کتاب مردی که از بستر برنمی خاست
معرفی کتاب مردی که از بستر برنمی خاست
کتاب مردی که از بستر برنمی خاست (و داستانهای دیگر) نوشتهٔ دیوید لاج و ترجمهٔ سارا وظیفه شناس است. انتشارات مهراندیش این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب مردی که از بستر برنمی خاست
کتاب مردی که از بستر برنمی خاست (The Man Who Wouldn't Get Up) حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و انگلیسی است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «اولین شغل من»، «جشن ازدواجِ بهیادماندنی»، «آخرین دوشسِ من»، «سمفونیِ شبانی» و «خسیس».
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب مردی که از بستر برنمی خاست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره دیوید لاج
دیوید لاج (David Lodge) در ۲۸ ژانویهٔ ۱۹۳۵ به دنیا آمد. او نویسنده و منتقد ادبی اهل بریتانیا است. او استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه بیرمنگام و از جمله مشهورترین تفسیرکنندگان نظریهٔ «رومن یاکوبسن» دربارهٔ کاربرد مباحث مربوط به زبانپریشی در بررسی سبکهای ادبی بوده است. این نویسنده علاوهبر نوشتن رمان، در زمینهٔ نقد ادبی آثار مطرح و شناختهشدهای دارد؛ همچنین نویسندهٔ چندین نمایشنامه و برنامهٔ تلویزیونی بوده است؛ مانند «بچههای راهآهن»، «بازگشت پلنگ صورتی»، «تعمیرکار»، «جنایتهایی به ترتیب الفبا». دیوید لاج نامزد دریافت جایزهٔ ادبی من بوکر بوده و همچنین برندهٔ جوایزی همچون جایزهٔ هاثورندن شده است. «هنر داستاننویسی» و «مردی که از بستر بر نمی خاست» از دیگر آثار اوست.
بخشی از کتاب مردی که از بستر برنمی خاست
«مردی که از بستر برنمیخاست در زمستانِ ۶۶-۱۹۶۵، زمانی که شرایط روحیِ نامساعدی داشتم، به رشتهٔ تحریر درآمد. پس از گذراندن سالی پرنشاط در آمریکا بههمراه همسر و دو فرزندم، با استفاده از بورسیهٔ پژوهشیِ هارکنِس، هم تا حدودی از افسردگیِ ناشی از ترک آمریکا رنج میبردم و هم عدم رضایتِ عمیقم از خانهٔ دوخوابهام در بیرمنگام که به آن بازگشته بودیم، رنجم میداد، خانهای با معماریِ بد، بیتناسب و بدقواره که وسایل گرمایشیِ مناسبی نداشت، و ناامیدی از یافتنِ خانهای بهتر که وسعِ مالیاش را داشته باشم، به این ناخشنودی دامن میزد. یکی از علائم مشخصِ افسردگی، و حالت تشویش و اضطراب که بیدرنگ بهدنبال آن میآید، این است که در لحظهٔ برخاستن از خواب' شخص بلافاصله دلیل یا دلایل بدیهیِ افسردگیاش را به یاد میآورد. نومیدانه از ته دل میخواهد که ازنو به خوابِ نسیان پناه ببرد؛ تا جایی که امکان دارد لحظهٔ برخاستن را به تعویق میاندازد؛ و حتی با وجود سماجت برای رها نکردن گرما و بیتحرکیِ بستر خوابش، توأم با احساس گناه آگاه است که دیر یا زود مجبور است برخیزد و با یک روزِ تازه و مسئولیتهایش مواجه گردد. (یا دستکم زمانی که داستان را نوشتم، در نظرم اینگونه بود. در پیری دریافتم که این معضل گره تازه و طعنهآمیزی خورده است: صبح زود بیدار میشوم و بیدردسر میتوانم غلت بزنم و خواب را از سر بگیرم زیرا از کارم بازنشسته شدهام و میتوانم هر کاری که دلم میخواهد انجام دهم، اما بیدارِ بیدارم؛ آنهم به لطف افکارِ منفیای که مغزم میتواند در یکجا جمع کند. بنابراین برای خلاصی از آنها برمیخیزم.)»
حجم
۸۴۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۸۴۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه