دانلود و خرید کتاب دست نوشته های اسپرن هنری جیمز ترجمه محمود گودرزی
تصویر جلد کتاب دست نوشته های اسپرن

کتاب دست نوشته های اسپرن

نویسنده:هنری جیمز
انتشارات:نشر برج
امتیاز:
۴.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دست نوشته های اسپرن

کتاب دست نوشته های اسپرن نوشتهٔ هنری جیمز و ترجمهٔ محمود گودرزی است. نشر برج این رمان آمریکایی را منتشر کرده است. این رمان از مجموعهٔ «ادبیات کلاسیک» است.

درباره کتاب دست نوشته های اسپرن

کتاب دست نوشته های اسپرن به‌عنوان یکی از نوشته‌های معروف هنری جیمز، نویسنده‌ٔ آمریکایی قرن نوزدهم شناخته می‌شود. هنری جیمز این رمان عاشقانه را در سال ۱۸۹۴ منتشر کرده است. این رمان برگرفته از واقعیتی است که هنری جیمز در مورد آن خوانده بود. در این رمان، نویسنده‌‌ای که شهرت چندانی ندارد اما جاه‌طلب، به ونیز می‌آید تا دست‌نوشته‌هایی از شاعر معروف و مرموز به نام «جفری اسپرن» را پیدا کند. او معتقد است که این دست‌نوشته‌ها در خانه‌ٔ دو زن، خانم «بوردو» و دختر ناتنی‌اش «تینا» نگهداری می‌شود. نویسنده پس‌از ورود به خانه به خود شک می‌کند؛ آیا این ممکن است که از دست‌نوسته‌ها سوءاستفاده کند؟ میان جاه‌طلبی و اخلاق کدامیک می‌توانند پیروز شوند؟ رمان «دست‌نوشته‌های اسپرن» به موضاتی مثل اخلاق، جاه‌طلبی، عشق و تعهد پرداخته است. با خواندن این رمان آمریکایی می‌توانید به جنبهٔ تاریک وجود انسان پی ببرید. بسیاری این رمان را دفاعیه‌ و وصیت‌نامه‌ای پرشور می‌دانند؛ وصیت‌نامه‌ای که هنری جیمز در زمینه‌ٔ حفظ حریم شخصی نویسندگان و شاعران هنگام حیات و پس از مرگشان نگاشته است.

خواندن کتاب دست نوشته های اسپرن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و علاقه‌مندان به رمان‌های کلاسیک پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هنری جیمز

هنری جیمز (Henry James) در ۱۵ آوریل ۱۸۴۳ میلادی در خانواده‌ای ثروتمند در نیویورک زاده شد. اجدادش از مهاجران ایرلندی و بسیار ثروتمند بودند،. پدر هنری جیمز مردی ادیب و نویسنده‌ای متفکر بود. برادرش (ویلیام جیمز) فیلسوف و روان‌شناس معروفی شد و می‌توان گفت هنری جیمز در محیطی فرهنگی پرورش یافت. رمان‌های هنری جیمز ساختاری نو دارند و داستان‌هایش از ظرافت، هوشمندی و تنوع فراوانی برخوردارند. در آثار هنری جیمز به‌راحتی می‌توان ردپای آمیختگی‌ ویژگی‌های فرهنگی، روحی و معنوی انگلیسی - آمریکایی را دید. او برای فضای رمان‌هایش سه سرزمین آمریکا، پاریس و انگلستان را برگزید و هر سه تمدن را در رمان‌هایش مورد تحلیل قرار داد. جیمز با تلاش‌های ماندگار خود در حوزهٔ ادبیات توانست در تاریخ رمان‌نویسی جهان به مقامی برجسته دست یابد. جیمز در آثارش در تلاش برای بازتاب تضاد و کشاکش زندگی انسان‌هایی است که در دوراهی میان میل به تغییر در اثر مدرنیسم و حفظ سنت‌ها و ارزش‌های اشرافی خویش قرار گرفته‌اند. این نویسنده‌ٔ آمریکایی - بریتانیایی آثاری همچون «دیزی میلر»، «سفرای کبار» و «تصویر یک زن» را نگاشته است و یکی از چهره‌های مهم ادبیات واقع‌گرایانه در قرن ۱۹ میلادی به‌شمار می‌رود. هنری جیمز در ۲۸ فوریهٔ ۱۹۱۶ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب دست نوشته های اسپرن

«سپس کم‌وبیش با حالتی ترحم‌آمیز برای فکر واقعی‌ام افزود: «آن وسایل آن‌جا بودند.» و به صندوقی کوتاه و کوچک زیر کاناپه‌ای اشاره کرد که فقط صندوق در آن جا می‌شد. به نظر می‌رسید صندوقی بسیار قدیمی و عجیب از چوبِ رنگ‌شده باشد، با دسته‌هایی ظریف و تسمه‌هایی آب‌رفته و بیشترِ رنگش (به‌تازگی لایه‌ای رنگ سبز روشن به آن زده بودند) ساییده شده بود. از قرار معلوم در روزگار دیرین جولیانا را در سفرها همراهی کرده بود؛ زمان ماجراهایی که این صندوق هم در آن‌ها شریک بود. این صندوق اگر در این روزگار وارد هتلی می‌شد، تصویری غریب به حساب می‌آمد.

من رمیده از اشارهٔ دوشیزه تیتا، پرسیدم: «بودند؟ حالا نیستند؟»

می‌خواست جواب بدهد، اما همان لحظه دکتر وارد شد؛ دکتری که کلفَت ریزجثهٔ خانه رفته بود بیاورد و بالأخره خودش را به او رسانده بود. خدمتکار من که دنبال مأموریت خودش رفته بود کلفَت و همراهش را که دنبالش می‌آمد دیده بود و با آن روحیهٔ اجتماعیِ ونیزی با آن‌ها برگشته و در آستانهٔ درِ اتاق دوشیزه بوردرو ظاهر شده بود؛ جایی که دیدم از بالای شانهٔ دکتر سرک می‌کشد. از آن‌جا که منظرهٔ چهرهٔ فضولش مرا به یاد این موضوع انداخت که خودم نیز آن‌جا کاری ندارم، بلافاصله به او اشاره کردم که برود. نگاه تند دکتر به من که مرا رقیبی پنداشته بود که پیش از او محل را قُرق کرده، مؤید این هشدار بود. او مردی کوتاه، چاق و فرز بود که کلاه بلند خاصِ حرفه‌اش را به سر داشت و به نظر می‌رسید به همه‌چیز نگاه می‌کند مگر به مریضش. به‌خصوص نگاهش به من بود، گویی به نظرش برسد که من بیشتر به دارو نیاز دارم. بنابراین تعظیم کردم و او را با آن دو زن تنها گذاشتم و رفتم پایین تا در باغ سیگار برگی بکشم. عصبی بودم. نمی‌توانستم جلوتر بروم. نمی‌توانستم محل را ترک کنم. درست نمی‌دانم به خیالم چه اتفاقی ممکن بود بیفتد، اما به نظرم رسید لازم است آن‌جا باشم. در معابر چرخیدم -شب گرم فرا رسیده بود- پشت سر هم سیگار برگ می‌کشیدم و به روشنایی پنجره‌های اتاق دوشیزه بوردرو نگاه می‌کردم. حالا باز بودند. می‌توانستم ببینم؛ وضعیت فرق کرده بود. گاه روشنایی حرکت می‌کرد، اما نه سریع؛ حاکی از شتاب‌زدگی بحران نبود. آیا پیرزن داشت می‌مرد یا حالا دیگر مرده بود؟ آیا دکتر گفته بود که در این سن کاری نمی‌شود کرد جز این‌که بگذاریم آرام‌آرام از دنیا برود یا با نگاهی کمی عادی‌تر اعلام کرده بود که پایان نهایی فرارسیده؟ آیا زنان دیگر در رفت‌وآمد بودند تا مناسکی را به‌جا بیاورند که درپی چنین وضعیتی انجام می‌شود؟ از این‌که نزدیک‌تر نبودم احساس بی‌قراری می‌کردم. گویی فکر کنم ممکن است شخص دکتر آن کاغذها را با خودش ببرد. وقتی دوباره به ذهنم رسید که چه‌بسا دیگر کاغذی برای بردن وجود ندارد، محکم سیگار برگم را گاز گرفتم!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

حجم

۱۳۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۶ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان