کتاب بینایی ذهن
معرفی کتاب بینایی ذهن
کتاب بینایی ذهن نوشتهٔ اولیور ساکس و ترجمهٔ امیرحسین قافله باشی است. انتشارات راوشید این کتاب را که در حوزهٔ مغز و اعصاب انسان نوشته شده، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب بینایی ذهن
کتاب بینایی ذهن پیرامون پژوهشهای عصبشناختی، حکایتهای حقیقی و خاطرههای افراد خارقالعاده نوشته شده و قصد دارد پرده از رازهای مغز انسان بردارد. اولیور ساکس با بینش و وسواسی ذرهبینی، برخی از شخصیتهای واقعی از جمله «پَت» را به ما معرفی کرده است؛ کسی که با وجود سکتۀ مغزی و از دستدادن قدرت تکلم، همچنان سخنرانی سرزنده برای برقراری ارتباط با دیگران باقی ماند. در کتاب حاضر دربارهٔ رماننویسی میخوانیم که توانایی روخوانی از روی متن را از دست میدهد، اما به یاری سازوکار معجزهآسای مغز بر ناتوانی غلبه میکند. نویسنده در کتاب حاضر به بررسی افرادی پرداخته است که بینایی کاملاً سالمی دارند، اما قادر نیستند چهرهٔ اطرافیان را تشخیص دهند؛ حتی چهرهٔ بچههای خودشان را. او دستهای از آدمها را توصیف کرده است که بهطور کامل نابینا هستند و تنها با تکیه بر حس لامسه و بویایی زندگی میکنند؛ همینطور کسانی که بهطور طعنهآمیزی قدرت بینایی فراطبیعی پیدا کردهاند. نویسنده سرانجام ماجرای نبرد خودش با تومور چشم و علائم بصریِ عجیبِ ناشی از آن را بازگو کرده است. دکتر ساکس همانطور که در کتابهای قبلیاش، «مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت» و «بیداریها» بیان کرده، در اینجا نیز به ما نشان میدهد که پزشکی هم علم است و هم هنر.
خواندن کتاب بینایی ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران موضوعات مرتبط با مغز و اعصاب انسان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بینایی ذهن
«ما از بدو تولد تا هنگام مرگ، با چهرههایمان با دنیا رودررو میشویم. نشانههایی از سن و جنسیت ما روی چهرههایمان نقش بسته است. احساسات ما، همان احساسات آزاد و غریضی ما. داروین دربارهشان مینویسد، و نیز احساسات پنهان و سرکوب شده ما که فروید دربارهشان مینویسد، همگی (علاوه بر نیتها و افکارمان) در چهره ما انسانها نمود پیدا میکنند. هرچقدر هم که دستان و پاها، یا شانهها و سینهها را بستاییم، در نهایت این چهره است که معیار ما برای تشخیص زیبا از نازیبا (از نظر ظاهری) و برجسته و نورانی (از نظر اخلاقی یا معنوی) است. و طبیعتاً چهرهها معیار شناسایی ما به عنوان انسانهایی منحصربهفرد هستند. مهر تجربهها و شخصیت ما بر چهرههایمان نقش میبندد. میگویند در چهل سالگی، هر کس به چهرهای متناسب با ذات و لیاقت خود میرسد.»
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۷ صفحه
حجم
۲٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۷ صفحه