کتاب خبر داغ
معرفی کتاب خبر داغ
کتاب خبر داغ نوشتهٔ اولین وو و ترجمهٔ خاطره کردکریمی است. نشر برج این رمان انگلستانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب خبر داغ
اولین وو کتاب خبر داغ را در ۱۹۳۸ منتشر کرد. گفته شده است که این رمان کموبیش بر حسب تجربهٔ نویسنده است که در پوشش ویژهٔ جنگ دوم ایتالیا و اتیوپی برای مجلهٔ «دیلی میل» مینوشت. در این داستان روزنامهای پرتیراژ که مدتی است در رقابت بر سر انتشار خبری داغ از قافلهٔ حریفانش در محلهٔ مطبوعاتنشینِ فلیت عقب مانده، برای تهیهٔ گزارش دستاول از جنگ داخلیِ قریبالوقوعی در جمهوری خیالیِ اسماعیلیه در شرق آفریقا دست به دامان نویسندهای پرآوازه میشود، اما تشابه اسمی نویسنده با ستوننویس ناآزمودهٔ روزنامه که بهاشتباه بهجای او به منطقهٔ جنگی فرستاده میشود، گره تازهای به کار روزنامه میاندازد. اولین وو که به زبان تیز و نظرات مناقشهبرانگیزش معروف بود، این رمان را نیز از آراء جنجالیاش بیبهره نگذاشته و در ریشخند فضای حاکم بر عالم سیاست و مطبوعات آن سالها دست خود را بازِ باز دیده است. رمان خبر داغ را یکی از ۱۰۰ رمان برتر همهٔ دورانها و یکی از کتابهای فهرست ۱۰۰ اثر برگزیدهٔ قرن بیستم میدانند.
خواندن کتاب خبر داغ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی انگلستان و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خبر داغ
«دههٔ هفتادِ قرن قبل، اروپاییهای بیباک پرشماری با تجهیزاتی درخور (ساعت کوکو، گرامافون، کلاه نرم، پیشنویس معاهدات و پرچم کشورهایی که بهاجبار ترکشان کرده بودند) به اسماعیلیه یا حوالیِ آن رفته بودند: مُبلغ، سفیر، تاجر، مکتشف، دانشمند علوم طبیعی… هیچیک برنگشتند. خوردندشان. تکتکشان را. بعضی را خام، باقی را جوشیده و مزهدارشده و طبق طریقهٔ مصرف و تقویم محلی، چون اهالی موجهترِ اسماعیلیه قرنهاست مسیحیاند و در ملأعام و در چلهٔ روزه، بیاجازهٔ هزینهبر و مخصوصِ کشیش اعظمشان، گوشت خام آدمیزاد نمیخورند. حملات نظامیِ تنبیهی، بیش از آنکه ضربهای وارد آورند خسارت به بار آوردند، و سرانجام در دههٔ نود نصایح انساندوستانه پیروز میدان شد. قدرتهای اروپایی هر یک مستقلاً به این نتیجه رسیدند که آن سرزمینِ بیثمر را نمیخواهند و دردسری که خودشان برای تصرفکردنش باید به جان بخرند، ناخوشایندتر از اشغال آن به دست کشوری همسایه است. بنابراین متفقالقول توی نقشهها دورش خط کشیدند، امنیتش را تضمین کردند، و چون میان اقوامِ ازهمسوایش نه شکلی از حکمرانی متدوال بود و نه زبان یا تاریخ یا رفتار یا اعتقادی بههم پیوندشان میداد، نام جمهوری بر آن نهادند. هیئتی از قضاتِ برگزیدهٔ دانشگاهها برایش قانون اساسی نوشتند و قوهٔ مقننهٔ دومجلسی، نظام انتخاباتیِ تقسیم کرسی به نسبتِ آرای حاصل از رأیگیری به روشِ تکرأیِ قابل واگذاری، قوهٔ مجریهای با رئیسِ قابلعزل به تصویب مجلسین، قوهٔ قضائیهٔ مستقل، آزادی مذهبی، تحصیلات سکولار، صدور احضاریه، تجارت آزاد، بانکداری سهامی، شرکتهایی با حقوق ویژه و بسیاری امکانات مطلوب دیگر برقرار کردند. اولش سیاهپوست پیر و متعصبی به نام آقای ساموئل اسمایلز جکسون از آلاباما را به ریاستش نشاندند که از قرار معلوم خرد و ذکاوتش را تاریخ تأیید میکند چون چهل سال بعد، آقای رَثبون جکسوننامی ادارهٔ دفتر پدربزرگش را بعد از پدرش، پِنکْهِرست، بهعهده گرفت. باقیِ مناصب اصلیِ کشور هم در دست آقایان گارنِت جکسون، ماندِر جکسون، هاکْسلی جکسون، عمو و برادرهایش، و عمهاش خانم اِثُل ملقب به «ریزه» (با نام پیش از ازدواجِ جکسون) بود. عشق جمهوری به خانواده چنان قدرتمند بود که انتخابات عمومی را به «بزمهای جکسون» میشناختند، فارغ از آنکه کجا و چه وقت برگزار میشد. بنا بود انتخابات طبق قانوناساسی پنج سالی یک بار برگزار شود، منتها چون در عمل به این نتیجه رسیده بودند که دشواریِ راههای ارتباطی رأیدادنِ همزمان واجدان شرایط را ناممکن کرده، مراسم به این شکل تغییر یافته بود که مسئول جمعآوری آرا و نامزد خانوادهٔ جکسون بهنوبت به بخشهایی از جمهوری سر میزدند که امکان سفر بهشان مهیا بود، رؤسای قبایل را به ضیافتی ششروزه در اردوگاههایشان میهمان میکردند و بومیان منگ و مبهوت، بعدِ مراسم، رأیهایشان را، چنان که قانوناساسی تعیین کرده بود، مخفیانه و رسمی به صندوق میانداختند.»
حجم
۲۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه