دانلود و خرید کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳ ماکس فریش ترجمه داریوش مودبیان
تصویر جلد کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳

کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳

معرفی کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳

کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳ نوشتهٔ ماکس فریش و فریدریش دورنمات و ترجمهٔ داریوش مودبیان است. نشر گویا این کتاب را منتشر کرده است. این اثر دربردارندهٔ دو نمایشنامهٔ «آقای بیدرمن و آتش‌افروزان» و «رمولوس کبیر» است.

درباره کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳

مجموعهٔ طنزآوران جهانِ نمایش، حاصل کوشش‌ها و پژوهش‌های علمی و عملی ــ پنج دههٔ اخیرِ ــ یکی از پژوهندگان و دست‌اندرکاران راستین هنر نمایش در عرصهٔ کمدی در ایران است.

هنرِ نمایش، از روزگار دیرین، بخشی از فرهنگِ جهانی‌ست که دور از هر رنگ و هر تعلقی می‌تواند ناشر اندیشه‌های بالا و والای انسان در میان انسان‌ها و سرزمین‌های گوناگون باشد. هنر نمایش، این رسانهٔ قدرتمند گروهی و جمعی، زبانِ جهانی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها است. در این هنر طنز و کمدی جایگاه ویژه‌ای دارد.

در تعریفی کلی، کمدی به معنای تقلید از کردار، رفتار و حتی باورهای محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است، آریستوفانس ــ پدر کمدی‌نویسی در یونان باستان ــ به طرح موضوع‌های عصر خود با زبانی هجوگونه، استهزاآمیز و گاه خشن می‌پرداخت و پس از او کمدی‌نویسان دوران میانه ــ رم باستان ــ (پلوتوس، ترنس و مناندر) در کمدی‌های خود بیشتر زبان فراواقعیت را به کار می‌گیرند و به نقدِ جامعه خویش و مناسبات اجتماعی آن دوران می‌پرداختند. اما با دگرگونی‌های فکری در دوران پس از آن و تغییر و تحول در نظام اجتماعی و سیاسی اروپا و پیشرفت علوم به ویژه جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی، عناصر واقع‌گرا چه در مضامین و چه در زبان و حتی ساختار کمدی رونق گرفت.

به عقیدهٔ برخی نمایش‌نامه‌نویسی در سوئیس را باید برحسب زبان‌های رسمی آن سامان و ادبیات نمایشی کشورهای مبدأ (آلمان، فرانسه و ایتالیا) شناسایی و تقسیم‌بندی کرد. نمایشنامه‌نویسی آلمانی‌زبان در سوئیس همیشه با آرا و افکار فلسفی و انسانی اندیشمندان آلمان همراه بوده و هست. کمدی‌نویسی هم از این قاعده پیروی کرده و می‌کند. برای این دفتر از مجموعه «طنزآوران جهان نمایش» دو تن از نام‌آورترین نویسندگان آلمانی‌زبانِ سوئیس را انتخاب شده‌اند: ماکس فریش و فریدریش دورنماتکتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳ دربردارندهٔ دو نمایشنامهٔ کمدی به نام ««آقای بیدرمن و آتش‌افروزان» و «رمولوس کبیر» نوشتهٔ این دو نویسنده مشهور است.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان و فعالان عرصهٔ هنرهای نمایشی به خصوص دوست‌داران آثار طنز و کمدی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ماکس فریش

ماکس فریش در ۱۵ می ۱۹۱۱ به دنیا آمد و در چهارم آپریل ۱۹۹۱ درگذشت. او داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و معماری سوئیسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ ادبیات آلمانی خواند و در سال ۱۹۳۴ اولین رمانش را به رشتهٔ تحریر درآورد. او پس از انتشار دومین رمانش تصمیم گرفت نویسندگی را رها کند و به معماری روی آورد، اما پس از دریافت جایزهٔ «کنراد فردیناند مایر»، نویسندگی را از سر گرفت. ماکس فریش در سال ۱۹۵۴ رمان«هویت گمشده؛ اشتیلر» را منتشر کرد و با این اثر در دنیای ادبیات مشهور شد. کتاب «بیوگرافی؛ یک بازی» حاوی یکی از نمایشنامه‌های او است.

