
کتاب اگر بمانم
معرفی کتاب اگر بمانم
کتاب الکترونیکی اگر بمانم با عنوان انگلیسی If I stay نوشتهٔ «گیل فورمن» با ترجمهٔ «مهرآیین اخوت» اثری داستانی است که نشر هیرمند آن را منتشر کرده است. این رمان نوجوان که در سال ۱۴۰۳ به چاپ دهم رسیده، با محوریت زندگی، عشق و انتخاب، داستانی احساسی و پرکشش را روایت میکند که در بستر یک حادثهٔ تراژیک شکل میگیرد. رمان «اگر بمانم» به دغدغههای نوجوانان، خانواده و معنای زندگی میپردازد و با نگاهی انسانی، تجربهٔ زیستن و انتخاب را به تصویر میکشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اگر بمانم اثر گیل فورمن
کتاب «اگر بمانم» به قلم «گیل فورمن» رمانی است که در قالب داستان نوجوان و با روایتی اولشخص، زندگی دختری به نام «میا» را دنبال میکند. این کتاب در فضایی معاصر و در دل جامعهٔ آمریکایی روایت میشود و با تمرکز بر یک روز سرنوشتساز، به بررسی مفاهیمی چون خانواده، عشق، دوستی و هویت فردی میپردازد. ساختار کتاب بهگونهای است که گذشته و حال را در هم میآمیزد و با فلاشبکهایی به خاطرات شخصیت اصلی، لایههای عمیقتری از زندگی او را آشکار میکند.
رمان «اگر بمانم» اثری است که با بهرهگیری از عناصر درام و تعلیق، مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ انتخاب، مرگ و معنای بودن روبهرو میکند. روایت کتاب همزمان که به جزئیات زندگی روزمرهٔ نوجوانان میپردازد، به بحرانهای عاطفی و تصمیمگیریهای دشوار نیز توجه دارد. «گیل فورمن» در این رمان، با تمرکز بر موسیقی و هنر، پیوندی میان احساسات شخصیتها و دنیای اطرافشان برقرار میکند و تجربهٔ زیستن را از زاویهای متفاوت به تصویر میکشد.
خلاصه داستان اگر بمانم
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «اگر بمانم» با یک صبح زمستانی آغاز میشود؛ روزی که «میا»، دختر نوجوان و نوازندهٔ ویولونسل، همراه خانوادهاش برای سفری کوتاه خانه را ترک میکند، اما یک تصادف رانندگی همهچیز را دگرگون میکند. «میا»، درحالیکه میان مرگ و زندگی معلق مانده، بهصورت روحگونه وقایع اطرافش را مشاهده میکند و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند. او شاهد تلاش پزشکان برای نجات جانش است و همزمان به لحظات مهم زندگیاش، رابطه با خانواده، عشقش به «آدام» و دوستی با «کیم» بازمیگردد.
روایت کتاب میان گذشته و حال در رفتوآمد است و «میا» را در برابر انتخابی دشوار قرار میدهد؛ ماندن و ادامهدادن زندگی با تمام فقدانها و دردها یا رهاکردن همهچیز. در این میان، موسیقی و عشق دو نیروی اصلی هستند که «میا» را به زندگی پیوند میزنند و او را به تأمل دربارهٔ معنای بودن و ارزش انتخاب سوق میدهند. داستان بدون افشای پایان، بر لحظههای تصمیمگیری و کشمکش درونی «میا» تمرکز دارد و مخاطب را با این پرسش روبهرو میکند که در مواجهه با ازدستدادن و رنج، چه چیزی میتواند انسان را به ماندن ترغیب کند.
چرا باید کتاب اگر بمانم را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی احساسی و صمیمانه، تجربهٔ مواجهه با بحران، فقدان و انتخاب را از زاویهٔ دید یک نوجوان به تصویر میکشد. رمان «اگر بمانم» با پرداختن به موضوعاتی چون عشق، خانواده، دوستی و هویت، فرصتی برای همدلی با شخصیتها و تأمل دربارهٔ معنای زندگی فراهم میکند. روایت خاص و درهمتنیدگی گذشته و حال، به همراه تمرکز بر موسیقی و هنر، فضایی متفاوت و تأثیرگذار خلق کرده است. خواندن این اثر مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ انتخاب، امید و قدرت پیوندهای انسانی روبهرو میکند و او را به سفری درونی دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای نوجوانان و جوانانی که دغدغهٔ هویت، خانواده، عشق و انتخاب را دارند مناسب است. همچنین کسانی که به داستانهای احساسی و تأملبرانگیز علاقهمندند یا تجربهٔ فقدان و بحران را از سر گذراندهاند میتوانند با فضای کتاب ارتباط برقرار کنند. علاقهمندان به موسیقی و هنر نیز از مطالعهٔ این اثر لذت خواهند برد.
درباره گیل فورمن
«گیل فورمن» (متولد ۵ ژوئن ۱۹۷۰) نویسندهٔ آمریکایی ادبیات نوجوان است که بیش از همه با رمان پرفروش «اگر بمانم» (If I Stay) شناخته میشود؛ کتابی که به صدر فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز رسید و بعدتر با همین نام به فیلمی موفق با بازی «کلویی گریس مورتس» اقتباس شد.
«فورمن» فعالیت خود را بهعنوان روزنامهنگار در مجلهٔ Seventeen آغاز کرد و بیشتر نوشتههایش بر مسائل اجتماعی و دغدغههای جوانان متمرکز بود. او سپس بهعنوان خبرنگار آزاد برای نشریاتی چون Details Jane ،Glamour ،The Nation ،Elle و Cosmopolitan مطلب نوشت. در سال ۲۰۰۲ همراه همسرش نیک به سفری دور دنیا رفت؛ تجربهای که دستمایهٔ نخستین کتاب او، سفرنامهای با عنوان «از اینجا به آنجا نمیرسی: یک سال در حاشیههای جهانی در حال کوچکشدن» شد. نخستین رمان نوجوانش، «خواهران در جنون» (Sisters in Sanity)، در سال ۲۰۰۷ منتشر شد؛ اثری برگرفته از مقالهای که پیشتر برای Seventeen نوشته بود.
موفقیت بزرگ «فورمن» در سال ۲۰۰۹ با انتشار رمان «اگر بمانم» رقم خورد؛ داستان دختری ۱۷ ساله به نام «میا» که پس از یک تصادف دلخراش به کما میرود، اما آگاهانه همهچیز را پیرامونش درک میکند. این رمان برندهٔ جایزهٔ سال NAIBA شد و دنبالهٔ آن با عنوان «کجا رفت» (Where She Went) در سال ۲۰۱۱ منتشر شد که اینبار داستان را از دید «آدام» روایت میکرد.
«فورمن» در سال ۲۰۱۳ رمان «فقط یک روز» (Just One Day) را منتشر کرد که دنبالهٔ این اثر نیز، «فقط یک سال» (Just One Year)، در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. بخش پایانی داستانْ نوولایی با عنوان «فقط یک شب» (Just One Night) بود که در سال ۲۰۱۴ بهصورت الکترونیکی عرضه شد.
در سال ۲۰۱۵ او رمان «من اینجا بودم» (I Was Here) را نوشت؛ دربارهٔ دختری ۱۸ساله که با خودکشی ناگهانی بهترین دوستش روبهرو میشود. اندکی بعد، حق ساخت فیلم این کتاب توسط کمپانی New Line Cinema خریداری شد. نخستین رمان بزرگسال او، «ترکم کن» (Leave Me) نیز در سپتامبر ۲۰۱۶ منتشر شد.
«گیل فورمن» در سال ۲۰۱۰ برندهٔ جایزهٔ فانتزی بریتانیا و جایزهٔ ALA/YALSA شد. او همچنین برای جوایزی چون جایزهٔ کتاب ایالت کارولینای جنوبی (۲۰۱۱)، فهرست مطالعهٔ دبیرستانی TAYSHAS (۲۰۱۰)، جایزهٔ انتخاب گودریدز (۲۰۰۹) و جایزهٔ کتاب نوجوانان شهرستان میلواکی (۲۰۱۰) نامزد شده است.
«من اینجا بودم» و «ترکم کن» از دیگر کتابهای ترجمهشده از او به فارسی هستند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
انتشارات بهنام در سال ۱۳۹۱ با ترجمهٔ «فرزام حبیبیاصفهانی»، انتشارات آسمانگون در سال ۱۳۹۸ با ترجمهٔ «سمیه شکرزاده» و انتشارات چلچله در سال ۱۳۹۹ با ترجمهٔ «بهرام معصومی» و این کتاب را منتشر کردهاند.
بخشی از کتاب اگر بمانم
«همه خیال میکنند به خاطر سرما بود. یک جورهایی هم میشود گفت که حقیقت دارد.
صبح بیدار میشوم و پوششی نازک از سفیدی میبینم که باغچهٔ حیاطمان را در خود گرفته. یکی دو سانت هم نمیشود اما در این منطقه از اورگان چنین پوشش اندکی هم همهٔ کارها را متوقف میکند و تنها برفروب منطقه هم سخت مشغول پاکسازی خیابانها میشود. چیزی که از آسمان میبارد آبگون و خیس است - چکه چکه چکه - نه از آن نوع بارشهای یخی.
آنقدر برف هست که مدارس را تعطیل کند. وقتی رادیو تعطیلی را اعلام میکند برادر کوچکم، تدی، عربدهای از خوشی میکشد و از ته دلش داد میزند: «روز برفی! بابا! بریم آدمبرفی بسازیم.»
بابا لبخند میزند و با چند ضربهٔ آرام پیپش را روی زیرسیگاری میکوبد. تازگیها فاز قدیمیبازی و باکلاسی ورداشته و شروع کرده به کشیدن پیپ. پاپیون هم میزند. من که هیچوقت نفهمیدم این کارهایش از سر شیکپوشی است یا مسخرهبازی - یعنی بابا این طوری دارد به عالم و آدم اعلام میکند که قبلاً خیلی کارش درست بوده و بچههنری بوده؛ اما حالا معلم زبان مدرسهٔ راهنمایی است؛ یا شاید هم معلمی واقعاً پدرم را به این بچههنری نابغه تبدیل کرده. اما بههرحال از بوی توتون پیپش خوشم میآید. شیرین و دودی است و من را یاد زمستان و هیزم میاندازد.»
حجم
۸۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۸۴۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه