرد ماجرایی است که دربارهاش تعریف میکردند و پس از این خواهید شنید. گویا در پاریس به خرج سناتوری که بهقولمعروف بهخاطر او دست به هرکاری میزد در نازونعمت زندگی میکرد. روزی این مرد، که به خانهاش رفته بود، کلاهش را از سرش برنداشت. گابریل از او خواهش کرد برش دارد و حتی گله کرد که مرد حرمتش را نگه نمیدارد. سناتور زد زیر خنده، شانه بالا انداخت و، همانطور که روی مبلی لم میداد، گفت: "حداقل حقم این است که در خانهٔ دختری که خرجش را میدهم راحت باشم." سیلیای محکم، مثل چک افسری، که از دست سفید گابریل صادر شد بلافاصله حقش را کف دستش گذاشت و کلاهش را انداخت آنطرف اتاق: قهر و جدایی کامل. چند بانکدار و ژنرال به این زن پیشنهادهایی خیرهکننده داده بودند، اما او همه را رد کرده و هنرپیشه شده بود تا بهقول خودش مستقل زندگی کند.»
حجم
۲۲۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۲۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
نظرات کاربران
واقعا عالی ممنون اززحماتتون لطف ازگتاب ایگیای ژاپنی کتابشو بزارین