درباره فردریش دورنمات

فریدریش دورنمات نویسنده و نقاش سوئیسی‌تبار بود که در سال ۱۹۲۱ در روستایی نزدیکی شهر برن متولد شد. در ۱۳سالگی همراه با خانواده‌اش به پایتخت رفت و پس از تکمیل‌کردن تحصیلات اولیه وارد دانشگاه شد و در رشته‌ٔ فلسفه تحصیل کرد. دورنمات به فیزیک، الهیات، نجوم و تاریخ احاطه داشت و از این لحاظ شباهت بسیاری به هنرمندان دوره‌ٔ کلاسیک دارد. او پس از به‌اتمام‌رساندن تحصیلاتش در این دوراهی ماند که آیا نقاشی را به‌عنوان حرفه‌ٔ اصلی خود دنبال کند یا نویسندگی را جدی‌تر بگیرد. در نهایت تصمیم گرفت برای آیندگان به‌عنوان نویسنده شناخته شود و نقاشی را اولویت دوم کارش قرار داد؛ البته همچنان به نقاشی توجهی خاص داشت و تابلوهای نقاشی برایش مانند پلی میان تئاتر و ادبیات بودند. فردریش دورنمات در طول دوران فعالیتش بیشتر به نوشتن رمان‌های جنایی و نمایشنامه‌‌های رادیویی مشغول بود. نگارش نمایشنامه‌های رادیویی برای او بسیار پول‌ساز بود و باعث شد تا بتواند به‌راحتی از خانواده‌ی ۵نفره‌اش بدون دغدغه مراقبت کند. او یکی از مطرح‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان پس از جنگ جهانی دوم است. دورنمات در آثار خود تحت‌تأثیر نمایشنامه‌نویسانی مانند گئورگ بوخنر، آگوست استریندبرگ، تورنتون وایلدر و البته برتولت برشت و تئاتر اپیک (حماسی) اوست. او دغدغه‌های اخلاقی و مذهبی خود را اغلب با نگاهی کمیک و فارس‌گونه بیان کرده است. به نظر او فقط کمدی است که می‌تواند موقعیت انسان امروزی را آشکار کند.

نخستین نمایشنامهٔ دورنمات در سال ۱۹۴۷ با عنوان «این نوشته شد» عرضه شد. داستان این اثر بر اساس جنگ‌های قرن ۱۶ میلادی در اروپا به رشتهٔ تحریر درآمده بود. دومین نمایشنامهٔ خود را یک سال بعد با عنوان «نابینا» نوشت. این اثر داستان غم‌انگیز دوک نابینایی است که با ازدست‌دادن پسر و دخترش که عزیزترین بستگانش هستند، روحش چنان آزار می‌بیند که احساس می‌کند در پایان زندگی قرار دارد و عریان در کوچه و خیابان پرسه می‌زند و به بیان درونیات خود با خداوند می‌پردازد. این نویسنده نمایشنامهٔ «رومولوس کبیر» را در سال ۱۹۴۸ نگاشت که یک کمدی شبه‌تاریخی و هیجان‌انگیز است که از کمدی‌های ساتیر یونانی و روم باستان گرفته شده است. این نویسندهٔ برجسته در سال ۱۹۳۵ نمایشنامهٔ مشهور «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» را نوشت. این اثر هم از نظر مضمون به مسئلهٔ وجود بی‌عدالتی در جامعه می‌پردازد و از نظر ساختار نمایشی تلاشی برای رهایی از قید و بندهایی است که در آن زمان موجب آزار نمایشنامه‌نویسان بوده است. همین مسئله باعث شد تا این نمایشنامه به‌عنوان اثری شاخص موردتوجه سایر درام‌نویسان جهان قرار بگیرد. دورنمات در همان سال «فرشته‌ای به بابل می‌آید» را خلق کرد. داستان این نمایشنامه بر اساس یک افسانهٔ قدیمی بابلی شکل می‌گیرد و اتفاقات آن در زمان حکومت بخت‌ُنصر در سرزمین بابل به وجود می‌آید.

بسیاری از صاحب نظران موفق‌ترین نمایشنامهٔ این نویسنده را «ملاقات با بانوی سالخورده» می‌دانند که در سال ۱۹۵۵ نوشته شد. در این نمایشنامه عدالت با بی‌عدالتی به اجرا درمی‌آید، اما جداکردن این ۲ بر عهدهٔ تماشاگر قرار می‌گیرد. دورنمات در سال ۱۹۶۲ نمایشنامهٔ «فیزیکدان‌ها» را به نگارش درآورد. داستان این اثر در تیمارستان دانشمندان دیوانه می‌گذرد که هر کدام از آن‌ها فکر می‌کند یک شخصیت برجستهٔ دوران است. اثر مشهور بعدی این نویسنده «بازی استریندبرگ» نام دارد که اقتباسی از نمایشنامهٔ «رقص مرگ» نوشتهٔ اگوست استریندبرگ است. این نمایشنامه به مسئله زندگی زناشویی و ازدواج می‌پردازد. «شهاب آسمانی»، «غربت»، «روزهای آخر پاییز»، «پنچری» و «گفت‌وگوی شبانه» تعدادی از دیگر متون نمایشی این نویسنده هستند. در ایران بسیاری از نمایشنامه‌های مشهور دورنمات ترجمه و به اجرا درآمده که بیشتر این ترجمه‌ها به‌وسیلهٔ حمید سمندریان انجام شده است. فردریش دورنمات در سال ۱۹۹۰ و در ۶۹سالگی درگذشت.

بخشی از کتاب طنزآوران جهان نمایش ۲۳

«زنون: (از جا می‌جهد و می‌ایستد. بسیار آشفته) ژرمن‌ها به شهر رُم دارند نزدیک می‌شوند. کشتی بعدی کی به سمت اسکندریه حرکت می‌کنه؟

آپولیون: فردا صبح، ساعت هشت و نیم!

رُمولوس: می‌خوای بری اونجا چه کار کنی؟

زنون: از امپراتور آبی‌سنی (اتیوپی) تقاضای پناهندگی کنم. از همون جا، نبرد بی‌امانم رو علیه ژرمن‌ها دنبال می‌کنم. «از تو عاجزانه دارم طلب یاری و مددکاری. آه ای ماه، آه چرخ فلکِ...!» بفرمائید! فقط کافیه بیست و چهار ساعت این قصیده رو تکرار نکنم ... اونوقت متن رو فراموش می‌کنم.

رُمولوس: مارس، تو را به سمت مارشال ارشد امپراتوری منصوب می‌کنم.

مارِس: (به زانو می‌افتد و شمشیرش را از غلاف بیرون می‌کشد و تکان می‌دهد.) در پیشگاه امپراتور سوگند یاد می‌کنم: رُم را نجات خواهم بخشید. (از جا برمی‌خیزد.) آخرین راه رهایی ما بسیج عمومیست!

رُمولوس: حرف عجیبی می‌زنی!

زنون: مارشال حق داره. بسیج عمومی و کامل ما رو نجات می‌ده. نظریهٔ «بسیج همه با همه!» چنان به ما قدرت می‌ده که از حالا می‌تونیم خودمون رو پیروز این جنگ بدونیم. دقیقاً این همون عبارتیه که دنیا از ما یاد می‌گیره.

رُمولوس: از زمانِ اختراع چماق، جنگ یک جنایت محسوب می‌شه؛ با بسیج عمومی، می‌افتیم تو هچل کامل، می‌شیم مسخره همهٔ دنیا. مارس، من پنجاه نفر از گارد ویژهٔ خودم رو در اختیار تو می‌گذارم.

مارِس: (وحشت‌زده) اعلیحضرت! اودواکر یکصد هزار سرباز ژرمن سر تا پا مسلح زیر فرمان داره.

رُمولوس: هرچه مارشال امپراتوری بزرگ‌تر باشه، به مردان کمتری احتیاج داره. (مارس تعظیم کوتاهی می‌کند و از سمت چپ خارج می‌شود.)

[آپولیون تمام مجسمه‌ها را به پائین آورده، جز یکی که در میان دیوار روبرو قرار دارد.]

آپولیون: اعلیحضرت، تمام این جنس‌های بنجل رو برمی‌دارم و ده سکهٔ طلا می‌دم.

رُمولوس: باشه! اما پول رو نقد و همین الان بده.

آپولیون: (ده سکه می‌شمارد و به او می‌دهد.) یک مجسمه اونجا باقی موند که نیاوردش پائین: مجسمهٔ رُمولوس شهریار.

رُمولوس: همنام منه، کسی که شهر رُم ساخته و شهر هم به نام خودشه!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۹۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

حجم

۳۹۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان